گفتگوی ایران تئاتر با رضا گشتاسب؛ نمایشنامهنویسی با دو اثر در جشنواره فجر( 30)
لذت دیده شدن توسط مخاطبان گسترده تر
جشنواره تئاتر فجر همه تئاتر نیست اما بسیار مهم است
ایران تئاتر :رضا گشتاسب کارگردان و نویسنده موفق و فعال عرصه نمایشنامهنویسی امسال هم با دو نمایشنامه «مرثیهای در قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» و «همه برادران من» در چهلمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضور دارد.
رضا گشتاسب هنرمند یاسوجی، از سال ۱۳۸۲ با گروه تئاتر شادن به عنوان نمایشنامه نویس و کارگردان کار خود را آغاز کرده و تا امروز به خوبی درخشیده است. او موفق به چاپ نمایشنامههای خواب برهنه برف، کوچه مختار بود وساسان بود و سیمین، چند خواب از زندگی بارانی، پاییز نگفته بود، ماموریت جدی آقای چرچیل و... شده است. دو نمایش نمایشنامه «همه برادران من» در بخش غیر رقابتی صحنهای که سه شنبه 19 بهمن در تالار سایه تئاتر شهر به کارگردانی داوود پارسابه صحنه رفت و «مرثیهای در قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» که امروز پنجشنبه 21 بهمن در تالار اصلی تئاتر شهر به کارگردانی مجتبی رستمی فر در بخش صحنه ای اجرا می شود از نوشته های جدید رضا گشتاسب ، حاضر در چهلمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر است.
ایده نمایشنامه چگونه به ذهنتان رسید؟ اساساً چطور سراغ نوشتن متن «مرثیهای در قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» رفتید؟
نوشتن «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» را به پیشنهاد کارگردان این اثر مجتبی رستمیفر شروع کردم. کاری که قرار بود خوانشی از ژولیوس سزار شکسپیر و بازتولیدی برای امروز باشد. اتفاقاتی که در نمایشنامه شکسپیر رخ میداد برایم شبیه به انقلابی بود که در ساختار سیاسی و مدنی رُم رخ میداد. به منطق الطیر عطار فکر کردم و شباهتهایی که بین آنها میدیدم یا میتوانستم این مشابهتها را ایجاد کنم، ایده نوشتن این نمایشنامه شد. به متون دیگر هم فکر کردم و هر جا نیاز دیدم باب این گفتوگو با دیگر متون را باز کردم. دوست داشتم این نمایشنامه گفتوگوی بیپایانی با متنهای دیگر باشد ازجمله «کلاغ آلن پو» تا «یک گزارش ورزشی از شکستی تحقیرآمیز» و رمانها و داستانهای ایرانی که دوست داشتم.
و «همه برادران من» چگونه شکل گرفت ؟
«همه برادران من» پیشنهادی بود که از سوی مجموعه «قلم روشن» به بنده داده شد. این نمایشنامه برداشتی از روایتهای پیرامون زندگی شهید مهدی باکری بود. نکتهای که در این نمایشنامه بعد از پیشنهاد و خواندن منابع قابل استناد و اقتباس به عنوان ایده و نقطه عزیمت مهم و برجسته شد، کاری بود که برای از بین بردن مرزهای روشن بین واقعیت و خیال انجام دادم. هیچ چیز قرار نبود به روایتی سرراست تبدیل شود. فشاری که روی شخصیت محوری بود باید در فرم روایی نیز نشان داده میشد. البته نمیدانم در پایان چقدر به ایده ام وفادار بودم.
متنهای «مرثیهای در قتل ژولیس سزار و چند مرغ از سیمرغ» و «همه برادران من» در چه سالی نوشته شده، هر دو از نوشته های تازه شما هستند ، اینطور نیست؟
هر دو برای اولین بار است که کار میشوند. نمایشنامه «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» در جشنواره تئاتر استان خوزستان به صحنه رفت و جوایز زیادی از این جشنواره گرفت و به بخش مسابقه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر هم راه یافت. همچنین نمایشنامه «همه برادران من» هم چند اجرای عمومی در شهر گچساران داشت.
هرسال با چند اثر و در این دوره از جشنواره تئاتر فجر دو اثر بر مبنای نوشته شما حضور دارند؛ این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید و نسبت به آن چه احساسی دارید؟
در سالهای قبل هم تقریباً همینطور بوده و گاهی سه تا چهار نمایشنامه از من حضور داشته است. این که از نمایشنامههای من تولید خوبی صورت گیرد خوشحال میشوم و این خوب بودن را بیشتر در نقدها و نوشتهها دنبال میکنم. نمایشنامههای دیگری هم از من در طول سال تولید میشود اما به جشنواره فجر راه پیدا نمیکنند که بعضی از آنها فکر میکنم تولیدات و اجراهای خوبی باشند و بعضیها به هر دلیل خیر. باید به همه این گروهها خسته نباشید بگویم. وقتی که نمایشنامهای نوشته و در سطح گسترده دیده میشود، مسئولیت نمایشنامهنویس بیشتر میشود و از میان این جریان گفتوگوی شکلگرفته، گروه تلاش میکند تا قدمهای بعدی را حسابشدهتر بردارد و به نکات جدید از زاویه دید تازهتری نگاه کند. معمولاً این جریان نقد و گفتوگو در تئاتر شهرستانها کمرنگتر است و حضور در جشنواره تئاتر فجر این امکانات را در خود دارد و سعی میکنم از آنها استفاده کنم.
در مورد ویژگیهای اثرهایتان بگویید.همینطور از مراحل نوشتن و سیر نهایی شدن و تغییرات متن و رویکرد کلی روایت نمایشنامههای «مرثیه در قتل ژولیس سزار و چند مرغ از سیمرغ» و «همه برادران من» ...
در نوشتن «زبان» برایم بسیار مهم است. زبانی که البته همه نمودش در گفتوگونویسی نیست یا اگر این زبان را در گفتوگوها میبینیم بنا بر ماهیتش به معرفی شخصیت و ایجاد بستر روایی و فرم ویژه خودش دست میزند و این زبان به محصولی برآمده از تجربهای شخصی میرسد و اعتبارش را از روایت شخصی میگیرد. در«مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» نگاهم به برقراری گفتوگویی بیوقفه و بینامتنی با آثار دیگر بود. اینکه موقعیت و بستر خودبسنده باشد مهم بود اما مهمتر این هست که مخاطب این ارجاعات را دریافت کند و لذت کشف این نقاط را با هم سهیم باشیم و این اشتراکگذاری برایم مهم بود. در «همه برادران من» ساختن تصویری از وضعیتی که نیمی از خصلتها و ویژگیهایش در واقعیات وجود دارند و نیمی دیگر از رویاها میآیند ویژگی روایی برای من هست. موقع نوشتن کار سختی ندارم چون حساب و کتابها و نقاط مهم روایت را قبلتر کشف کردهام و کافی است که شخصیتها این نقاط را به هم وصل کنند. حالا اگر نکته تازهای هم شخصیتها کشف کردند و دوست داشتند دری پنهانشده در مسیر را باز کنند، جلویشان را نمیگیرم. بعضی وقتها راههای جدید نیز کمی برای خودم هم عجیب است و ممکن است پایانش مشخص نباشد، آن وقت به دلیلها و چراهای وقوع این اتفاقات میپردازم. کاری که در این دو نمایشنامه هم کردم نیز همین بود. در«مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» پیشنهاداتی را که کارگردان بر مبنای شیوه اجرایی داشت، با فرم و زبان روایت مطابقت دادم که با توجه به توان اجرایی که گروه داشت بتواند در تولید نتایج خوبی داشته باشد. در نمایشنامه «همه برادران من» تنها بودم و در تنهایی بیشمار کسان با من به گفتوگو نشستند که شاید حضور این کسان که با تو حرف میزنند تصویری راستین از نوعی بیماری روانی باشد.
آیا نمایشنامههای «همه برادران من» برگرفته از یک رخداد واقعی است یا بر اساس ایده و تخیل شخصی شما نوشته شده است؟
«همه برادران من» را بر اساس زندگی شهید مهدی باکری و آثاری که در این خصوص نوشته شده نوشتهام، اما برای تصویرسازی برخی از صحنهها از خیال، دست کم در نوع روایت و عناصر حاضر در بستر و موقعیت روایی استفاده کردهام.
«مرثیه در قتل ژولیس سزار و چند مرغ از سیمرغ» چطور؟
«مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» نیز برداشتی از ژولیوس سزار شکسپیر، منطق الطیر عطار و تعدادی دیگر از منابع داستانی و غیرداستانی است که در کنار همنشینی آنها، تجربه واقعی و امکانات خیالی حضور داشتند.
چقدر از متن نهایی که نوشتهاید رضایت دارید ؟
هر دو نمایشنامه را دوست دارم و اگر فکر کنم باید چیزی به آنها اضافه شود، کم شود و یا تغییراتی در آنها ایجاد شود، میتواند موضوع و نقطه عزیمت برای نمایشنامهای دیگر باشد. هر چه که هست برای این لحظه خوب و دوستداشتنی است و بعدترها هم اتفاق تازهای با امکانات دیگری رقم میخورد.
اجرای نمایشنامهتان روی صحنه چه مدت طول کشید و چه بازخوردهایی را از طرف مخاطبان و منتقدان دریافت کرد؟ آیا بعد از پایان جشنواره اجرای نمایشنامهتان ادامه خواهد یافت؟
به دلیل وضعیت متاثر از کرونا، هیچ اجرایی بر صحنه در این روزها آنطور که باید در شرایط خوبی به سر نمیبرد. امیدوارم بعد از اجرای این دو اثر در جشنواره تئاتر فجر، شرایط خوبی برای اجرا فراهم شود و هر دو اثر در ارتباط با تماشاگران موفق باشند و بستری برای اندیشیدن و لذت بخشیدن باشند و فکر میکنم هر دو اثر این امکان را با در خود دارند که اجراهای موفقی داشته باشند.
حضور و موفقیت در جشنواره چقدر در تداوم اجرای نمایشها و حضور حرفهای نمایشنامهنویسان مؤثر خواهد بود؟
شرایط این سالهای جشنواره فجر باعث شده که کارها قبل از ورود به جشنواره دیده شدهاند و آثار راهیافته مرور میشوند. مثل دورههای قبل نیست که حضورشان در جشنواره چشماندازی باشد برای آثار تازه تولیدشده. آنچه میماند بیخبری شهرستانها از آثار پایتخت است و بی خبری بیشتر پایتخت از تئاتر و تولیدات شهرستانها. امیدوارم برای کارهای خوبی که در جشنواره روی صحنه میروند شرایطی برای اجرا در سالنهای شناختهتر شده تئاتر تهران به وجود بیاید.
جشنواره تئاتر فجر را چطور ارزیابی میکنید؟
من از دوره بیست و پنجم در جشنواره تئاتر فجر حضور داشتهام. آن روزها برایم پر از شگفتی بود. هر گاه وارد سالنی میشدم به دنیای پر از رازی وارد شده بودم که من را جادو میکرد. چیزهای تازهای را کشف میکردم و در واقع مطمئن بودم در دنیای دیگری هستم که قواعدش با دنیای پیرامونم فرق دارد. اگر تلاش میکردم در جشنواره تئاتر فجر حضور داشته باشم، برای همین بود. در این چند سال اخیر، با اینکه نمایشنامههایم در جشنواره بودهاند اما خودم نتوانستهام برای اجراها حضور داشته باشم. اما هنوز رقابت کردن بین گروههای تئاتری برای حضور در جشنواره تئاتر فجر بسیار مهم و جدی است.
جشنواره تئاتر فجر همه تئاتر نیست اما بسیار مهم است. بهخصوص اگر در شهرستانها تئاتر کار کنید. لذت دیده شدن توسط مخاطبان گسترده تر امکانی است که در جشنواره تئاتر فجر ممکن میشود. شاید در تمام این سالها، اجرا رفتن و زود برگشتن تنها رنج و دشواری سفر را برای گروهها به جا گذاشته باشد. مشکلات مالی و تعداد محدود پذیرش افراد گروهها باعث شده کسانی که در ساخت دکور و پشتیبانیها با گروه همراه بودهاند نتوانند در همان فرصت اندک هم همراه گروه باشند. شاید برای خیلیها مهم نباشد اما این مسئله مهمی است. امیدوارم مشکلات کمتر شود و هر دوره شاهد اتفاقات بهتری باشیم. جشنواره تئاتر مناطق دوباره برگزار شود تا امکان گفتوگو و تعامل بین گروهها به وجود بیاید. ما دوستیهایمان را در این جشنوارهها به دست آوردیم و از تجربههای هم آموختیم.
امیدوارم به تئاتر شهرستان توجه بیشتری شود و وقت بیشتری برای بهتر دیده شدن آثار آنها در اختیارشان قرار بگیرد.