در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش هملت

حکایتِ تکرارشونده یِ شرم انگیزِ خیانتِ انسان

توضیح:این نقد،محصول اعضای کانون ملی منتقدان ایران است و جشنواره تنها امکان انتشار آن را در پایگاه رسمی اطلاع رسانی خودفراهم کرده است و بازتاب دهنده دیدگاه سازمان جشنواره درباره آثار حاضر در جشنواره نیست.

 

عرفان پهلوانی (عضو کانون ملی منتقدان تاتر ایران)

امتیاز: (چهار ستاره)

 

آغاز

نمایش «هملت» نوشته ی جاودانه ی «ویلیام شکسپیر» و به کارگردانی «توماس اوسترمایر» نمایشی بود از سرزمین آلمان که پنجشنبه 8 بهمن 1394 در هشتمین روز از بیست وهشتمین جشنواره ی میان مردمانی (بین المللی) تاتر فجر در تالار زیبای وحدت اجرا شد. این نمایش اجراهایی را در روهای آدینه و شنبه، نهم و دهم بهمن 1394 نیز در همین تالار خواهد داشت.

این اجرا از نمایشنامه ی «هملت» دارای تکنیک هایی بود که شماری از آن ها دلگرمی بخش این نکته بود که در بسیاری موارد فاصله¬ی چشمگیر و ناامید کننده ای با تاتر روز اروپا نداریم و شماری دیگر را می توانیم مانند زنگی هشدار و آگاهی بخش دربیابیم... هنگام تماشای این نمایش، در بسیاری از صحنه ها و لحظه ها، به یاد اجرای نمایش «راهزنان» نوشته ی «فردریش شیلر» و به کارگردانی «علی رضا کوشک جلالی» افتادم. نمایشی که این من کمترین نیز در آن بازی میکردم و مهر و آبان 1391 در تالار اصلی مجموعه ی تاتر شهر و تیر 1392 در هفدهمین جشنواره ی روزهای شیلر در مانهایم آلمان به اجرای آن پرداختیم. جالب این که این حس و یادآوری برای دوستانی دیگر نیز ایجاد شده بود و موضوع گپ و گفت ما پس از تماشای نمایش هملت به کارگردانی توماس اوسترمایر شد. ایده (کانسپت) و چگونگی اجرای تعویض صحنه ها و پرده ها، ریتم اجرا، شوخی ها، فاصله گذاری ها، بهره گیری از مایکروفون و بازتاب تصاویر ویدیویی در بخش هایی از اجرا و... همانندی بسیاری در اجرای دو نمایش هملت به کارگردانی توماس اوسترمایر و همچنین راهزنان به کارگردانی علی رضا کوشک جلالی دارد و شاید بتوان در فرصتی بهتر و با رویکردی پژوهشی تکنیک و ایده ی اجرایی این دو نمایش را با یکدیگر بررسی تطبیقی کرد و به یافته های ارزشمند و درخور درنگ و اندیشه ای دست یافت.

پرسش این جاست که چرا اجرای عمومی نمایش راهزنان، همین سه سال پیش، با استقبال شایسته ای از سوی تماشاگران و علاقه مندان به تاتر روبه رو نشد، اما پیدا کردن بلیط نمایش هملت، تنها نمایش جشنواره که سه اجرا آن هم در تالار رودکی دارد، نُقل محفل های حقیقی و مجازی این روزهای اهل تاتر است؟ آیا مرغ همسایه غاز است؟! آیا ما ایرانیان، حتی روشن اندیشان هنردوست و تاتربین، هنوز هم بیگانه را بیش از جنس خودی در پسند می آریم؟!

میانه

می دانیم که شکسپیر افزون بر تراژدی، کمدی ها و ملودرام هایی هم نوشته است. از دیگر سو شماری از منتقدان و صاحبان اندیشه و نگاه بر این باورند که شکسپیر صحنه های کمدی تسکین دهنده ای در تراژدی های خود گنجانده است؛ مانند صحنه ی باربر در مکبث یا گورکن در هملت. از این روی در روزگار اکنون، که بسیاری از ماجراهای روزمره ی ما و دیگر مردمان دنیا را می توان از دیدگاهی تراژیک و از دیدگاهی دیگر کمیک ارزیابی کرد و شماری دیگر را گروتسک گونه دانست، پس نه تنها دور نیست بلکه منطقی و هوشمندانه به نظر می آید که اجرای تراژدی هملت به کارگردانی توماس اوسترمایر سرشار از لحظه ها و صحنه های کمیک باشد. این بار کمیک اجرا تا آن جا پیش می رود که بازیگر توانمند و باهوش نقش هملت، زیرکانه و ماهرانه، در پاسخ و واکنش به رخدادهای سالن اجرا، مانند زنگ خوردن موبایل تماشاگران، بر هم کوفته شدن دری از طبقه-ی اول، پاسخ ندادن تماشاگران به پرسش هایی از او که به زبان انگلیسی پرسیده می شدند و... آن چنان بداهه هایی کم همتا و نمونه آوردنی، برخاسته از اعتماد به نفس و چیرگی بر هنر بازیگری می پرداخت که حتی قهقه ی تماشاگران را برمی-انگیخت. بازیگر نقش هملت این نمایش بسیار بازیگوشانه عمل می کرد و می توانست از هر آن چیزی که پیرامون خویش می یافت بازی بگیرد و در این اجرای 180 دقیقه ای تماشاگران را همراه و همدل خود و نیز شگفت زده سازد.

هملت دراماتورژی شده ی توماس اوسترمایر، نمایشی است که مانند بسیاری دیگر از اجراهای دراماتورژی شده ی آثار کلاسیک و نیوکلاسیک، در آن بازیگران کت وشلوار و کراوات می پوشند، مسلسل دارند (گرچه گویا نمی توان از شمشیربازی پایان هملت گذشت) و رفتارها و و کردارهایی این روزی را بروز می دهند؛ اما آن چه شاید از تماشای این نمایش آموختنی باشد این است که چگونه می توان از یک بیل و مقداری خاک، چند میز و صندلی، یک پرده، اندکی خوردنی و نوشیدنی و چند چیز دیگر از همین دست، با بهره گیری از بازیگرانی هوشمند و کاربلد، به میزانسن هایی خلاق و دیدنی برای 180 دقیقه دست یافت. ناگفته نماند که گمان می شود می شد در فرآیند دراماتورژی این اجرا، دقایقی از نمایش، گفت وگوها و صحنه هایی که برای روزگار ما چندان ضروری به نظر نمی رسند را کاست.

هملت توماس اوسترمایر با حضور پنج بازیگر مرد و یک بازیگر زن اجرا شد. گر چه تکنواز (سولیست) این ارکستر بازیگر نقش هملت بود که هنرمندانه به آنی از نقش هملت بیرون می آمد و در آن پسین به کالبد نقش فرو می رفت، اما یکان یکان هموندان (اعضای) این ارکستر، هماهنگ، پرانرژی و سرشار انگیزه به هنرنمایی پرداختند.




مطالب مرتبط

نظرات کاربران