در حال بارگذاری ...
به گزارش فارس

اُپرای جذاب کودکان و نوجوانان «یتیم‌خانه فونیکس» را در تالار وحدت پرمخاطب کرد

نمایش «یتیم‌خانه فونیکس» با اُپرای جذاب کودکان و نوجوانان در تالار وحدت پرمخاطب شد.

به گزارش خبرنگار تئاتر و سینمای خبرگزاری فارس، نمایش «تیم‌خانه فونیکس» به نویسندگی آرش خیرآبادی و کارگردانی و سرپرستی محمد نیازی که تیر و مرداد امسال در سالن اصلی تئاتر شهر مشهد به اجرا در آمده بود، به جشنواره تئاتر فجر رسید.

بازیگران این نمایش محمدرضا صولتی ، مسعود عقلی ، ندا محمدی ، محبوبه سلطانی ، وحید عباسی ، مجتبی شفیعی ،فائزه علی آبادی ، سمیرا معین ، میترا عسگری ، محمد یوسفی ، فرشاد قاسمی ، آرش یزدانی ، سروش بیکیان ، بهنوش اجتهادی ، دریا تاجی رودی ، سارا نداف ، آرتا بندیانی ، مایسا میلانی زاده و همسرایان به سرپرستی میلاد قنبری و گروه انوشیروان کهرم، علیرضا صمدی، بهزاد اکبرپور، عرفان قیاسی و آیدا خلیلی، نسیم انصاری، سمانه ابراهیم زاده، زهرا نیکبخت وپرنیا روشنایی هستند.

این نمایش (پنجم بهمن ماه) در تالار وحدت تهران به نمایش در آمد و توانست تمام صندلی‌های نمایش را پر کند.

داستان یتیم خانه فونیکس که با اُپرای جذاب کودکان و نوجوانان ، کاراکترهای این نمایش آغاز می‌شود مربوط به پسری است به نام فونیکس که در یک یتیم خانه در لندن به کارهای سخت مشغول است.

فونیکس سرپرستی بچه‌های دیگر یتیمخانه را برای انجام کارها برعهده دارد ، مسول آنها در یتیمخانه خانم بداخلاق و بدجنسی است که بچه‌ها را اذیت می‌کند و آنها را مجبور می‌کند که برای یک لقمه نان سرچهارراه‌ها  و در خیابان‌ها اشغال‌ها را بگردند و یا گدایی کنند.

در این یتیم‌خانه یک فرد به نام جینی شب‌ها برای بچه‌ها قصه می‌گوید یکی از این قصه‌ها که در نمایش تعریف می‌شود داستانی یک اشراف زاده و دخت شاهی است که خارج از لندن زندگی می‌کند. یک شب که شاهزاده مجبور می‌شود به لندن برگردد در دریا گرفتار طوفان می‌شود و به کام مرگ می‌رود اما قبل از مرگ گردنبندی که دخت شاه به او هدیه داده بود را به ملوان دریا می سپارد اما او گردنبند را می‌دزدد و تحویل دخت شاه نمی‌دهد. 

از آن زمان دخت شاه لندن را نفرین می‌کند تا زمانی که کسی در این شهر عاشق شود این نفرین برداشته خواهد شد که در طول بیست سال آینده این اتفاق نیافتاد و ساعت بزرگ لندن نیز از کار افتاده ماند.

بنابراین داستان یتیم خانه فونیکس داستان در داستانی دارد که مرتبط با هم هستند در نهایت مشخص می‌شود که گردنبند این افسانه واقعی است که از طریق مادر به فونیکس رسیده اما آن را از فونیکس می‌دزدند و فونیکس تلاش می‌کند تا گردنبند را پیدا کرده و لندن را از نابودی نگه دارد و این منوط بر عاشق شدن خود فونیکس بوده است که این اتفاق می‌افتد و شهر لندن از دست اجنبی‌ها نجات پیدا می‌کند.

این نمایش افسانه‌ای موزیکال که با اپرای کودکان و نوجوانان خوش صدای مشهدی اجرا شد، فضای گرم و دلنشینی را برای تماشاچی‌ها فراهم کرد.




نظرات کاربران