در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از تمرین نمایش «اتاق تاریک» نوشته و کار چیستا یثربی

آیینه اى ندارم از آن آه مى کشم

گزارشی از تمرین نمایش «اتاق تاریک» نوشته و کار چیستا یثربی

آیینه اى ندارم از آن آه مى کشم

رضا آشفته: زمانی که گوشی را بر می دارد صدایش خیلی گرفته و حالش بدجوری مریض احوال به نظر می رسد. علتش را زکام می گوید. گفت و گویمان که ادامه می یابد از خستگی مفرط تمرین ها می گوید و این همان علت گرفتگی صدا و مریض حال بودنش هست.

چیستا یثربی امسال برخلاف تمام سال های گذشته با یک گروه بزرگ یک نمایش را برای حضور در بخش چشم انداز بیست و نهمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر آماده می کند. او قبلا با نمایش های تک نفره و یا 5 یا 6 نفره خود را در صحنه ثابت کرده است اما امسال خود را در یک «اتاق تاریک» آن هم با یک جمع نزدیک به 20 نفر گرفتار کرده است. او با یک بیت از حافظ درد خود را این گونه افشا می کند:
«حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست
آیینه اى ندارم از آن آه مى کشم»

این روزها 
این نمایشنامه نویس و کارگردان این روزها در حال تمرین و آماده سازی نمایش «اتاق تاریک» است که اجرای آن را ادای دینی به تمام نمایشنامه نویسان این مملکت می داند که از آغاز به منظور آگاه سازی مردم دست به قلم برده اند. 
یثربی «اتاق تاریک» را تمثیلی از مشکلات پیش روی نویسندگان، روزنامه نگاران، شاعران و نمایشنامه نویسان کشورمان می داند که پیش از مشروطه، در دوران مشروطه و دوران رضاخان به خاطر نوشتن جان خود را از دست داده اند و شهید راه قلم شده اند. در این مسیر میرزاده عشقی و رضا کمال شهرزاد نمونه های بارز این جان نثاری خواهند بود. او همچنین این نمایش را تمثیلی از زندگی ایرانیان رنج آشنا می داند که همواره خواهان ترقی بوده اند و در این راه یک لحظه هم بر خواسته قلبی شان چشم نبسته اند. 
او درباره میرزاده عشقی می گوید: «او قدرت بالایی در هجو وقایع و انتقاد از مسایل حکومت رضا خانی داشت. میرزاده عشقی روزنامه نگار، شاعر و نمایشنامه نویسی است که در 29 سالگی و عنفوان جوانی به خاطر همین نگاه انتقادی جلو در خانه اش ترور شد. بنابراین ما اگر امروز قلم در دسترس گرفته ایم مدیون چنین بزرگوارانی هستیم که برای آزادگی شهید شده اند.» 
در ادامه می گوید: «عشقی معتقد بود که انقلاب مشروطه به انحراف کشیده شده است و او با نوشتن انقلاب کرده است تا از این انحراف جلوگیری شود. او خواسته از طریق روزنامه و نمایشنامه نشان دهد که قدرت حاکم چه بلایی سر مشروطه آورده است.» 
چیستا یثربی پس از سال ها طنز و روان شناسی به سمت اجتماعی نویسی آمده است چون درباره آدم هایی نوشته است که واقعیت داشته اند و در راه وطن و آزادگی گلوله خورده اند.

بازیگران جوان 
در نمایش «اتاق تاریک» طوفان مهردادیان، مهسا کریم زاده، سوسن پرور، حسین کشفی اصل، عامر مسافرآستانه، شهره سلطانی و تعدادی دیگر بازی می کنند. در این نمایش 10 بازیگر مهمان از گروه های دیگر دعوت به کار شده اند. تعدادی از این بازیگران جوان هستند و در واقع حرفه ای اما به دلیل کمی سابقه هنوز چهره نشده اند. کارگردان هم برای تمام آنان دستمزد بازیگران حرفه ای را در نظر گرفته است. ترکیب جوانان و میانسالان به خاطر جوان بودن میرزاده عشقی است که خواه ناخواه دوروبری هایش نیز باید جوان باشند. 
او برنامه تمرین هایش این طور بوده که هر روز از ساعت 8 یا 9 صبح و به مدت هشت ساعت در روز تمرین کرده اند. گاهی این تمرین ها در اداره تئاتر یا در منزل کارگردان دنبال شده است، تا آنچه دلخواه آنان است در اجرا به وقوع بپیوندد. یثربی دلیل مشروط شدن «اتاق تاریک» در بازبینی هیات انتخاب را نداشتن تمرین های کافی می داند. چون نمایش بسیار سخت است و در مرحله دوم تا حد زیادی به آنچه مدنظر بوده است رسیده اند. 
او که برای اجرای نمایشش با گروهی از هنرمندان جوان همکاری می کند، افزود: «خیلی دلم می خواهد علاوه بر بخش چشم انداز در بخش مسابقه هم حضور داشته باشیم چرا که هم نسلان من از طریق جشنواره های مختلف به تئاتر معرفی شدیم و من هم دوست دارم گروه جوانم در «محک» داوری قرار بگیرند و بیشتر شناخته شوند.» وی ادامه داد: «سال گذشته به دلایلی در آخرین لحظات نمایش «پری خوانی عشق و سنگ» در بخش مسابقه قرار گرفت، اما تمایل اصلی من و گروه شرکت در بخش مسابقه جشنواره فجر است زیرا دوست دارم بازیگران گروهم از طریق جشنواره تئاتر فجر به جامعه تئاتری معرفی شوند، همچنین معتقدم یکی از ویژگی ‌های جشنواره تئاتر فجر معرفی افراد جدید به جامعه تئاتری است.»
این کارگردان معتقد است که بازیگران با عشق و علاقه تمرین ها را دنبال می کنند. او حتی خودش به خاطر همین علاقه به متن، 17 یا 18 بار آن را بازنویسی کرده است. او در این باره می گوید: «اکبر رادی می گفت چیستا یثربی متن هایش بازنویسی نشده است. الان با این همه بازنویسی رویشان را کم کرده ام. سیلویا هم این جور بود چون به آن متن هم خیلی علاقه داشتم. در عین حال در «اتاق تاریک» ذهنیت چیستا و سیالیت ذهن او هم وجود دارد. همچنین همان رئالیسم شاعرانه و جادویی هم در این نمایش دیده خواهد شد. چنانچه من خود را اول شاعر می دانم تا نمایشنامه نویس. اخیرا هم کتاب شعر 400 صفحه ای به نام «به جای کلمات نشسته ‌ام» منتشر کرده ام که حاصل دو سال سرودن شعر بوده است.»

خلاقیت شاعرانه
یثربی در «اتاق تاریک» بر خلاقیت شاعرانه و نوع نگاه میرزاده عشقی به شعر و ادبیات و مبارزاتش می پردازد. بر عشق او به مردم تاکید می کند. او سرخ سوزان، سیلویا و اتاق تاریک را سه متن و اجرای دوست داشتنی خود می داند. 
او برای این تراژدی پایان تلخی را در نظر گرفته است. چراکه اصلا شوخی هم ندارد. در اینجا آدمی به خاطر استعمار انگلیس و قرارداد ننگین 1919 وثوق الدوله که می خواست ایران دو دستی در اختیار اگلیس بگذارد، شهید راه قلم می شود. بنابراین در این متن در کنار دیگر مبارزان راستین احترام خاصی برای میرزاده عشقی قائل می شود.

قصه در قصه
«اتاق تاریک» ساختار قصه در قصه دارد و بی شباهت با قصه های هزار و یک شب نیست. بازیگران زیادند. دکور و لباس هم سنگین است. بازیگران با زبانی غیر از زبان دوره مشروطه سخن می گویند چون می خواهند همه راحت بر صحنه حضور داشته باشند. فقط شخص فتحعلی آخوندزاده و میرزاآقا تبریزی و میرزاده عشقی و فکری ارشاد که شخصیت های واقعی اند و سخنانشان در تاریخ ثبت شده به زبان همان دوره سخن می گویند. 
یثربی با دل پر از وضعیت اجرای عمومی و جشنواره پری خوانی عشق و سنگ گلایه می کند. او معتقد است که آن اجرا لیاقت دیده شدن توسط مسوولان و گروه های خارجی را داشت چون در آن عاشقانه به زندگی حضرت رسول پرداخته بود.

درباره زندگی و آثار 
چیستا یثربی متولد 1347 در تهران است و هنوز چند سال از ورودش به این رشته نگذشته، که در زمینه تئاتر(نویسندگی، نقد، کارگردانی) به مرحله ای رسید که برای بسیاری از علاقه مندان و صاحب نظران این رشته شناخته شده است.
در حال حاضر به عنوان مدرس در دانشگاه الزهرا تدریس می کند و تحقیقاتی هم در زمینه تئاتر درمانی انجام داده است. چیستا، فرزند دوم خانواده ای تحصیل کرده است. مادرش قصه می نوشته و پدرش هم از دور، دستی بر آتش داشته است. دکترای روانشناسی‌ اش را از دانشگاه الزهرا گرفت. فعالیت هایش را در حوزه تئاتر از سال ۱۳۶۸ آغاز کرده است. تحقیقات پایان نامه‌اش را به مقوله تئاتر درمانی اختصاص داد. وی در نگارش بیش از 20 نمایشنامه و کارگردانی نمایش هایی چون «جمعه دم غروب»، «دادگاه جادویی»، «مهمان سرزمین خواب»، «زنی که تابستان گذشته رسید»، «سرخ سوزان»، «یک شب دیگر هم بمان سیلویا» و «زنی برای همیشه» را انجام داده است. وی تا به حال جوایز متعددی را از جشنواره‌های مختلف دریافت کرده و در سال 1385 نمایش «جنایت و مکافات» را براساس رمان «جنایت و مکافات» در جشنواره کلاسیک های روسیه در مسکو اجرا کرد که این نمایش در این جشنواره در سه رشته نامزد شد و موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کند.
نامبرده همچنین درخصوص کارگردانی آثارش ارتباط تنگاتنگی با سیما تیرانداز دارد.
برای فراگرفتن تئاتر از کلاس های جهاد دانشگاهی الزهرا، فرهنگسرای نیاوران شروع و در ادامه با کانون تئاتر بانوان همراه شد و به یادگیری اصول اولیه بازیگری ـ کارگردانی پرداخت. در همان موقع «اتاق آینه» را با همکاری بهزیستی راه اندازی کرد که از سال ۷۲ تا سال ۷۴ فعالیت داشت و طرح موفقی هم بود. سوژه از مردم (اغلب مشکلاتشان) و اجرا توسط اعضای گروه بود. بعد از آن «دادگاه جادویی» را کار کرد و بعد «جمعه دم غروب» و «سرخ سوزان» که در جشنواره سیزدهم تئاتر فجر به عنوان کار برتر شناخته شد و در جشنواره چهاردهم هم به عنوان بهترین متن درباره «زن در عرصه انقلاب» شناخته شد.