در حال بارگذاری ...
نقدی بر نمایش «بیگانه در خانه» به نویسندگی عارف مهتاب و کارگردانی یاشار منوچهری

از سپنتای خانه­ ماست تیره‌گونی بیگانگان

عرفان پهلوانی: خانه سپنتاست؛ چه نیستان باشد که از آن ببریده شده‌ایم و ناله مردمان را بر نفیرمان در پی داشته است؛ چه زهدان مادر که گویا آرام‌ترین خانه انسان در این سرای است. شاید به خاطر تجربه همان آرامش حداکثری است که حتی تا واپسین نفس زیست‌مان در این سرای، هنگامی آرام‌ترین لحظه‌ها را تجربه می‌کنیم، که با پدیده‌هایی روبه‌رو شویم که یادآور آن نزدیک به نه ماه تجربه شیرین در رحم مادر است. مانند احساس امنیت آدم‌ها در فضاهای تنگ و سرپوشیده، همچون شنیدن آوای آب یا سر فرو بردن زیر آب، به‌سان جنین‌واره خسبیدن و یا.... خانه سپنتاست؛ چه میهن باشد و سرزمین و چه خانه‌ای که کنار خانواده، در آن، روزگار می‌گذرانیم. چندی و چونی خانه هر چه باشد، این نکته را باید در پندار و کردار داشت؛ خانه سپنتاست...

بر این مایه، حضور بیگانه در خانه پذیرفتنی نیست. اگر بیگانه‌ای به هر مکر و حیلت، خانه‌ای را مورد تازش قرار دهد، غیرت، غیرت انسانی، غیرت زنانه و غیرت مردانه صاحبان پاک‌نهاد خانه، خواهد جوشید و خواهد خروشید تا از کیان سپنتای خانه خویش، حتی به قیمت گذشتن از جان و تن خود، نگهداری و پاسداری کنند.

نمایش «بیگانه در خانه»، نمایشی از هنرمندان پارس‌آباد، پارسایان آبادمرام، روایت گذشت از تن و جان در راستای حفظ سپنتایی خانه است. فقر مالی، این پدیده شوم آشنا، خانواده‌ای را دچار چالش می‌سازد؛ ایشان چند در را می‌کوبند تا شاید گریزگاهی بیابند و کوبیدن چند در از آن درها مصداق بارز لغزش آدمی و خوردن آن سیب و شاید گندم معروف است؛ اما کدام انسان است که بتواند ادعا کند: هرگز و در هیچ بزنگاهی لغزیدن را نیازموده است؟! از دیگر سو لغزیدن تاوان دارد و گاهی تاوان و هزینه لغزش‌های ما، سنگین است و گزاف؛ از آن بدتر گاهی پادافره لغزش‌های ما، دیگران را، عزیزان‌مان را، درگیر می‌سازد.

نمایش «بیگانه در خانه»، به خاطر مناسبات رسانه‌ای در روزگار اکنون ما از سویی و از سوی دیگر به دلیل رخ دادن نمایش در یک رخدادگاه و فضای رئالیستی یا به گفتاری واقع‌گرایانه این آفریده هنری، تا حدی یادآور یک تله‌فیلم است. به دیگر گفتار، بیگانه در خانه قابلیت آن را دارد که تبدیل به یک تله‌فیلم تماشایی و تأثیرگذار شود. اکنون به یک نکته بارز و برجسته می‌رسیم که بارها در این سال‌ها، در نقدها و کلاس‌ها بدان اشاره کرده‌ام: یکی از مهم‌ترین خویشکاری‌ها و وظیفه‌های هنرمندان، گزینش و انتخاب رسانه درست و کارآمد، با نگاه بر ضرورت‌ها و نیازهای زمان و مکان خود، برای آفریدن آفرینش هنری خویش و پاسخ هنرمندانه به محرک‌های درونی و بیرونی ایشان است. حال آیا اجرای یک تئاتر رئالیستی، گزینش درستی توسط هنرمندان نمایش «بیگانه در خانه» بوده است؟ از این کلان‌تر، در سال 1401 شمسی و 2023 ترسایی، با نگاه شناخت‌گرایانه رسانه‌های این روزگار، اجرای تئاترهای واقع‌گرایانه، باید از چه چندی و چونی برخوردار باشند تا پذیرفتنی و تأثیرگذار ارزیابی شوند؟

اجرای نمایش «بیگانه در خانه» از ریتم و تمپوی درخوری برخوردار است، نه آن‌چنان است که شتاب‌زده باشد و تماشاگر از دریافت داده‌های دانشی و عاطفی این آفریده هنری بازبماند و نه آن‌چنان است که با شکیب و بردباری تماشاگر امروزی، با سبک زندگی‌ای که می‌دانیم، بی‌نسبت باشد. چه خوش می‌شد اگر شوخی‌های کلامی نقش برادر این نمایش با خواهرهایش، کمی تعدیل می‌شدند؛ مانند شوخی‌های او پیرامون لباس زیر یا شوخی‍های جنسی نقش مسعود با نقش‌‌های میترا و نگار. بازی بازیگران این نمایش، به‌اصطلاح رایج و آشنای این روزهای نقدهای تئاتری و سینمایی، درآمده‌اند. 

نمایشنامه «بیگانه در خانه» از چند ویژگی تکنیکی و زیبایی‌شناسانه ستایش‌برانگیز بهره‌مند است؛ کاراکترپردازی کاراکترهای نمایشنامه «بیگانه در خانه» کافی و وافی است. انگیزه‌های کاراکترهای این نمایش و همچنین ویژگی‌های شخصیتی ایشان، با بهره‌مندی از دانش روانشناسی، به‌خوبی پرداخت شده‌اند. این نمایشنامه از راز برخوردار است. برخورداری یک نمایشنامه از راز، داستان آن نمایشنامه را دراماتیک می‌سازد و افزون بر گیرایی بیشتر آن آفریده هنری، تماشاگر را از لذت کشف بهره‌مند می‌کند. تماشاگر می‌تواند همراه با کاراکترهای این نمایش شود و تحول، بازشناسی و رنج، این سه جزء درام را تجربه کند. تحول؛ به‌مثابه نگاهی دیگرسان به زندگی. بازشناسی؛ به معنای به دست آوردن معرفت و شناخت بیشتر و نیز نگاه ژرف‌تر به جهان درون و بیرون. و رنج؛ رنج دانایی و آگاهی، رنج خرد...




مطالب مرتبط

دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی،
دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی،

دومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره 42 تئاتر فجر، روز سه شنبه سوم بهمن با حضور رضا آشفته، محمدحسن خدایی و عرفان پهلوانی در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و سه نمایش «ایلخون»، «بدریه» و «کابوس‌نامه اهل هوا» مورد تحلیل قرار گرفتند.

|

دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی،
دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی،

دومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره 42 تئاتر فجر، روز سه شنبه سوم بهمن با حضور رضا آشفته، محمدحسن خدایی و عرفان پهلوانی در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و سه نمایش «ایلخون»، «بدریه» و «کابوس‌نامه اهل هوا» مورد تحلیل قرار گرفتند.

|

کارگردان راه‌یافته به بخش تئاتر دانشجویی جشنواره تئاتر فجر مطرح کرد

حضور در جشنواره فجر باعث شد به ادامه مسیر امیدوار شوم
کارگردان راه‌یافته به بخش تئاتر دانشجویی جشنواره تئاتر فجر مطرح کرد

حضور در جشنواره فجر باعث شد به ادامه مسیر امیدوار شوم

افشین حسنی‌کیا، کارگردان نمایش «اوبِرمِنش» با بیان اینکه در چند سال اخیر به دلیل هزینه‌ بالای سالن‌های خصوصی، موفق به اجرای آثارم نمی‌شدم، گفت جشنواره فجر فرصتی به من داد تا دوباره به ادامه مسیر امیدوار شوم.

|

نظرات کاربران