در حال بارگذاری ...
...

تراژدی مرگ کودک پنج ساله در جنگ با داعش روی صحنه تئاتر فجر/ قطب‌الدین صادقی: «عزیز شنگالی» اعتراضی به ستم وارده بر کودکان و زنان جنگ‌زده است

تراژدی مرگ کودک پنج ساله در جنگ با داعش روی صحنه تئاتر فجر/ قطب‌الدین صادقی: «عزیز شنگالی» اعتراضی به ستم وارده بر کودکان و زنان جنگ‌زده است

قطب‌الدین صادقی که با «عزیز شنگالی» میهمان جشنواره سی‌و‌سوم تئاتر فجر می‌شود، از اعتراض نسبت به ستم وارده بر کودکان و زنان جنگ‌زده در نمایش خود می‌گوید.

مهسا مقدم: این روزها قطب‌الدین صادقی همراه با ۶۱ بازیگر و دیگر همکاران خود، مشغول تمرین و آماده کردن نمایش «عزیز شنگالی» برای حضور در بخش میهمان سی‌و‌سومین جشنواره تئا‌تر فجر است. صادقی این بار داستانی واقعی و تلخ از اتفاقات چند ماه پیش منطقه شنگال کردستان عراق در پی حمله داعش را روایت می‌کند و اعتراض خود را نسبت به ظلم و ستم بر زنان و کودکان جنگ زده با اثری بدون کلام به نمایش می‌گذارد.

مدتی بود که شما نمایشی روی صحنه نیاورده بودید. دلیل این کم‌رنگ شدن حضورتان چه بود؟
در طی این یک سال، سالنی برای اجرای نمایش در اختیار من قرار نگرفت و خود را مشغول نگارش کردم؛ طی این مدت، پنج نمایشنامه نوشتم و چند ورک شاپ برگزار کردم. همچنین چند نمایشنامه برای تئا‌تر خیابانی به نگارش در آوردم.

چطور به جشنواره تئا‌تر فجر آمدید؟
نمایش «عزیز شنگالی» یکی از آثاری بود که می‌خواستم آن را به صورت میدانی اجرا کنم، اما با توجه به اینکه این نمایش ۶۱ بازیگر داشت و سرمای زمستان به طور قطع گروه را در زمان اجرای میدانی دچار مشکل می‌کرد، با پیشنهاد اردشیر صالح‌پور، برای حضور در بخش میهمان جشنواره تئا‌تر فجر موافقت کردم. زیرا هم موضوع نمایشم با جشنواره تئا‌تر فجر مناسبت پیدا می‌کرد و هم سالن و نور و صدا در اختیارم قرار می‌گرفت.

درباره موضوع نمایش خود کمی توضیح دهید. شما این بار روایت‌گر چه داستانی هستید؟
این نمایش کلام و دیالوگ ندارد و اثری همراه با موسیقی، حرکت و تصاویر گروهی است. «عزیز شنگالی» یک تراژدی جان گداز، ضد بشر و ضد دین از زوایه کودکان و زنان را روایت می‌کند. این اثر برگرفته از یک داستان واقعی است؛ «عزیز»، کودکی پنج ساله که بر اثر حمله داعش آواره شده است، پس از پنج شبانه روز آوارگی در بیابان‌ها، از فرط تشنگی و شدت آفتاب کور می‌شود و در ‌‌نهایت جان خود را از دست می‌دهد.

یعنی یک موضوع روز که هنوز چندان زمانی از وقوعش نگذشته است را انتخاب کردید. چرا؟
«عزیز شنگالی»، اعتراضی است نسبت به سرنوشت تمامی بچه‌ها و زنانی که جان و هستی خودشان را در جنگ از دست داده‌اند. به اعتقاد من بزرگ‌ترین ستم‌دیدگان جنگ، زنان و کودکان هستند. این نمایش تفسیر کاملاً عاطفی و زیبا‌شناسانه‌ای از مسائل روز انسانی ماست؛ می‌خواستم به جای تکرار کردن نمایشنامه‌های خارجی، حرفی را بزنم که درباره موضوعات زنده دنیاست. باید بدانیم که دلیل بسیاری از حوادث بشری، ما نیستیم اما این حوادث به ما هم مربوط می‌شوند و باید نسبت به آن واکنش نشان دهیم. در این میان، هنر به عنوان پیوندگاه فکری و انسانی می‌تواند به خوبی این اعتراض را نشان دهد. این نمایش گوشه‌ای از رنج‌های مردمانی را نشان می‌دهد که تنها گناه‌شان صلح و دوستی و آرامش است. امیدوارم بتوانم با این اثر، افکار عمومی را حساس کنم و با این نمایش بگویم که ما هم باید به سهم خود در راستای موضع‌گیری‌های درست دولت، گامی برای مردم مظلوم منطقه شمال عراق برداریم.


قطب الدین صادقی در حال تمرین با گروه نمایش «عزیز شنگالی» که 61 بازیگر دارد
شما تجربه کارهای بی‌کلام و تکیه کردن به حرکت و موسیقی را پیش از این هم داشته‌اید. آخرین کار شما در این زمینه، «پیکره‌های بازیافته» بود. دلیل بی‌کلام بودن نمایش تازه‌تان چیست؟
نمایش «پیکره‌های بازیافته» بر اساس نقوش سفالی باستانی بود و یک اثر تاریخی و آیینی محسوب می‌شد، اما «عزیز شنگالی» یک اثر اجتماعی- اعتراضی است. برای بی‌کلام کردن نمایش باید بگویم که آن‌قدر خطوط فاجعه برجسته بود که پیام نمایش با دیالوگ افراد به مخاطب منتقل نمی‌شد؛ مفاهیم این نمایش با حرکت‌ها و تصویرهای کلی بهتر بیان می‌شود.

با توجه به این‌که نمایش شما بی‌کلام است، احتمال این را می‌دهید که تعدادی از مخاطبان نتوانند با نمایش ارتباط برقرار کنند و متوجه مضمون نمایش نشوند؟
برای این‌که میزان تاثیرگذاری نمایش را امتحان کنم، چند بیینده را برای دیدن نمایش در زمان تمرین آوردم. خوشبختانه آن‌ها تحت تاثیر قرار گرفته بودند و با اینکه نمایش کلام نداشت، به خوبی توانستند متوجه موضوع نمایش شوند و با آن ارتباط برقرار کنند.

یکدست کردن یک گروه نمایشی آن هم با این جمعیت نیازمند تمرینات زیادی است، شما تمرینات خود را از چه زمانی آغاز کردید؟
حدود پنج هفته از تمرینات گروه می‌گذرد؛ بازیگران این نمایش بیشتر رزمی کار و فعال در زمینه حرکات موزون هستند. این اثر نیازمند بازیگرانی بود که فیزیک و بدن مناسبی داشته باشند، زیرا این اثر تماماً حرکت و تصاویری بر آمده از میزانسن‌های دینامیک و سنگین و پر تحرک است. همچنین یک موسیقی عضلانی تکیه‌گاه بازی در این نمایش می‌شود.

مشکلی برای پیدا کردن سالن مناسب برای تمرین نداشتید؟ چون با توجه به تعداد بازیگران نمایش نمی‌توانستید در هر پلاتویی تمرین کنید.
می‌خواهم در همین جا از سازمان بهزیستی تشکر کنم، زیرا اگر این سالن را برای تمرین در اختیار من نمی‌گذاشتند، گروه نمایشی من فلج می‌شد و نمی‌توانستیم خود را به جشنواره تئا‌تر فجر برسانم؛ نمایش من پر پرسوناژ است و پلاتوهای اداره تئا‌تر جوابگوی این تعداد بازیگر نبود.

نمایش شما روایت‌گر یک واقعه تلخ از منطقه شنگال کردستان عراق است، بنابراین لباس‌های بازیگران هم باید لباس کردی باشد. کمی درباره طراحی لباس‌های بازیگران در این نمایش بگویید؟
طراحی لباس بازیگران پایه لباس کردی دارد، البته زمانی‌که آوارگی اهالی شنگال آغاز می‌شود، هر کدام یک بارانی و یا کت روی لباس خود می‌پوشند که پوشیدن این لباس‌ها نشان دهنده از بین رفتن آرامش در میان آن‌ها است.

نمایش شما در تالار اصلی مجموعه تئا‌تر شهر روی صحنه می‌رود، اجرا در این سالن پیشنهاد شما بود؟
در ابتدا تالار وحدت را برای اجرای نمایش در نظر گرفتم، اما این تالار از جدول برنامه‌های جشنواره تئا‌تر فجر حذف شد و با توجه به این شرایط، تنها، تالار اصلی مجموعه تئا‌تر شهر مناسب گروه ما بود. گروه ما هشتم بهمن در دو سئانس روی صحنه می‌رود و در پایان جشنواره، اجرای عمومی ما آغاز می‌شود.