در حال بارگذاری ...
...

گزارش تمرین نمایش بت آذری نوشته و کار مجید واحدی زاده

می توانیم جاودانه باشیم

گزارش تمرین نمایش بت آذری نوشته و کار مجید واحدی زاده

می توانیم جاودانه باشیم

رضا آشفته: نمایش «بت آذری» به نویسندگی و کارگردانی مجید واحدی زاده در بخش چشم انداز تئاتر ۹۰ جشنواره بین المللی تئاتر فجر اجرا می شود. این نمایش توسط واحدی زاده یکی از کارگردان های موفق شهرستانی که در اردبیل ساکن است، اجرا و به صحنه خواهد آمد.

مردی که از سال 79 در عرصه ملی و حتی بین المللی تجربه های در خور تاملی را به صحنه آورده است.

دوره نگارش و تمرین 
«بت آذری» مدت های مدید ذهن مجید واحدی زاده را با خود درگیر کرده بود. او مدت سه ماه درگیر نوشتن این متن بود و در آخرین روز مهلت ارسال متن به دبیرخانه جشنواره بساط نوشتن متن را جمع کرد و این ماجرا را با خرسندی به زبان می آورد. 
تمرین ها هم از شهریورماه آغاز شد و این روزها آخرین مراحل رتوش های نمایش در حال انجام است. با آن که در شهر اردبیل گروه های متعدد وجود دارد و تعداد سالن ها هم برای تمرین و اجرا محدود است، اما این کارگردان در سالن کوچک خصوصی خود برای تمرین هایش اقدام کرده است. او همچنین علاوه بر این نمایش، دو نمایش دیگر را به طور همزمان برای شرکت در جشنواره های ایثار و معلولان آماده می کند.

یک سیاووش دیگر
مجید واحدی زاده بر اساس شاهنامه و اساطیر تاکنون تجربیاتی را پیش روی داشته است. این بار هم به سراغ سیاوش اساطیری و مطرح در شاهنامه رفته است با این تفاوت که از منظر خود، سیاوش را مورد کنکاش قرار داده است. این نویسنده در کنکاش این سوژه به جاهای خوبی رسیده است و در این متن سیاوش به جای عبور از آتش، در آن می سوزد! این باعث خواهد شد تا شکل منحصر به فردی از این اسطوره ایجاد شود و در مجموع واحدی زاده گلچینی از شاهنامه را در حد نیاز مورد توجه قرار داده و در واقع سیاوش ذهنی خود را می آفریند. 
این کارگردان بر این باور است؛ سیاوش در شاهنامه به خاطر پاکی و سپیدی اش همیشه این سوختن آتش را در دلش دارد اما در اینجا اتفاق دیگری رخ خواهد داد. او با تمام امتیازات و مقامات والا دچار کبر و غرور می شود و نمی تواند از آتش عبور کند و این نقص تراژیک او را می سوزاند. او می خواهد با تقدیر مبارزه کند و نگذارد فرجامش به آتش کشیده شود. در حالیکه مردم هنوز هم بر این باور هستند و حتما خواهند پرسید چرا باید سیاوش بسوزد؟ 
به نظر واحدی زاده خود ابلیس هم با گذر از تمام آزمایش ها و رسیدن به مقام ربوبی با اتکای به کبر و غرور از آن عرش الهی به پایین کشیده شد و این خود نشان می دهد که انسان هم با عبور از تمام مصائب و کسب مقامات عارفانه نباید دچار کبر و غرور شود که به یکباره جایگاه ربوبی خود را از دست خواهد داد. این نگرش بن مایه اصلی نمایش «بت آذری» است. به همین دلیل پس از گذشت نیمی از زمان نمایش دیگر شخصیت ها شباهتی به شخصیت های شاهنامه نخواهند داشت و کاملاً عوض خواهند شد. 
«بت آذری» عنوانی است که نمایشنامه نویس آذری ما آن را از یک بیت موجود در شاهنامه استخراج کرده است:
جُدا شد از او کودکی چون پری/به چهره به سان بت آذری 
او بر همین اساس اعتقاد پیدا کرده که سیاوش اصالتاً آذری است و البته می خواهد در این زمینه تحقیق های ریشه ای بکند.

نحوه روایت
این کارگردان با آن که به روایت گری توجه دارد، روایت گر صرف نیست بلکه در جاهایی از تعزیه و نمایش های دیگر در حد بضاعت و خواستن استفاده کرده است. او با توجه به شناخت و تسلطش بر نمایش های ایرانی از این شیوه ها در حد کفایت بهره برداری کرده است و بیشتر از همه به فنون تعزیه توجه نشان داده است. 
در طراحی صحنه هم از آن حالت اسطوره ای اثر بیرون آمده و یک فضای خالی و فانتزی ایجاد کرده است. او با یک قفس و چهارپایه کل فضاها را ایجاد می کند. قفس که در جای جای نمایش است و دلالت بر کالبد انسان می کند و گاهی هم ارابه خدایان و غیره را از همین طریق نشان خواهند داد. 
در لباس هم پیرو همین ساختار بوده اند و توجه ای به فضای اساطیری و شاهنامه ای نداشته اند. سیاووش بر خلاف آنچه مرسوم است و باید سپیدجامه باشد، سیاه جامه است چراکه او به دلیل دور افتادن از شبرنگ اسبش رنج مدامی را با خود به همراه خواهد داشت. 
او و یک بازیگر زن نقش های متعدد را بازی می کنند. سیاوش و سودابه دو شخصیت اصلی نمایش «بت آذری» هستند. در اینجا مادر سیاوش سپید است و سودابه سرخ! 
واحدی زده در تحقیقات خود برای نگارش این متن به نقطه جالبی رسیده و در این باره می گوید: «در چند تحقیق خوانده ام که در آنها از شاهنامه انتقاد کرده اند که چرا نامی از مادر سیاوش در شاهنامه نیست؟ فردوسی با آن عظمت و غنا به مادر سیاوش خیلی جزیی و کم تأثیر پرداخته است. اما من استنباطم این است که مادر سیاوش در اصل خود سودابه است که پس از آمدن دین اسلام به ایران و ممنوعیت رابطه مادر و فرزند، این هوس و عشق مادر به فرزند از طریق یک نامادری به نام سودابه روایت شده است. همین بدعت مادر باعث شده تا مادر دیگری برای سیاوش ساخته شود. من ناخواسته می خواهم این نتیجه را برسانم و به همین خاطر سوابه می تواند یک مادر واقعی در نظر گرفته شود.» 
البته این برداشت در نهایت به خود تماشاگر واگذار شده است که سیاوش شدیداً به مادرش علاقه مند شده است. این کارگردان اردبیلی اظهار امیدواری می کند تا با تمرین های بیشتر و پس از اجرا در جشنواره تئاتر فجر بتواند اجرای عمومی موفقیت آمیزی را پیش روی داشته باشد.
موسیقی هم در «بت آذری» به صورت زنده اجرا می شود و این مشروط بر آماده شدن گروه موسیقی تازه ای است که جایگزین گروه قبلی شده اند.

سخن کارگردان 
سخن پایانی واحدی زاده در توصیه به تماشاگران این نمایش این گونه است: «ما همه می توانیم بسوزیم و می توانیم جاودانه باشیم چون گیاه سبزی که از خون سیاووش روییده است. به شرطی که مغرور نباشیم و کبر و غرور را از خودمان عبور دهیم چنانچه سیاووش از زمان عبور کرده است بی آن که بسوزد و آسیبی بر خود و اسبش برساند.»

عوامل نمایش 
مجید واحدی زاده و ژیلا شاهی بازیگران اصلی این کار هستند. همچنین صمد واحدی زاده، محمدرضا خدایی، محمد فتحی، حسین نوروززاده، و مهرداد حسینی بازی سازان و فضاسازان «بت آذری» هستند. فرناز خدایی (طراح صحنه و لباس)، نورالدین پناهی (طراح نور)، اکبر غفاری (چهره پرداز) و فرشید سلامت ( موسیقی) دیگر همکاران نمایش خواهند بود.