در حال بارگذاری ...
...

نقد نمایش چِر

جنگ و روایت ظلمی که بر زنان رفته است

نقد نمایش چِر

جنگ و روایت ظلمی که بر زنان رفته است

توضیح:این نقد،محصول اعضای کانون ملی منتقدان ایران است و جشنواره تنها امکان انتشار آن را در پایگاه رسمی اطلاع رسانی خودفراهم کرده است و بازتاب دهنده دیدگاه سازمان جشنواره درباره آثار حاضر در جشنواره نیست.

سید جواد روشن ( عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)

(امتیاز منتقد به نمایش ***)

"چِر" کلمه‌ای بومی لکی به معنای نجوا، آوا، هم سرایی و هم آوایی است. نمایش "چِر" از زبان دو روایت‌گر به جنگ و مسایل و مشکلات مربوط به زنان در فضایی متاثر از جنگ اشاره دارد. "گلنار"، دختر کرد ایلامی که از عراق آمده است (با بازی شیما ملکیان) و "آذرجان" یک دختر افغان (با بازی نیکان راست‌قلم) هر یک زندگی خود را از کودکی تا جایی که زندگی این دو دختر با هم گره می‌خورد، باز تعریف می‌کنند. قصه از جایی در سال نود و دو و در بیمارستان آغاز می‌شود. در طول روایت ما مدام به گذشته می‌رویم و دوباره به حال بر می‌گردیم. در طول این مدت بازیگران سعی می‌کنند بخشی از خاطرات "گلنار" و "آذرجان" را برای ما به تصویر بکشند و در این گذر مخاطب از مشکلاتی که آن‌ها سپری کرده‌اند، آگاه می‌شود و سفری به ستم‌های وارده بر مردم، خصوصا زنان در زیر سایه‌ شوم جنگ و در کشورهای منطقه از قبیل عراق، افغانستان و ایران خواهد داشت.

"ناصر حبیبیان" در مقام نویسنده توانسته است در زمانی کوتاه (حدود 50 دقیقه) پرداخت خوبی از تاثیر جنگ بر جامعه، خصوصا زنان ارایه دهد. او با استفاده‌ درست از روایت و اشتراکات زبانی و فرهنگی میان کردهای عراق، ایران و مردم افغان، قصه‌ای آشنا و دردآور را بازگو می‌کند. او از طالبان، از صدام و از جنگ ایران می‌گوید. از آورگی، مهاجرت، خشنونت علیه زنان و... قصه‌ای که متاسفانه تمامی ندارد و مدام در خاورمیانه در حال تکرار است. نمایش‌نامه‌ "ناصر حبیبیان" ساختار، زبان و ضرباهنگ کلامی خوبی دارد. خشونت و اعتراض نهفته در ذات اثر به درستی از پس کلمات هویدا می‌شود و حبببیان با رفت و آمد در زمان، سیال بودن در روایت و ایجاز، هوشمندانه تلاش می‌کند تا به تکرار نیافتد. اما به نظر می رسد که در این میان پایان نمایش کمی جای تامل دارد. هر چه در طول نمایش ایجاز دیده می‌شود به ناگهان در پایان، با رگباری از کلمات روبرو می‌شویم که مخاطب را به یک طغیان و اعتراض جمعی دعوت می‌کند. انگار قرار است هر چه در طول نمایش بدان اشاره نشده است، ولی در این ظرف می‌گنجد، به یکباره گفته شود. از این رو، پایان مانیفستی نمایش، شکلی اغراق‌گونه و شعاری به خود می‌گیرد. نمی‌دانم شکل ارایه شده در پایان، چقدر وامدار نمایش‌نامه و چقدر پیشنهاد کارگردانی است ولی در نهایت انتخاب موثری برای جمع‌بندی نیست و نگاه مینیمالیستی حاکم بر اجزای مختلف نمایش را دستخوش تردید می‌کند.

ساختار نمایش‌نامه و شکل اجرا بر پایه‌ روایت است و در این مسیر از تکنیک فاصله گذاری استفاده شده است. در این تکنیک، مخاطبان دعوت به تامل بیشتر در اثر می‌شوند. قرار نیست مخاطب غرق در نمایش و بازی‌ها شود و همواره به او تاکید می‌شود که در حال دیدن یک نمایش است و آن‌چه حائز اهمیت است چیزی بیش از احساسات صحنه‌ای است. در نمایش "چِر" ما با دو روایت‌گر سر و کار داریم که از همان ابتدا قرارداد خودشان را با ما مشخص می‌کنند و به ما می‌گویند که قرار نیست شاهد اتفاق خاص و عجیبی باشیم. در این میان "احسان ملکی" به عنوان کارگردان کوشیده تا در یک فضای مینیمال و محدود و بدون استفاده از امکانات نورپردازی سالن، ارتباط موثری بین اجزای اجرا ایجاد نموده و تصاویر خوبی به وجود آورد. در این نوع از اجرا، مسوولیت بازیگران به مراتب سخت‌تر است. چون ایده‌ اجرا براساس روایت آن‌ها استوار است. به عبارت دیگر بخش قابل توجهی از ایده‌ کارگردانی باید توسط بازیگران جلوه پیدا کند. به همین دلیل انتخاب و هدایت بازیگران در این نوع از ساختار اجرایی، بسیار حائز اهمیت است. در این نوع از نمایش، بازیگر باید نقش را از خود عبور دهد و کاملا شفاف و زلال، اجازه دهد که روایت در او سیال شود. با وجود این‌که گاه بازیگران نمایش "چِر" خود تحت تاثیر روایت‌شان قرار می‌گرفتند، اما در مجموع با بیانی شیوا و صحیح در راستای کلیت اثر، حضوری خوب و موثر داشتند و تلاش می‌کردند تا از احساساتشان، به اندازه، در بروز نقش استفاده کنند. درواقع در این نوع از روایت، بازیگر باید از قضاوت در مورد نقش و اتفاقات پرهیز کند و اجازه دهد تا همه چیز در ذهن مخاطب ارزیابی شود. درمجموع بازی ها در "چر" قابل قبول است و سهم "شیما ملکیان" در این میان کمی بیشتر از سایرین است و به "احسان ملکی" نیز در انتخاب و هدایت بازیگران می‌توان نمره‌ قابل قبول داد.

صحنه‌ نمایش فضایی محدود است که تماشاگران در دو سویه آن قرار دارند. هیچ نور پردازی ای توسط پروژکتورهای سالن انجام نمی‌شود و هرچه هست نورهای سقفی درون محدوده صحنه است. محیط، از دو طرف با آینه پوشانده شده و فضایی ایزوله را برای مخاطب بوجود آورده که تداعی کننده‌ راهروی یک بیمارستان است. جایی که روایت از همان‌جا آغاز می‌شود. شاید بزرگترین مشکل این طراحی، نحوه‌ چیدمان و فاصله‌ مخاطبان با صحنه باشد. به خاطر فاصه‌ کم تماشاگران با صحنه و چیدمان صندلی ها، ردیف‌های سه به بعد دید مناسبی به صحنه ندارند و عملا برخی از میزانس‌ها و اعمال بازیگران (زمانی که روی زمین نشسته‌اند و....) روی صحنه دیده نمی‌شود. با این وجود طراحی کمک کرده است تا اتمسفر خوبی بر کل نمایش حاکم باشد.

از جمله نکات قوت و موثر کار، موسیقی نمایش است. "احسان آنالویی" در مقام آهنگساز، به خوبی از تلفیق آوا، آواز و ساز استفاده کرده است. موسیقی تناسب خوبی با کل اثر ایجاد کرده است و مخاطب را با خود همراه می‌کند و به درستی در درون کار جاری می‌شود. به زعم نگارنده یکی از آهنگسازی ها خوب جشنواره‌ امسال، موسیقی نمایش "چِر" بوده است. 

در پایان نمایش "چِر" را اثری قابل قبول می‌دانم که مخاطب خود را راضی نگه می‌دارد. همچنین جسارت گروه در انتخاب روایت به عنوان ساختار نمایش‌نامه و شیوه‌ اجرا قابل تقدیر است و برای این گروه خوب و جوان که در سالهای گذشته و از جشنواره‌های منطقه ای به تئاتر کشور معرفی شدند، آرزوی موفقیت دارم. فکر می‌کنم مسیری که با اجرای نمایش "هزار شلاق" توسط این گروه آغاز و با  نمایش "چِر" پیگیری شده است، نوید بخش اجراهایی خوب و موثر از این گروه در سال‌های آتی باشد.