مروری بر آثار راهیافته به بخش غیررقابتی فجر چهلم (7)
25 نمایش دیدنی در بخش غیر رقابتی
سهم 32 درصدی آثار شهرستانها
ایران تئاتر: ۲۵ اثر از سراسر کشور در بخش غیررقابتی چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر پذیرفتهشدهاند؛ گزارشِ پیشِرو بهمرور این ۲۵ اثر میپردازد.
هیئت انتخابی متشکل از 15 هنرمند، همۀ آثار متقاضی و معرفیشده به دبیرخانه را در بخش صحنهای دیده، مورد بررسی قرار داده و از میان آنها 25 اثر را به بخش غیررقابتی این جشنواره معرفی کردهاند.
سهم 32 درصدی شهرهای کشور از بخش غیررقابتی فجر چهلم
بر اساس این گزارش، شهر تهران با 17 اثر، بیشترین سهم را در میان دیگر آثار راهیافته از شهرهای کشور به این بخش دارد و تنها هشت اثر از بیستوپنج نمایشی که اسامی آنها از سوی هیئت انتخاب برای حضور در فجر اعلام شده است، از شهرهایی بهجز پایتخت هستند؛ شهرهای شیراز، دهلران، مشهد، خمینیشهر، یزد، یاسوج، اندیمشک و گچساران ازجمله شهرهایی هستند که نماینده استان خود در فجر بوده و موفق به جلب نظر هیئت داوران شدهاند. نکته قابلتوجه در این آمار، این است که هیچ اثری از شهرستانهای استان تهران موفق به حضور در فجر نشده و تمامی 17 اثری که از استان تهران در جشنواره امسال حضور دارند، متعلق به پایتخت است. با این حساب، شهر تهران در این بخش از جشنواره سهمی 68 درصدی و مابقی شهرهای کشور تنها 32 درصد در این بخش سهم داشتهاند. آنچه در ادامه میخوانید، مروری اجمالی بر این آثار و داستانی است که از دل هرکدام از آنها در فجر امسال گفته و اجرا خواهد شد:
«همه برادران من»
به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی داود پارسا از گچساران
نمایش «همه برادران من» روایتی از آخرین روزهای زندگی شهید مهدی باکری و لحظه شهادتش هست که از کودکیاش تا دوران دانشگاه و دستگیری برادرش علی توسط ساواک و خواستگاری از همسرش صفیه تا شهادت حمید برادرش همانند خوابی درهم که لحظه شهادتش در قایقی به سراغش میآید و آنچه در نمایش میبینیم.
«مصریه»
به نویسندگی لادن قناد و کارگردانی اکبر آیین از یاسوج
این نمایش داستان دختری به نام «مصریه» است؛ دختری اهل اهواز که قربانی اختلافات خانوادههای زویدات و عدنانی شده. پدر مصریه و احد عدنانی بر سر زمینهای خود اختلاف پیداکردهاند. احد عدنانی که در اوایل جنگ با حزب بعث در ارتباط است تلاش میکند که انتقام بگیرد. همه خانواده زویدات درراه رفتن به آبادان هستند. مینیبوس آنها منفجر میشود. برخی از آنها میمیرند و تعدادی زنده میمانند. احد عدنانی از فرصت استفاده میکند و خانواده عدنانی را به سمت بغداد روانه میکند. در بغداد به مصریه پیشنهاد ازدواج میدهد. تا درازای جان برادرانش در عراق بمانند مصریه بر سر دوراهی گیر کرده است و نمیداند چه کند تا اینکه ...
نمایش مصریه در این بخش از جشنواره چهلم تئاتر فجر توسط مهدی آشوغ از استان خوزستان نیز کارگردانی و پذیرفته شده است:
«مصریه» به نویسندگی لادن قناد و کارگردانی مهدی آشوغ از اندیمشک
داستان نمایش، همان داستانی است که در نمایشنامه لادن قناد نوشته شده است با این تفاوت که آشوغ در این اثر، مدل روایت کردن این قصه را کمی تغییر داده است و آدمهای گذشته را به زمان حال آورده و خود آنها بهجای مصریه، داستان را تعریف میکنند.
«مستقیم ته منصور جنوبی»
به نویسندگی محمد میر علیاکبری و کارگردانی پریسا محمدی از تهران
در خلاصه داستان نمایش میخوانیم: مجید رولکس گنده لات محله منصور جنوبی از حبس برگشته و محله رو دست یه غریبه به اسم پاکستانی میبینه که به بهانه دنبال کردن امورات رولکس در جریان خانوادهها وزندگیهای منصور جنوبی قرار میگیریم.
«آسانسور نداره»
به نویسندگی سباستین تیری و کارگردانی لبخند بدیعی از تهران
این نمایش یک کمدی اجتماعی به سبک ابزورد است، دو مرد این نمایش در موقعیتی قرار گرفته و بهنوعی دچار روزمرگیهایی هستند که در عصر حاضر وجود دارد....
«اسطرلاب 1/2»
به نویسندگی و کارگردانی صدرا صباحی از تهران داستان درباره خانوادهای است که بزرگ خاندانشان در سن ۱۰۰ سالگی پس از سکته سوم و بعد از قطع امید کردن پزشکان از او به خانه میآید. ورثه او دورش گرد آمدند و منتظر رو به احتضار رفتن او میباشند، اما برخلاف پیشبینی پزشکان حال او رو به بهبودی میرود که این وضعیت به مزاج برخی ورثه خوش نمیآید و ...
«اتاق»
به نویسندگی و کارگردانی ساشا کشوادی از تهران
«اتاق»، روایت داستانی واقعی در یکی از بیمارستانهایی است که به دلیل شیوع ویروس کرونا، کادر خود را در این بخش مشغول به فعالیت کرده است. کادر درمان پس از شروع فعالیت در این بخش با مشکلات عجیبوغریبی دست و پنجه نرم میکنند که شاید بسیاری از انسان کمتر از آنها خبر داشته باشند.
«استرالیا»
به نویسندگی پیام لاریان و کارگردانی سید محمدهادی هاشم زاده از فارس
داستان نمایش درباره سرگذشت سه نفر که قصد رفتن به استرالیا را دارند. زنی به اسم سامیه که همسرش را کشته. مردی به اسم عدنان که لال و گادین که کشتی ران است و قصد دارد این دو نفر را به استرالیا ببرد؛ اما کشتی آنها در طوفان غرق میشود
«آرش، شهر سوخته، بخش طبی ۴»
به نویسندگی و کارگردانی فردوس حاجیان از تهران
در خلاصه این نمایش که بر اساس خاطرات واقعی فردوس حاجیان نوشته شده، آمده است: توران و حسین دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا، دیماه ۱۳۶۴ با تختهسیاه کوچک و چمدانی پر از لوازم نمایش به مناطق جنگی میروند تا با برپایی مدارس سیار و ضمن تدریس برای کودکان، نمایش آرش را برای رزمندگان اجرا کنند. بهمنماه ۱۳۶۴ ارتش عراق تمام منطقه اروندرود را هدف شدیدترین بمباران شیمیایی قرار میدهد. توران و حسین پس از مجروحیت به بخش طبی چهار بیمارستان امام خمینی تهران منتقل میشوند. جایی که مالک، بهمن، اسفندیار و محسن قادری در شرایط بسیار وخیم به همین بخش منتقل شدند توران از حسین میخواهد ادامه نمایش آرش را بانام آرش شهر سوخته در بخش طبی چهار اجرا کنند؛ که ناگهان بدحالترین مجروح شیمیایی یعنی نعمتالله ملیحی را آوردند. تمام نایژکهای ریه نعمت پر از تاول شد. هی نفسنفس میزند. او از دوستان نزدیک حسین است و شب عملیات باهم بودند ولی حسین به دلیل وخامتِ شرایط او را نمیشناسد. نعمت مدام با ایماواشاره به حسین میفهماند اشعار و مونولوگهای شب عملیات را بخواند! حسین میپرسد اسمت چیه؟ نعمت با ایماواشاره با انگشت سبابه بر روی کف دست دیگرش مینویسد: نعمت. حسین بیمارستان را به هم میریزد از طرفی توران اصرار دارد ادامه نمایش آرش شهر سوخته را اجرا کنند. حسین متقاعد میشود. همزمان نعمت بهطور کامل قدرت حرف زدن را به خاطر زخم تاولها از دست میدهد. هر بار کاغذ میخواهد تا حرفهایش را روی کاغذ بنویسد: ازجمله مینویسد: آب نیست؟ جگرم سوخت. .... پارچه بیاورید تب دارم ...... کاغذها توسط حسین و پرستاران و برادرانش که به ملاقات آمدند دستبهدست میچرخد اما دکتر انارکی میگوید آب برایش ضرر دارد نمایش آرش در چنین فضایی توسط توران و حسین و همکاری مجروحین بخش طبی چهار اجرا میشود و مجروحین یکییکی روی تخت شهید میشوند درحالیکه نعمت در آغوش حسین تشنه جان میدهد، توران، کمان در دست میگیرد و با مونولوگهایش چهره کریه جنگ و تأثیر بمباران شیمیایی را در بینامتنیت به تصویر میکشاند و با صدایی بلند میگوید: اینک آرش منم یک زن نزدیکترین امشاسپند به اهورا مزدا... که ناگهان ... حسین...
«به هیچکس هیچی نگو»
به نویسندگی و کارگردانی کامران شهلایی از تهران
در خلاصه این نمایش میخوانیم: آذر یک زن خانهدار است که یک روز عصر سر راه مرکز خرید سوار یک تاکسی زرد رسمی و توسط چهار مرد بهقصد تجاوز دزدیده میشود و ...
«بهشت حکیم الله»
به نویسندگی خسرو امیری و کارگردانی مرجان قاسمی از دهلران
این نمایش قصه آیینه است؛ دختری از یک خانواده مرفه در افغانستان عاشق حکیم الله پسری از یک خانواده نامشخص میشود. به بهانه رفتن به ترکیه توسط حکیم الله سر از سوریه درمیآورد و متوجه میشود ناخواسته عضو داعش شده است. در آنجا حوادث خارقالعادهای بر سر او و حکیم الله و اطرافیان میآید.
«بیخوابی»
به نویسندگی و کارگردانی سعید هاشمیپور از تهران
این نمایشنامه بر اساس فیلمنامهای به همین نام نوشته شده است
«پاستیل زرد»
به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا عطایی فر از تهران
پاستیل زرد از آینده میگوید. از آیندهای که قرار بود فنّاوری در خدمت انسان باشد اما با رشد و تکامل رباتها این انسان است که به خدمت فنّاوری و رباتها درمیآید و. پرفسور هاریبرت یک ربات پیشرفته به اسم لوسی که یک دختر زیباست میسازد و...
«پشت دیوار کشتارگاه»
به نویسندگی و کارگردانی رضا صابری از مشهد
این نمایش راوی آسیبهای اجتماعی است که پیرامون زندگی کارتون خوابها به وجود میآید.
«تلفات»
به نویسندگی و کارگردانی علیرضا معروفی از تهران
در خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: دختری جوان بعد از چهارده هزار و ششصد روز به بهانه کشیدنِ پرتره پیرمردی به پاریس، خیابان چرچیل، پلاک هفت میرود و...
«خاموشان»
به نویسندگی سبا سلیمانی و کارگردانی زندهیاد علی سلیمانی از تهران
در خلاصه داستان نمایش آمده است: خانوادهای هرکدام برای رسیدن به خواستههای شخصی پا در مسیر پیاده اربعین میگذارند اما هیچچیز مثل تصور آنها نمیگذرد...
«دکتر هاشمیان»
به نویسندگی و کارگردانی محمدجواد صرامی از خمینیشهر
نمایشنامه دکتر هاشمیان یک نمایشنامه کاملاً مستند است که نگارش آن 6 الی 7 ماه به طول انجامید. این نمایش به بحران کرونا در و چالشهای کادر درمان میپردازد
«رز آبی»
به نویسندگی طهورا احدی و کارگردانی احمد ارجمندی از تهران
این نمایش، روایت زندگی یک معلول از زبان خودش تا لحظهی مرگ است. او با یک باند خلافکار همکاری داشت و در همان حین عاشق یک دختر به اسم جین میشود و به خاطر منافع خودش مجبور به کشتن آن دختر شده و این امر باعث میشود او یکی از بزرگترین باندهای قاچاق اعضای بدن انسان را تشکیل دهد. درنهایت او از شدت فشارهای روانی خودکشی میکند تا به عشق اولش دست پیدا کند.
«رگال»
به نویسندگی مجید جوادیان زاده و کارگردانی احمد ندافی و سعید یوسفی از استان یزد شهر یزد
این نمایش داستان زنی افغان را روایت میکند که زندگیاش بهشدت تخت تأثیر جنگ قرار گرفته است؛ او در ایران کارگر یک خشکشویی است و در خاطرات او، جنگهایی که در تاریخ (مثل جنگ یونان، جنگ جهانی دوم و...) اتفاق افتاده، مرور میشود. این نمایش به بیان تأثیرات جنگ بر خانوادهها و بهویژه زنان میپردازد.
«سهگانه پاریسی»
به نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانی از تهران
نمایش «سهگانه پاریسی» با فضای اجتماعی معاصر که اتفاقات آن در یک نیمهشب یخزده پاریس و در نزدیکی کریسمس رخ میدهد. این نمایش درباره استحکاک و اختلافهای طبقاتی است که در بطن یک رابطه عاشقانه تعریف میشود.
«صامت»
به نویسندگی و کارگردانی امیربهاور اکبرپور دهکردی از تهران
«صامت»، داستان سه خواهر که یازده سال پیش به خاطر شغل پدرشان مجبور به مهاجرت به شهر دیگری میشوند؛ است. آنها مدام در آرزوی برگشت به زادگاهشان هستند اما به خاطر پدر و شغلش این امکان را هیچوقت نمییابند. داستان نمایش از جایی شروع میشود که یک سال از مرگ پدر گذشته است و ماجرای بازگشت آنها از همیشه جدیتر و محتملتر است.
«لاوستوری»
به نویسندگی و کارگردانی زری اِماد از تهران
در خلاصه این نمایش میخوانیم: لاوستوری؛ در فضای نامتعارف شکل میگیرد. قصه چشمهای منتظر... طبقه بیست از یک برج... چشمها کاشف عاشقانههای بکرند...
«مانستر»
به نویسندگی کوروش شاهونه و حمیدرضا اسد زاده به کارگردانی کوروش شاهونه از تهران
در خلاصه نمایش آمده: زن و شوهری با معلولیت جسمی و ذهنی آماده رفتن به تولد هستند که نصاب پردهای وارد منزلشان میشود.
«مدرنیته، اورست، یا چه کسی فرمانده را کشت؟»
به نویسندگی شهرام احمدزاده و کارگردانی آرش دادگر از تهران
در خلاصه نمایش فقط این را میخوانیم؛ آگاممنون بعد از 10 سال به خانه بازمیگردد...
«یک ماه هزار آسمان»
به نویسندگی و کارگردانی حمید ابراهیمی از تهران
یادآور میشود، چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از ۱۴ تا ۲۶ بهمن به دبیری حسین مسافر آستانه برگزار میشود و اخبار آن در سایت fitf.ir در دسترس است.
گزارش از سودابه زیارتی