در حال بارگذاری ...
...

الکس نواسکی: می‌خواهیم مردم را تشویق به عمل و حرکت کنیم/ در سالن بزرگ تئاتر شهر، گاهی حس می‌کردیم گم می‌شویم

الکس نواسکی: می‌خواهیم مردم را تشویق به عمل و حرکت کنیم/ در سالن بزرگ تئاتر شهر، گاهی حس می‌کردیم گم می‌شویم

الکس نواسکی می‌گوید او و همکارانش با نمایش «کتاب‌ها»، می‌خواهند از تماشاگران بپرسند که زندگی ایده ال به چه معناست و آینده دنیا را چگونه می‌بینند؟

مهرانگیز قهرمانی: نمایش «کتاب‌ها» کاری از کمپانی کومونا از کشور لهستان است که به عنوان یکی از آثار بخش بین‌الملل سی‌و‌سومین جشنواره بین‌المللی تئا‌تر فجر در سالن اصلی مجموعه تئا‌تر شهر به صحنه رفت. این نمایش در سه بخش به هم پیوسته، سه داستان متفاوت را با بهره‌گیری از فناوری‌های تصویری روایت می‌کند. در این راستا سایت ایران تئاتر گفت‌و‌گویی با الکس نواسکی، بازیگر و یکی از اعضای این گروه لهستانی انجام داده است که می‌خوانید: 
منبع الهام داستان‌های نمایش چه بوده است؟ 
این نمایش حاصل کار و خلاقیت گروهی است. ما علاقمند به شخصیت‌های واقعی هستیم و در هفت سال گذشته در تولید کار‌های‌مان از زندگی شخصیت‌های واقعی دنیا بهره برده‌ایم. حال این شخصیت‌‌ها می‌توانستند آدم‌های معاصر باشند، یا آنهایی که در گذشته زندگی می‌کردند. کلیت کارمان روی شخصیت‌ها و بیوگرافی این افراد است. از شجره نامه آن‌ها استفاده نمی‌کنیم، تنها الهام می‌گیریم. در واقع ایده بدست می‌آوریم. 
این داستان‌ها بر اساس منابع یا کتاب‌های خاصی است؟ 
سه داستان براساس سه کتاب که شما می‌توانید آن‌ها را در صحنه هم ببینید. 
دو داستان از اجرا‌ها دارای ریشه‌های شرقی‌اند و یکی غربی. پیوند میان این داستان‌ها چگونه شکل گرفته است؟ 
کتاب اول براساس زندگی ریچارد با کمینستر فولر، مخترع و آرشیتکت آمریکایی است که در نیمه اول قرن بیستم زندگی می‌کرده است. او یک متفکر بوده است. گاهی تغییرات کوچک می‌تواند زمینه ساز اتفاقات بزرگ‌تری باشد. مانند ایجاد یک حرکت کوچک در سکان که می‌تواند مسیر یک کشتی بزرگ را عوض کند؛ هر شخصی می‌تواند نقش سکان‌دار را در زندگی داشته باشد و با حرکاتش بافت سیاسی و اجتماعی را تغییر و به طرف صلح ببرد. آنچه برای ما در کامونا مهم است، ایده تغییرات اجتماعی است. فولر شخصیتی است که دو ساعت استراحت می‌کند و باقی زمان‌اش را کار می‌کند. او 24 مرتبه به تمام دنیا سفر کرده و با سخنرانی‌هایی که داشته بسیار تاثیرگذار بوده است. او سمبل زندگی فعال است. 
اجرای دوم یعنی «کتاب آتش انداز»، در باره یکی از امپراتورهای چین در قرن ۱۵ از سسله مینگ است. او معتقد به از بین بردن وابستگی‌های کشور چین به دنیای بیرون بوده است. ما مقداری از اعتقاد را تغییر دادیم و از شخصیت این فرد به عنوان کسی که تفکر عمیق داشته است، استفاده کردیم. می‌توانیم بگوییم فولر در مورد تفکر غرب حرف می‌زند و اجرای دوم برگرفته از مکتب فکری شرق است. ما از ایده‌های غرب و شرق استفاده کردیم. 
اپیزود سوم هم همین روند را دارد.
بخش سوم، «کتاب باغ» است که در جستجوی آرامش و صلح، بعد از به انجام رساندن درست کارهاست. این مکان جایی در میانه (برزخ) است. ولی حتی آن‌جا هم آن طور که باید باشد، نیست. بسار خوشحالم که این بخش را در ایران انجام می‌دهیم. باغ مکانی است که می‌توانید در آن بیاندیشید، اما از سوی دیگر نگهداری آن کار سختی است. می‌دانید برای حفظ این زندگی سالم باید سخت کار کنید. این رفاه نیاز به سختی کشیدن دارد. این را مردم ایران که باغ هایی بسیار زیبا در دل کویر ساخته‌اند، بهتر از هر کس دیگری درک می‌کنند. ما در اجرای‌مان از مخاطبان‌مان سوال می‌کنیم که زندگی ایده ال به چه معناست؟ و آینده دنیا را چگونه می‌بینند؟ 
تئا‌تر لهستان در ایران شناخته شده است. سرآمد هنرمندان تئا‌تر این کشور گروتوفسکی است، در این جرا از تئا‌تر گروتفسکی تا چه اندازه بهره برده‌اید؟ آیا شیوه اجرایی‌تان ارتباطی با آموزه‌های او دارد؟ 

نه این‌گونه نیست، اگرچه مکتب او یک سنت تئاتری قوی در لهستان است. ورود ما به تئا‌تر و کار در آن از مجرای تصویری بوده است و از شیوه آنارشیست‌ها تبعیت می‌کند. گروتوفسکی بیشتر به دنبال آنست که که هر بازیگر تئا‌تر، از درون خود چیزی را بروز دهد. او برای بازیگرانش از نیروهای افسانه‌ای بهره می‌برد. به عنوان رئیس یا سردسته، تفکرات روحی بازیگران‌اش را می‌داند. ما برعکس عمل می‌کنیم، چیزی در مورد روحیات نمی‌دانیم، این مسئله یک مورد شخصی است. ما در صحنه حرکات‌مان مشخص شده و مکانیکی است. دیالوگ‌های‌مان فی البداهه نیست. نمی‌خواهیم خودمان را به تماشاگران نشان دهیم. مخاطبان‌مان را به فکر وادار می‌کنیم. 
کاربرد بهره گیری از فناوری‌های دیجیتال و اسلاید شو در کارتان چگونه است؟ 
این‌گونه نیست که بخواهیم از قبل برنامه‌ریزی کنیم تا کاری را انجام دهیم. کاری را انجام می‌دهیم و بعد به آن نگاه می‌کنیم. یعنی این‌گونه نیست که بگوییم خب الان بریم و از تکنولوژی استفاده کنیم. شاید شباهت میان ما و گروتفسکی در این مسئله باشد. او استفاده از ایده فرهنگ پویا را ارائه داد، فکر می‌کنم ما نیز از آن استفاده می‌کنیم. ایده پویا ما گروهی است، هیچ حمایت دولتی نداریم. ما اجرا می‌کنیم و از مردم می‌خواهیم راجع به آن تفکر کنند و دنیا را نجات دهند یا زندگی را جالب‌تر کنند. به نظرم دنیای بهتر این‌گونه است. ما مردم را تشویق به عمل و حرکت می‌کنیم. 
در بخشی از اجرا بازیگران از میکروفن استفاده می‌کنند. این ابزار چه کمکی به شما می‌کند؟ 
ما ابزار‌هایی داریم و بعد فکر می‌کنیم با آن‌ها چه کنیم. در تمرینات‌مان وسایلی می‌آوریم و اگر به نتیجه نرسیم، آن‌ها را کنار می‌گذاریم. در این نمایش چهار میکروفن داریم که با آن‌ها صداسازی انجام می‌دهیم. علاوه بر آن بازیگران می‌توانند بازی‌هایی نیز با این ابزار داشته باشند. 
شما در صحبت‌هایتان به صورت مرتب به گروه اشاره می‌کنید و نمی‌توان در این نمایش، عناوینی مانند کارگردان، دراماتورژ و... را بر کسی نهاد. در مورد این کار گروهی توضیح دهید؟ 
کار گروهی نیاز به رهبر دارد، فردی که دید کلی به همه چیز داشته باشد و تنها در یک مسیر حرکت نکند. ما ۲۵ سال است که باهم کار می‌کنیم. این مسئله برای تک تک اعضاء گروه لذت بخش است. نمی‌خواهیم با دادن القاب به افراد برای آن‌ها اضطراب ایجاد کنیم. هر چند سال یک‌بار، فردی را به عنوان رهبر انتخاب می‌کنیم. 
شما سه اجرا در سالن اصلی تئاتر شهر داشتید، آیا کار در بلک باکس مشکلات کم‌تری را برایتان ایجاد نمی‌کرد؟ 
اجرا در چنین صحنه بزرگی، تجربه بسیار جالبی بود. تماشاچیان در‌‌ همان سطح صحنه قرار دارند. گاهی حس می‌کردیم در فضای بزرگ این سالن گم می‌شویم. می‌توانم بگویم فضای صحنه خود می‌تواند در اجرا تاثیرگذار باشد و معانی را تغییر دهد. مانند کاربرد میکروفن که به نظر شما دارای معنی بود.