در حال بارگذاری ...
گزارش دیدار ریچارد چکنر با اهالی تئاتر و دست اندرکاران رسانه تئاتر هنر اجراست

در اجراهایم برای رسیدن به نقطه اشتراک تماشاگر و اجرا تلاش می کنم

"تئاتر تحت تاثیر اتفاقات اجتماعی، باورهای دینی و سیاسی زندگی شکل می گیرد و به همین دلیل به هنر اجرا علاقه مندم چون زندگی روزمره انسان ها را در بر می گیرد."

به گزارش ستاد خبری سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، دیدار ریچارد چکنر چهره نام آشنای تئاتر جهان از طریق ویدئو کنفرانس با هنرمندان و اهالی رسانه ، ظهر روز چهارشنبه هفتم بهمن ماه در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر تهران برگزار شد.

وی  که از ابوظبی با حاضران سخن می گفت در ابتدای سخنانش از تاثیر متقابل نمایش های شرقی بر تئاتر غرب و بالعکس  و به ویژه تاثیر مستقیم تفکرات و آثار برتولت برشت ، پیتر بروک ، آنتوان آرتو و آرین منوشکین   بر نمایش مشرق زمین و همچنین تغییر دیدگاه این هنرمندان متاثر از تئاتر شرق سخن گفت و افزود: به عنوان مثال آنتوان آرتو در سال 1936  با دیدن نمایشی از رقص های بالی متوجه تاثیر تئاتر شرق شد و این تاثیرات در ایجاد شیوه ی اجرایی او موثر بود و در نهایت به نظریه تئاتر خشونت و تاکید بیشتر به هنر اجرا وفاصله گرفتن از تئاتر متکی به نمایشنامه شد .

چکنر گفت : این تاثیر تنها در  زبان متن  صورت نگرفت بلکه زبان موسیقی ،حرکت ، نحوه طراحی صحنه و چگونگی ساخت دیدگاه بصری بر روی صحنه  نیز از این رویه متاثر شد .پیتر بروک کارگردان مطرح بریتانیایی نیز از دیگر هنرمندانی است که از تئاتر غیر غربی ازجمله  تئاتر شرق متاثر بوده است .

وی با اشاره  به تاثیری که برتولت برشت از نمایش شرق در شکل دادن به شیوه خود از جمله بیگانه سازی و فاصله گذاری گرفته به نقش نمایش چینی و اپرای پکنی اشاره کرد که برشت در دهه سی مسکو دیده بود .

وی گفت : شخصیت سازی و نحوه اجرایی در این گونه ی نمایش چینی این دید را در برشت ایجاد کرد که میان بازیگر و نقشی که بازی می کند فاصله و تفاوتی قائل شود و آن را در آثار خود به یک تکنیک برای تاثیرات مطلوب خود تبدیل کند چنانکه این شیوه با دیده بازیگری واقعگرایانه ای که پیش از او توسط استانیسلاوسکی معرفی شده بود تفاوت بارزی پیدا کند .

چکنر افزود : روش بیگانه سازی برشت در تئاتر غرب تاثیر زیادی داشته و من شک ندارم که تاثیرات نظریه و روش او را نیز می توان در برخی از نمایش های سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر دید.

برنده نشان «تالیا »انجمن منتقدان در ادامه این گفت و گو به آشنایی خود با نمایش ایرانی اشاره کردو با اظهار تاسف از اینکه نتوانسته در این دوره از جشنواره تئاتر فجر حضور داشته باشد افزود : تا کنون به ایران نیامده ام ولی یکی از جذابیت های تئاتر ایران برای من آیین های نمایشی و به ویژه نمایش تعزیه است . تعزیه هم به عزاداری های خیابانی و در گذرگاه ها در در غم رودادهای کربلا اشاه می کند و هم به نمایش هایی که توسط حرفه ای در ایامی ازسال اجرا می شود . وی اضافه کرد:آشنایی من با تئاتر ایران و تاثیرات متقابل نمایش شرق و غرب آن به پیش از انقلاب  باز می گردد ، زمانی که جشن هنر برگزار می شد و هنرمندان نام آشنایی چون پیتر بروک، رابرت ویلسون یرژی گروتوفسکی در آن اجراهایی داشتند، اگر چه من به دلیل مخالفت با سیاست های شاه هیچگاه در آن شرکت نکردم .

اهمیت تعزیه در این است که اجرا کنندگان و تماشاگران با تعهد به باورها و اعتقادات خود حاضر میشوند و این تعهد به باورها نقطه مشترک و تاثیر گذاری در فرایند اجراست . نکته ایی که باید امروز تئاتر ایران به آن توجه کند  یافتن نقطه تلاقی باور اجراکنندگان و تماشاگران است .

وی مثلثی را در هنر اجرا ترسیم نمود که از سه بخش زیبایی شناسی و سیاست و مذهب تشکیل می شود و بیان نمود که هر تولید اجرایی از شرایطی که این سه ضلع بر فرآیند نمایش مترتب می کنند،  متاثر خواهد بود و گاه چالش هایی براساس رویارویی هریک از این عوامل سه گانه ایجاد می شود و اجرای تئاتر را شکل می دهد .

چکنر در اشاره به چند نمونه از آثار اجرایی خود به معاصر بودن نگاه و شیوه اش اشاره کرد و گفت اگر چه در نمایش دیو نیزوس 1969 نمایش به یک زمینه یونانی اشاره می کند اما نمایش به واقع بازتاب دهندی مسائل  اجتماعی و  سیاسی دهه ی 60 و  اوایل 70 میلادی است .

اساسا نگاه من یک نگاه سیاسی به شرایطی است که در آن اثر اجرایی به وجود می آید .

وی در ادامه و پاسخ به چند پرسش حاضران در این ویدئو کنفرانس گفت :

حوزه اجرا در گستره ایی وسیع تر از صحنه های رسمی تئاتر می تواند رخ دهد و خود او اغلب مایل به استفاده از فضاهای غیر متعارف بوده تا چیزی به وجود آید که آن را تئاتر محیطی می نامد .

اگر تئاتر را مانند طیف های رنگی یک رنگین کمان بدانیم ترکیب تمامی رنگ ها نور سفید ی که می بینیم را می سازد اما ، هرکدام از رنگ ها نقشی در ساختن این نور یک دست دارد .

در هنر اجرا علاوه بر تئاتر که می شناسیم ، مناسک ، مراسم ،ورزش و باقی نمایش های ممکن در جامعه می تواند بخشی از طیف های این رنگین کمان باشد .

وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره رابطه اجرای یک تئاتر وشرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر تولید آن به انطباقی اشاره کرد که هر اجرا با قانون ها وآداب  آن جامعه دارد . او قانون را به لباسی تشبیه کرد که ما میپوشیم و نحوه بروز و نمود اجتماعی ماست .من در چین ،هند و آفریقای جنوبی اجراهایی را تولید کرده ام و در آن فرهنگ تحت قاعده های آن فرهنگ بوده ام اما کار من حرکت در رمزهاست برای وسعت بخشیدن و توسعه دادن امکان بیان و اجرا کردن تئاتر چنانکه روی لبه تیغ حرکت می کنم .

وی در پاسخ به پرسش کی از حاضران و نظریه چالش برانگیز او درباره نفی نظریه کمبریچ درباره خاستگاه آیینی تئاتر یونان در کتاب نظریه ی اجرایی اواشاره کرد این توضیح را ارائه داد : به اعتقاد من تئاتر یونان حاصل اتفاقی است که در شهر یونان می افتد و اگرچه آیین در آن تقش داشته است ولی بیش از آیین ها ، کلام ، موسیقی ، حرکت وماسک در ایجا تئاتر یونانی نقش داشته است و محدود کردن تئاتر به ریشه های آیینی برای تبیین خاستگاه تئاتر یونان کافی نیست .

وی در بخشی از گفت وگوی ویدئویی به علاقه  ی خود به اجرا در مکانهایی اشاره کرد که تماشاگران بتوانند از زوایای مختلف اجرای نمایش را مشاهده کنند و به قابلیت های متفاوت اجرای محیطی نزدیک تر شوند .

در پایان او به مخاطبان خود که اغلب از جوانان تئاتر ایرانی بودند اشاره کرد و گفت : شما نماینده تئاتر ایران هستید و تا جایی که می توانید باید آگاهی را پیش ببرید و توان هنری تئاتر را گسترش دهید .




نظرات کاربران