در حال بارگذاری ...
گذری کوتاه بر نمایش رادیویی

مرزهای نوین پدیدار شناسی

ایوب آقاخانی: اینک رسانه ای متولد می شود که به نظر می رسد، بیش و پیش از هر چیز کم همت به برهم ریختن تعاریف موجود بسته است. «رادیو» رسانه ای پویا است و در طول تاریخ حیاتش هرگز، دست از این پویایی نشُسته و مدام مرزهای جدید را – بالاخص در حوزه مخاطب شناسی و ارتباط با خیلاخیل آنها- آزموده است.

تعاریف و ویژگی های ارتباط با مخاطب در حوزه رادیو و به طور مشخص در محدوده بحث ما، «نمایش رادیویی» توسط نظریه پردازان مختلف طرح و درباره آن بحث شده است. در این میان، بحث در باب آیین و مناسک ارتباط مخاطب با نمایش رادیویی و ارتباط او با تئاتر سر سلسله مقوله ای به شمار می رود که خواه ناخواه وارد مرزهای «پدیدار شناسی» (Phenomenology ) می شود.
این که دریافتگران نمایش رادیویی ،گزینش گر نیستند و با آزادی مطلق با اثر رادیویی مواجه می شوند، اصلی ترین تمایز ارتباط مخاطب با اثر رادیویی در قیاس با ارتباط مخاطب با یک اثر تئاتری است. نمایش رادیویی در ترکیب داده های صوتی بر بنیاد طرحی زیباشناسانه کاملا آزاد عمل می کند و بر این امید است که اثر در ذهن مخاطب یا شنونده به بار بنشیند.
مخاطب را در انتخاب زاویه دید -به طور نسبی- آزاد می گذارد و برای تحریک و باروری ذهنش در جهت ساخت فضاهایی که نشانه هایش را به مخاطب داده، فقط شناسه های صوتی به او می دهد.
به زعمِ «رابرت هیلیارد»، همین مساله است که نمایش رادیویی را به واسطه پررنگیِ مقوله مورد بحثمان به جایی می رساند که می توان نام «رام تخیل» روی آن نهاد.
«تئاتر» هم شیوه ها و تعاریف خود را در بیش از 2700 سال یافته و تثبیت کرده است. نمایش رادیویی هنوز یکصد ساله نشده، اما تئاتر کهن ترین و در عین حال موفق ترین هنر دراماتیک است. قابلیت ها و توانش «تئاتر» در طول سالیان و خاصه در یکصد سال اخیر، مدام تغییر یافته و زمینه های تازه و تازه تری را در محدوده تجربه های خاص آزموده است. نمایش رادیویی در بنیاد ساختمانیک خود از مباحث پایه ای تئاتر بسیار بهره برده است. نمایش رادیویی موفق، حتمأ از «وحدت» (Unity)، «پیرنگ» Plot، شخصیت Character، گفت وگو (Dialogue)، «صحنه» (Setting) ، «فضا و حالت» (Atmosphere & Mood)، «کنش» (Action)، «کشمکش» (Conflict)، «تشریح» (Exposition) و مقوله های پایه ای نظیر این موارد که در «تئاتر» مطرح است، بهره می برد؛ اما مناسک ارتباط آن و طرح نشانه هایش برای دریافتگر، به تمامی متفاوت است.
«پدیدارشناسی» بحثی دیرین است که در هنرهای مختلف کاربرد می یابد ودر هنر مورد بحثمان یعنی «نمایش رادیویی» و همین طور «تئاتر» جلوه های خاصی – گاه متفاوت از هم – می یابد. اینک، اگر «تئاتر» و «رادیو» را در معدلی جذاب با نام «رادیو- تئاتر» بررسی کنیم، اولین چیزی که دچار تغییر خواهد شد، نحوه ارتباط مخاطب با اثر و در نتیجه، اختیار و انتخاب جبری است که در حوزه «پدیدارشناسی» رنگ های روشنی می یابد.
«رادیو-تئاتر» اجرای نمایش رادیویی با تمام کارافزارهایش در حضور زنده و به اصطلاح نفس به نفسِ دریافتگران با استفاده ساده از «صحنه» (به معنی مکان اجرا) و جلوه های دیداری (به مفهوم عام آن) است. جلوه ها و جنبه های بحری، کمی از تخیل مخاطب را در قیاس با برخورد او با نمایش مطلقا صوتی رادیویی می کاهد، اما تفاوت های ویژه ای ایجاد می کند که می توان در فهرست ساده ای به آنها پرداخت:
1-مخاطب «رادیو-تئاتر» بیش از نمایش صرفا صوتی رادیویی برای ساخت فضاهای تخیلی، توسط نمایشگران راهنمایی می شود. تعداد نشانه های صریح منتقل شده از نمایشگر به دریافتگر، بیشتر دیداری و واضح تر است.
2-مخاطب بر عکس نمایش صرفا صوتی رادیویی، در هنگام دریافت اثر ، «اسیر»تر به نظر می رسد و خصلت های دریافتگران تئاتر را می یابد. (Captive Audiences)
3-مخاطب «رادیو-تئاتر» قطعا باید مخاطب فرهیخته تری باشد؛ چرا که علیرغم دیدن تمام وجوهی که وجه ممیزه واقعیت و تخیل محسوب می شوند، (نظیر فولی آرتیست یا افکتور که مخدوش کننده ترین عنصر اجرایی برای مخاطبی است که او را می بیند و درمی یابد که منشا بسیاری از اصوات که در ذهن به «شخصیت» نسبت می دهد، اوست؛ میکروفن ها؛ فضاهایی که بسیار لخت تر و متفاوت از آن چیزی است که قرار است تخیل کند؛ و تن و جان هایی که از گزند گلوله ها و شمشیرها و مشت ها و سیلی ها و آتش و باد و طوفان –برعکس تخیلش- در امان محضند!)
باید باز در مسیر پر پیچ و خم تخیلش حرکت کند و به نتیجه هم برسد. او آگاهانه در فرآیند خلاق یک پدیده هنری قرار گرفته است.
4-برخی از قرار دادهای رادیویی در چنین فرآیندهایی تحت الشعاع قرار می گیرند و تغییر می یابند. نظیر «موسیقی» برای تغییر صحنه و نشان دادن گذر زمان و تعویض مکان. دریافتگر به اندازه نمایش رادیویی صرف (به معنای اثر صوتی)، آماده فریب هنرمندانه نیست. اینجا ممکن است «نور» هم بتواند، نقش «موسیقی» را در قراردادی مشابه ایفا کند.
5-و همچنان این حوزه - «رادیو-تئاتر»- با «نمایشنامه خوانی» (Play Reading) متفاوت است و وجوه ممیزه کلانی دارد که برای پرداخت به آن مجال فراخ تری لازم است.

 




نظرات کاربران