در حال بارگذاری ...
...

آقا جمالی در گفت‌وگو با هنرآنلاین : نمایشنامه خوانی صرف جریان نقد را مختل می‌کند

آقا جمالی در گفت‌وگو با هنرآنلاین : نمایشنامه خوانی صرف جریان نقد را مختل می‌کند

سرویس تئاتر هنرآنلاین: بهزاد آقا جمالی نویسنده نمایشنامه "ناتمام" یکی از آثار برگزیده مسابقه نمایشنامه‌نویسی سی و چهارمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در رابطه با ایده و روند نگارش این متن نمایشی به خبرنگار تئاتر هنرآنلاین گفت: آنچه باعث شد تا من این نمایشنامه را به نگارش درآورم بخشی به دغدغه‌های زندگی شخصی و اجتماعی من بر می‌گردد و بخش دیگر هم به علایق فرمال و زیبایی‌شناسی در حیطه تئاتر و نمایشنامه که در مجموع همه اینها باعث شد تا من این نمایشنامه را بنویسم اما در کل شرایط روزهایی که به این نمایشنامه فکر می‌کردم در شکل‌گیری آن تاثیر بسیاری داشت.

او با بیان اینکه نمایشنامه "ناتمام" درامی اجتماعی است که با اشاره به مسائلی که پیرامون زندگی اجتماعی رخ می‌دهد، کنکاش ذهنی مخاطب را برمی‌انگیزد، ادامه داد: موضوع نمایش در مورد جوانی است که در آستانه یک اسباب‌کشی ساده با ورود یکی از آشنایان قدیمی به خانه‌اش با بحرانی در زندگی مواجه می‌شود به گونه‌ای که ظاهرا با بحران‌های خارج از محیط خانه هم بی‌ارتباط نیست و ظاهر در جامعه هم خبرهایی است. به طور کلی این نمایشنامه به مقوله شکست و به بن بست رسیدن افراد به ویژه در طبقه متوسط جامعه می‌پردازد.

این نویسنده در رابطه با چگونگی خوانش این نمایشنامه در تئاتر شهر خاطرنشان کرد: آنچه به عنوان نمایشنامه‌خوانی برگزار شد در حقیقت یک متن خوانی ساده بود. خوانش متن با خواندن توضیح صحنه‌ها و تقریبا یک لحن ۵۰ درصدی بدون هیچ‌گونه جنبه اجرایی با ۶ نقش خوان که یکی از آنها توضیح صحنه‌ها را می‌خواند..

آقاجمالی در اظهار نظری در رابطه با جدا شدن بخش نمایشنامه‌نویسی از بخش‌های دیگر جشنواره فجر گفت: این جریان قطعا اتفاق خوبی است چرا که جشنواره فجر که ویترین رسمی تئاتر کشور است با همه کاستی‌ها به هرحال بازتابی رسمی از وضعیت فعلی تئاتر است و بخش مجزایی هم که در این رویداد تئاتری برای نمایشنامه‌خوانی در نظر گرفته شده است باعث توجه بیشتر به این بخش خواهد شد. اما من به عنوان یکی از برگزیدگان این بخش معتقدم که بهتر است یک سازوکار مشخص و یا مانیفستی ارائه شود که مشخص کند ملاک برای تولید یک نمایشنامه از منظر جشنواره فجر چیست؟ چون تعریف نمایشنامه خیلی وسیع شده به گونه‌ای که هر متنی می‌تواند نمایشنامه باشد. بهتر است که نمایشنامه حداقل در تعریف کمی محدود شود.

او در مورد نقد و بررسی نمایشنامه‌ها بعد از خوانش آثار نیز اظهار کرد: آنچه به عنوان نقد و بررسی اجرا شد یک جریان روتین و نرمال بود اما به طور کلی نقد و بررسی در ایران تبدیل به کلیشه شده است از این جهت که بیشتر مواقع از روی تشریفات باید یک مراسمی برگزار شود و دست کم دونفر راجع به اثر صحبت کنند اما واقعیت این است با خواندن یا شنیدن یک نمایشنامه در یک ساعت کسی نمی‌تواند به آن میزان دریافت برسد که بتواند در مورد نمایشنامه صحبت کند، البته منتقدین ظاهرا قبلا متن را مطالعه کرده بودند اما شنوندگان نمایشنامه‌خوانی نمی‌توانند به آن اندازه از دریافت برسند؛ به بیان دیگر نمایشنامه‌خوانی فارغ از این که چه متنی خوانده می‌شود برای اینکه بتوان یک متن نمایشی را نقد کرد، الکن است و کمی جریان نقد را مختل می‌کند اماجلسات نقد و بررسی هم در کل خوب بود چون به هر حال آقای نصرتی دقیق نمایشنامه را مطالعه کرده بودند و همین طور آقای بهزاد صدیقی به خوبی جلسه نقد را اداره کرد.