کدام محیط؟
نگاهی به اجرای « کوران» به کارگردانی یژی ژون از کشور لهستان، بخش مسابقه تئاتر محیطی
هاجر سعیدی نژاد
اجرای کوری براساس رمان ژوزه ساراماگو، از کشور لهستان در جشنواره تیاتر فجر شرکت کرده است. ماجرای عدهای از شهروندان که میانهی یک مهمانی بینایی خود را از دست میدهند .آنها توسط سیستمی(که ما البته متوجه سازوکار آن نمیشویم) به یک آسایشگاه منتقل میشوند. آسایشگاهی که بخش عمدهی اجرا در آن میگذرد.
چرایی حضورچنین تیاترهایی در جشنواره فجر بماند. آیا برای انتخاب آثار بخش بین الملل استاندارد "هنری" وجود دارد؟ آن هم بماند. مداقه در مکانیسم انتخاب اجراها نیز در این مجال گنجیده نمی شود.
این اجرا از دومنظر قابل نقد و جرح است.
نخست این که تعریف تیاتر محیطی چیست؟ آیا به صرف اجرای خارج از سالن اثری در طبقه محیطی تعریف می شود؟ هنگامی یک اثر «محیطی» قلمداد میشود که اثر میان مناسبات درونیش و مکانی که در آن اجرا میشود اتصالاتی معناشناختی برقرار کند. زمانی این اتصالات دارای مازاد هستند که آن مکان به واسطه این نشانههایی که به آن افزوده شده به« فضا» تبدیل شده باشد و از یک صحنه خنثا به عنصری فعال در تبیین نظام معناشناختی اثر بدل کند. این اتصال یا میتواند به عنوان مثال اشاره به ساز و کار اقتصادی-سیاسی- تاریخی مکان باشد که منجر به بحرانی شدن شناخت مخاطب از آن مکان میشود و یا حداقل برجسته سازی تاثیر معماری منحصر به آن فضا در شکل گیری اثر اجرایی به نحوی که دیگر آن اجرا درونماندگار مکان باشد و در صورت اجرا در هر جای دیگری، هویت متفاوتی یابد. اجرای لهستان به این اتصال از فضا دست نمییابد. این اثر نه تنها در هر پارکینگ یا محیط باز دیگری، در هر سالن دیگری نیز میتواند به صورت اجرای صحنهای به نمایش در آید( تماشاگر هم احتمالن خشنود تر است). به صرف ورود آمبولانس به صحنه، به صرف طوفان بهراه انداختن( بیشتر جنبه مرعوب و یا متاثر کردن مخاطب دارد) اجرای خارج از سالن توجیه نمیشود.
منظر دوم قابل نقد بیانیه ای ست که خودِ اجرا به آن استناد میکند. در بروشور اجرای محیطی کوری نوشته شده است: اجرایی بدون متن. آیا گروهی که از کشور لهستان آمده که واجد سنت تیاتری و نظریهپردازان مهمی چون کانتور و گروتفسکی است، به این مهم آگاه نیست که کلمه و متن با یکدیگر متمایز است؟ اجرای این گروه واجد دیالوگ است ( از گزارههای لابه گونه پراکنده بازیگران بگذریم). آیا صرف متن به دیالوگ فروکاسته میشود؟ اتفاقا این اجرا بسیار متن محور است. وابسته به متنی مرکزگرا که همهی تمهیدات اجرایی مانند طراحی بازیها، نور پردازی و میزانسنها به متقن و مستحکم شدن آن مرکز کمک میکند. اجرایی که که از کمترین نشانههای سیاسی بماند، سویههای اجتماعی رمان ساراماگو را هم در خلال میزانسنهای بیسبب و مغشوش و القای محافظهکار نشانههای مذهبی ( بازنمایی شخصیت اصلی در شخصیت مریم مقدس) از میان میبرد.
به عنوان نکته آخر میتوان به موضوعی اشاره کرد: بروگل در نقاشی دستهی کوران در یک قاب با استفاده از خلق هر فیگور ویژه، و البته استفاده از مدیوم نقاشی مختصات آن را در سیستمی معناشناختی از نشانه تصویر میکند که همزمان به روایتی بصری، مناسبات اجتماعی، ساختار استعاری اقتصاد اشاره دارد. مسئله البته قیاس ویژگیهای این دو مدیوم نیست بل اشاره به این نکته است که حتا اگر قصد بازنمایی پیرنگی سرراست هم داشته باشیم تمهیدات اجرا به واسطه یک طراحی نظاممند میتوانند خلاقانهتر و پیچیدهتر به کار گرفته شوند. البته به صورت حتم خوشآیند نیست که اصول بدیهی طراحی یک اجرا در یادداشت یک اثر توضیح داده شود.به همان میزان هم خوشآیند نیست به صرف «خارجی بودن» هر اثر سادهانگارانهای در جشنواره تیاتر فجر به نمایش درآید.