در حال بارگذاری ...
یادداشت "سعید تشکری" نویسنده،کارگردان و منتقد تئاتر

حرف های خودمانی

آن زمان برف، نوستالوژی نداشت. می بارید و خوب هم می بارید. زمستانش، زمستان بود اما تئاترش، تئاتر نبود. جشنواره تئاتر فجر هم مثل حالا این شور و حال امروز را برای تئاتر ما نداشت. اما برای ما که روی نیمکتی قرمز در پارک دانشجو نشسته بودیم، داشت، من بودم و حسن حامد که خدایش بیامرزد.

تمام دارایی تئاتر ما در جشنواره تئاتر فجر، در چندین نمایش شهرستانی که اکثراً بدون رقابت و با حداکثر در یک رقابت اداری بدون حضور گروه های تئاتر تهران و فارغ التحصیلان پویای رشتۀ تئاتر جشنواره فجر برگزار می شد، خلاصه می شد. اما اگر آن تلاش و آن آدم ها و آن روزها نبود، اکنون جشنواره تئاتر فجر بیست و هشت ساله نبود. آن دو جوان نشسته در پارک دانشجو چقدر رویا و آرزو برای اینکه روزی روزگاری در این آیینه ی تمام نمای تئاتر نامی و کامی و راهی داشته باشند، داشتند. نمی دانستند برای اینکه بر این سکوی نام آور تئاتر شهر بخواهند اثری را به نام خود ثبت کنند باید راهی طولانی را طی کنند. از هزار توی رابطه ها و ضابطه ها، رقابت ها و رفاقت ها، دل شکستن ها و دل سوختن ها، پوست انداختن ها و پشت پا زدن ها، بگذرند و پیر شوند. آن دو کارمند نبودند، فقط عاشق بودند. امروز برف یک نوستالوژی است همچنان که از آن دو نفر ، آن که دعوت حق را لبیک گفته. یک یاد خوب مانده و چند نمایشنامه و از این یکی که – منم - چند کتاب نمایش و رمان و ده ها نمایش به صحنه رفته و حضورهای در دوره های مختلف جشنواره بین المللی تئاترفجر. در این سال ها که جوانی مان را گذاشتیم تا جوان بمانیم و پیر شدیم در ایام سالیان. خدا کند یادی خوب بماند. ما پیر شده ایم در سلوک جوانی. اما جشنواره تئاتر فجر همچنان در طلوع است و جوان چون در تئاتر اگر در طلوع نباشی و رو به غروب بروی، نمی مانی. تئاتر همان یگانه هنری است که نمی تواند در روابط موزه ای زیر نور موضعی بماند. خرقه و کسوت و اندیشه ات اگر به روز و روزگار نو نشود کهنه ای را می ماند که به تعارف تو را در کسوت پیری به نام های دیگر می خوانند. آنان دیگرانند و نه اهل قبیله من و تو اینجا روی سکوهای سیمانی تئاتر شهر روی نیمکت های رنگی پارک دانشجو اکنون همۀ اهل تئاتر ایران در یک جشن با شکوه ما را نگاه می کنند. خدا کند ما نیز چون آن دو جوان نشسته روی صندلی سرخ در روزگار جوانی، جوان و خوب بمانیم و خوب تر برویم. برف بر اهل تبارم مبارک.




نظرات کاربران