در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «مطرب آقا» نوشته و کار مهیار هزارجریبی از بهشهر

ظرفیت بالای نمایش‌های سنتی-آیینی

سید‌علی تدین صدوقی: داستان نمایش «مطرب آقا» برگرفته از یک اتفاق واقعی در هفتاد-هشتاد سال پیش است. تاجری معروف در مشهد که فردی به‌ظاهر دین‌دار و متشرع بوده می‌میرد. برای او قبری در صحن امام رضا (ع) آماده کرده و تشییع‌جنازه‌ای آن‌چنانی ترتیب می‌دهند. در همان شب مطربی که نامش «جیک‌جیک» بوده و در کوچه و بازار نمایش‌های سنتی و عروسکی و خیمه‌شب‌بازی اجرا می‌کرده نیز جان به جان آفرین تسلیم می‌کند. مطرب در خفا و به دور از ریا، درآمدش را خرج بچه‌های یتیم و بی‌خانمان‌ها و فقرا و برای بچه‌های یتیم رایگان نمایش عروسکی اجرا می‌کرده. او به حضرت رضا (ع) ارادت خاص و خالصانه داشته است. در آن شب بر اثر اشتباه غسال جای این دو با یکدیگر عوض شده و مطرب را در کفن گران‌قیمت تاجر پیچیده و در قبر تاجر در جوار حضرت امام رضا (ع) دفن می‌کنند.

 این ماجرای واقعی دست‌مایه نمایش «مطرب آقا» شده که در اجرا مبتنی بر شیوه نمایش‌های سنتی-آیینی است؛ و نشان می‌دهد که داستان‌های فولکلور و فرهنگ‌عامه و ایضاً شیوه نمایش‌های سنتی-آیینی چه ظرفیت‌های بالایی برای کار نمایشی دارند.

نمایش «مطرب آقا» در عین کمدی بودن در واقع تراژیک هم است و موضوع مهمی را مطرح می‌کند؛ اینکه ایمان، به عملِ درست و اعتقاد خالصانه قلبی است نه اینکه فقط تظاهر به متشرع بودن کنیم، چون تظاهر به دین‌داری در نهایت کاری را از پیش نمی‌برد و خداوند ناظر و حاضر بر اعمال ما و بر مکنونات قلبی ماست.

کارگردان از همه ظرفیت نمایش‌های سنتی-آیینی استفاده کرده است، بازی‌ها روان و نسبتاً عاری از غلوهایی است که در این شیوه نمایشی معمول است.

بازیگران روان و قابل‌قبول به ایفای نقش‌های‌شان پرداخته‌اند. بازیگر نقش «توران» که خدمتکار منزل تاجر است، به‌ویژه در بخش سیاه‌بازی به‌خوبی ایفای نقش می‌کند.

بازیگر نقش «اختر» روان و پرانرژی به ایفای نقش پرداخته هر چند که می‌توانست از تکرار در بازی‌اش و بعضاً غلوهایی که انجام می‌دهد، بپرهیزد تا در بازی خود به ریتم مطلوب‌تری دست یابد.

همچنین باید گفت بعضی از صحنه بی‌جهت تکراری و کش‌دار است و این بر زمان نمایش و ریتم آن اثر نامطلوبی می‌گذارد؛ مانند صحنه‌های اختر و مطرب و... از طرفی اصرار بر لهجه داشتن بازیگران تصنعی می‌نماید و این امکان وجود دارد که تمرکز بازیگران بر لهجه معطوف شود و از دیگر فرازهای بازی غافل بمانند. از سویی دیگر به لحاظ تکنیکی حضور مطرب هنگامی‌که مرده است در خانه اختر نیز قابل توجیه نیست. مطرب می‌گوید من کسی را ندارم و ظاهراً روحش با اختر صحبت می‌کند و از او می‌خواهد که بیاید و جنازه‌اش را دفن کند. اینکه اختر زن مطرب است نیز در انتهای نمایش معلوم می‌شود. چون در طول نمایش مطرب مدام به اختر اصرار می‌کند که با او ازدواج کند و اختر هر بار سر باز می‌زند... حضور مطرب پس از مرگش در خانه اختر می‌باید مثلاً به‌صورت خواب یا رؤیای صادقه نشان داده شود که به لحاظ منطق دراماتیک و روال قصه درست از آب دربیاید.




مطالب مرتبط

کارگردان راه‌یافته به بخش تئاتر دانشجویی جشنواره تئاتر فجر مطرح کرد

حضور در جشنواره فجر باعث شد به ادامه مسیر امیدوار شوم
کارگردان راه‌یافته به بخش تئاتر دانشجویی جشنواره تئاتر فجر مطرح کرد

حضور در جشنواره فجر باعث شد به ادامه مسیر امیدوار شوم

افشین حسنی‌کیا، کارگردان نمایش «اوبِرمِنش» با بیان اینکه در چند سال اخیر به دلیل هزینه‌ بالای سالن‌های خصوصی، موفق به اجرای آثارم نمی‌شدم، گفت جشنواره فجر فرصتی به من داد تا دوباره به ادامه مسیر امیدوار شوم.

|

نظرات کاربران