در حال بارگذاری ...
...

نگاهی بر تاریخ تئاتر و نقش زنان در فعالیت های هنر میدانی

چند قدم در خیابان

نگاهی بر تاریخ تئاتر و نقش زنان در فعالیت های هنر میدانی

چند قدم در خیابان

زهرا شایان فر: تاریخ تئاتر همواره از نوعی نمایش سیار یاد می کند که به فراخور مکان و زمان، محیط و مخاطب گونه گون می شد.

گاه نقشی، گاه نقلی، عروسکی، تابش نوری، خطابه ای و گاه نمایشی دور از زد و بندهای صاحبان سرمایه درکنجی، جماعتی را گرد هم می آورد که حرفی بزند، عبرتی، پندی، لبخندی و لقمه نانی نیز هم.
نمایشگران، در هر حال عضو خانواده ای بودند که در کنار هم، تدارکات و طراحی و اجرا را برعهده می گرفتند. مادر و خواهر و پدر و برادر بدون در نظر گرفتن سن و سال، هر یک وظیفه ای بر دوش می گرفت چرا که این سیر، زندگی بود و زندگی شان سراسر سفر.
هر چه مسیر تاریخ، برگه های بیشتری را پشت سر می گذارد، احساس مالکیت، بیشتر از پیش دامن بشر را می گیرد چنانکه هنر را نیز در منطقه و شهر و محله خویش می خواهد و چنان پیش می رود که مکان مشخصی برایش می جوید و بنگاه های هنری شکل می گیرند و... نظارت و سیاست و اموال و اقسام و بازار! ولی باز هم هستند نمایشگرانی که به دور از این قواعد زندگی تازه، راه و رسم خویش می پویند. در تمام سال هایی که این رسم کهن به بقای خود در کوچه و بازار ادامه می داد نام نمایش خیابانی نداشت چرا که زندگی عادی، به دور از تمامی رنگ آمیزی های طبقات مرفه جامعه بر سالن های مزین، ادامه داشت و خانه و بازار و خیابان و میدان ، همه عرصه زندگی بود. آزاد و منتقد!
به ناگاه جهان با جنگ های عظیم در هم تنیده می شود و تکان های آن نقشی تازه در سنت، ارتباطات، انسان شناسی و تکنولوژی ایجاد می کند. واژه مدرن، سر از گوشه کنار سرزمین های دور در می آورد و میان هنر جایی می جوید. قاب تیره صحنه ها دیگر مجال تحولات تازه نیست و هنر عرصه های تازه می جوید. پا از دیوارها فراتر گذاشته و حرف اش را به جمع مردم می برد. کارخانه، پارک، میدان و مدرسه، هرجا که می شد برای جمعی، داستانی را بیان کرد، حرفی را بدون ترس از ناظمان جامعه توتالیتر زد و میان جمعیت گم شد، صورت صحنه تئاتر پیدا کرد. به فارسی هم نام گرفت تئاتر خیابانی!

سرزمین کهن، ایران
سرگذشت تئاتر در سرزمین ما با استمرار طولانی مدت سنت ها، فراز و فرود شیوه های میدانی و مردمی نمایش، تا صده ای پیش همراه است. تفاوت های فرهنگی، گونه های دیگری از نمایش را شکل می دهند که در آن بخشی از خانواده، همواره پرده نشین باقی مانده و بدون حضور آشکار اجتماعی، خلاقیت هنری خویش را ادامه می دهد. نقالی، نوازندگی، آواز و رقص و روضه و سخنوری از جمله هنرهایی اند که در محافل زنانه رونق بیشتری دارند. 
آغاز قرن؛ با رونق ارتباطات اجتماعی و فرهنگی، افزایش آموزش عمومی به خصوص در میان بانوان و البته خواست حکومت در خصوص فاصله گرفتن از سنت و حرکت در یکسان سازی جوامع بشری، پای زنان در اجتماع باز و هنرهای پنهان آشکارشد. صحنه!
آموزش عالی، مشارکت اجتماعی، عضویت سیاسی، حضور هنری، مدیریت فرهنگی و... بخش عظیمی از انرژی خاموش جامعه را فعال و عرصه های تازه بر روی بانوان گشوده شد. دیری نپایید که تئاتر پیشرو ِ تازه آشنا، با دانشجویان تئاتر از صحنه به میدان پاگذاشت. تاریخ تئاتر معاصر نشان می دهد که امواج مدرنیسم شتابزده ای که از دانشگاه ها به جامعه راه پیدا می کرد، از همان آغاز با حضور هنرمندان زن در تمامی گونه های نمایشی حتی در گونه های خیابانی همراه بوده است.
همان طور که تاریخ گام های پر شتاب اش را به نیمه قرن حاضر نزدیک می کرد، جریان های سیاسی، تاکیدات آموزشی و تئاتر کودک و نوجوان، اشکال متفاوتی از تئاتر رسمی و غیر رسمی، حمایتی و اعتراضی را شکل داد که در دهه 50 به اوج خود رسید. (باید اعتراف کرد که هنوز پنهان کاری وسیعی درباره این حضور خیابانی وجود دارد و آنچه نقل می شود با هزاران سکوت و دعوت به خاموشی همراه است)
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نوعی از تئاتر سیار را راه اندازی می کند که وظیفه رسمی در اجرای نمایش برای مناطق محروم ِدور از مرکز و مدارس دارد. در این زمینه می توان بخش عمده هنرمندان و مربیان کانون را نام برد که تجربیات جالب توجهی در اجرای جدای از صحنه داشته اند. تصاویری که در آرشیو شخصی(!) موجودند حضور پررنگ هنرمندان زن در این نمایش های عروسکی و کودک و نوجوان خیابانی را نشان می دهد که در میان ایشان تعدادی از متخصصان و مدرسان نام آور امروز تئاتر نیز دیده می شوند.
در این زمان تمامی حرکت های فرهنگی کشور آنچنان با سرعت تغییر مسیر داده اند که عامه مردم توان رسیدن به آن را ندارند. در حالی که تئاتر، نشیب و فرازهای مدرنیزم را به سرعت طی می کند ، بدنه جامعه، ترسان و متعجب و گاه عصبانی بر غبار این مسیر می نگرد. گسل های عمیق، شکل می گیرند!
دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، دوستمان نداشتند! و آنجا که دیوارها و حصارها بین تئاتر و تماشاگر فاصله نداشت؛ خیابان، تفاوت هایشان را بیشتر بر رویمان آوردند. واکنش های منفی به حضور بانوان در تئاتر خیابانی جمع بزرگی از هنرمندان زن را از این تجربیات دور می کند. آنچنان که تا سال های اخیر کمتر با بازیگر زنی مواجه می شویم که به صورت تخصصی در این شاخه از هنر تئاتر باقی مانده باشد.
روایت تاریخ از سی ساله اخیر را ناگزیر باید از این روند جدا کرد چرا که بزرگ ترین نقش آفرینی زنان در عرصه اجتماعی را باید از این تاریخ مورد دقت دوباره قرار داد. گرچه با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری حکومت جمهوری در ایران، اعتقادات مذهبی از خواست فردی به نظام اجتماعی تبدیل شد اما نتوانست دست زنان را از دستاوردهای اجتماعی شان کوتاه کند. آنان که در پیروزی انقلاب اثری ویژه داشتند با پذیرفتن حجاب پا به پای مردان صفحه های تازه ای از پیشرفت را رقم زدند.

گام های آهسته تا امروز
تاریخ نشان داده است که اوج گیری تئاتر خیابانی، تئاترهای فضای باز، نمایش های میدانی، آیین های گروهی نمایشی یا هر نام دیگر، با تاریخ تحولات و التهابات جوامع همراه بوده و آرام از مرز خفقان حکومت های خود کامه گذشته، نقشی هر چند کوچک در جریانات انتقادی - اجتماعی زمان خود داشته است.
این چنین است که سال های مبارزات سیاسی در ایران با شکل گیری گونه هایی از این هنر همراه بوده که گاه نقش مذهب به خود گرفته، گاه بنیان تجدد بر افراشته و گاه در دامان داستان های کهن آرمیده است، حتی اگر به سطحی ترین شیوه ها به اجرا درمی آمد. گفتن و گریختن، خود سنتی کهن در هنر نمایش این سرزمین بوده و مانده است.
در سال های تغییرات بزرگ؛ وطن معاصر که مد نظر ماست، تئاتر خیابانی نیز نقش آفرینان تازه ای داشت. بازی های سیاست به شیوه های مختلف برگذرها ، میدان ها و بوستان ها رنگ تئاتر به خود می گرفت تا شاید آموزشی، تنویری، تذکری، تشویقی، تهیجی، تاکیدی با خود داشته باشد.(از مشروطه تا به امروز)
بانوانی که از گلوله و آتش نمی ترسیدند بی پروا از طعن و فحش و تهمت در کنار مردان نقش گرفته و گاه به گاه، جایی، اجرایی را همراهی می کردند. چنین شد که میان گلوله و خون تفاوت ها از یاد رفته و درست در سال پیروزی انقلاب ردپای زنان هنرمندی در نمایش های خیابانی باقی ماند که روزگاری بعد خود سر آمد هنر خویش شدند.
دهه اول، تحکیم حکومت، تحریم تئاتر، پراکندگی هنرمندان و زایش هنر تبلیغی - تهیجی را به همراه داشت که البته در گونه های میدانی قدرت بسیار یافت اما با تاکید بر مبانی دینی و ارزش های عامه مردم، حضور بانوان محدود و محدودتر شد. در اواخر این دهه کسب مجوز اجرا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری و کلانتری محل اجرا، باب و همچنان به صورت یک سنت باقی ماند که البته باید این امر را یکی از قوت قلب های بانوان برای همراهی در تئاتر خیابانی دهه بعد بر شمرد.
دهه دوم، که تلاش های انجام شده برای بقای تئاتر، جوانه های کوچکی را هویدا کرد، (پا به پای جریان بازسازی های پس از جنگ) گونه های سفارشی- آموزشی پدیدار شد که بیش از هر وقت دیگر مدارس و مهدهای کودک، خانواده ها و نهادهای دولتی را هدف قرار داده بود و گاه در اجراهای خاص (سفارشی) که در محوطه های مخصوص انجام می شد، حضور بانوان جوان نیز به چشم می آمد. محدود و مقصور!
دهه سوم ، دهه سازماندهی و افزایش گونه های نمایشی است. رویکرد جدی به نمایش سنتی، پا به پای ارتباطات بین المللی و تجربیات جسته گریخته در شیوه های وارداتی؛ تعزیه، نقالی، پرده خوانی را در کنار تئاتر نامحسوس، تئاتر شورایی، تئاتر تربیتی و واریته ها به رقابت وامی دارد. حضور تئاتر خیابانی بیش از هر زمان دیگر به بانی (جشنواره ها - همایش ها - ارگان های دولتی - مراکز آموزشی) وابسته می شود. فرهنگ روزمزدی، دانشجو یا آماتور محوری، تکیه بر سفارش یا ارائه پیشنهاد اجرا از جمله ویژگی های تئاتر خیابانی می شوند.

یک بعد از ظهر با زنان تئاتر خیابانی 
تصویر مستند تئاتر خیابانی امروز و حضور بانوان در این شیوه نمایشی را می توان از میان گفت و گوهایشان دریافت کرد. از این رو نام های معروفی چون رویا تیموریان، منیژه محامدی، سوسن مقصود لو و دیگرانی که گذشته از تجربیات دانشگاهی شان در این هنر به عنوان بازیگر یا کارگردان نمایش صحنه ای جایگاه مستحکمی دارند کنار گذاشته و مستقیماً به سراغ آن دسته از هنرمندان خیابانی می رویم که عضویت انجمن تئاتر خیابانی را همراه دارند.
عجیب نیست که تنها نام 13 بانو در این فهرست دیده می شود؟!
پریناز آل آقا، کارگران نمایش خیابانی و به طور تخصصی، کارگردان نمایش عروسکی خیابانی است اما می گوید که «آن قدر جرات و جسارت نداشته ام که در دید صد نفر بازی کنم» او نیز هرگز از بازیگر زن در کارهایش استفاده نکرده است.
کتایون آقاکاظم، نویسنده است و از زمانی که مسئولیت مادر بودن را بر عهده گرفته کمتر به تئاتر می پردازد. او نیز می گوید «نمایشنامه های من اغلب یک یا دو پرسوناژ دارند ولی تا به حال پیش نیامده است که پرسوناژ زن داشته باشم. فکر چنین سوژه ای هم به ذهنم نیامده است.»
آزاده کاظمی، نویسنده و دستیار کارگردان است. ضمن آنکه از مشکلات اجرای نمایش خیابانی و لزوم هماهنگی میان گروه و مکان اجرا صحبت می کند از فاصله ای یک ساله که با تئاتر خیابانی دارد، می گوید. تاکید می کند که تعداد بازیگران تئاتر خیابانی بسیار کم هستند و از انگشتان یک دست هم تجاوز نمی کند. ادامه می دهد: «تنها در اجرا های جشنواره ای می توانید بازیگران زن را ببینید.» 
فاطمه چاردلی، سه سالی می شود که به عنوان بازیگر در تئاتر خیابانی مشغول است و اتفاقا اولین تجربه بازیگری اش در تئاتر خیابانی نیز به جشنواره تئاتر بانوان مربوط می شود. از مزاحمت ها و دشواری هایی که تجربه کرده می گوید و اشاره می کند که بیشترین آزار را از تماشاگران زنی که کارهایش را مسخره می کرده اند، دیده است.
با این حال از بازیگری در این هنر راضی است و تاکید می کند که بازیگری در محیط های مشخص که مخاطبان فرهنگی دارد تجربه بسیار خوبی است و بیشتر سعی می کنند که در این مناطق اجرا داشته باشند. او دلیل بی دوام بودن بانوان در تئاتر خیابانی را بها ندادن به هنرمندان این رشته و محیط هایی که برای اجرا در نظر گرفته می شود، می داند و می افزاید: «در این رشته هنرمند قدیمی زن نمی بینید. حتی خانم رجبی که قبل از من بازیگری در تئاتر خیابانی را شروع کرده بیش ازیک سال است که دیگر بازی نمی کند. خود من هم تا وقتی که به لحاظ مالی تامین باشم و تجربه خوبی داشته باشم در این رشته باقی خواهم ماند.»
مژگان رضائیان، شاید اولین و تنها بانوی نویسنده و کارگردانی باشد که گروه تئاتر خیابانی بانوان دارد. اجراهای این گروه تنها در مکان های ویژه بانوان انجام می شود. در آخرین کار این گروه که در هفته دفاع مقدس انجام شده، زهرا غلامی نیز ایفای نقش می کرد.
رضائیان که کارهایش را عمدتا در قالب اجراهای پنهان طراحی و اجرا می کند، می گوید: «فرهنگ تئاتر خیابانی هنوز جا نیافتاده و مردم جنوب شهر با آن ارتباط برقرار نمی کنند. اگر تماشاگر کشف کند که با یک تئاتر رو به روست و در گروه هم مردی وجود نداشته باشد مزاحمت های فراوان ایجاد می کند.»
باید تعداد بانوان نقال و پرده خوان را نیز به این جمع هنرمندان تئاتر خیابانی بیافزاییم. شیرین امامی، فاطمه حبیبی زاد، ساقی عقیلی و بسیاری دیگر از هنرمندان تئاتر را می توان نام برد که هنوز(گرچه اغلب در صحنه) حضور بانوان را در هنرهای آیینی ثابت کرده اند.
مشکلات این شیوه نمایشی در ایران تنها برای بانوان نبوده که تمامی این هنر را دستخوش چالش های مکرر کرده است. حمایت های محدود و ناچیز مالی (20 تا 30 تومان برای هر نفر در هر اجرا)، نبودن مکانیزم مستمر اجرایی (اجرای عموم)، نداشتن ورک شاپ های تخصصی، مخالفت با ایجاد تئاتر خصوصی خیابانی، مراحل پیچیده بازخوانی طرح و ایده و بازبینی، نرسیدن به عرصه بین المللی و... از جمله مشکلاتی است که کمتر هنرمندی را در تئاتر خیابانی پا بر جا نگه داشته است.