نقد نمایش ترانه ای برای تو
ترانه ای عاشقانه و خون آلود...
توضیح:این نقد،محصول اعضای کانون ملی منتقدان ایران است و جشنواره تنها امکان انتشار آن را در پایگاه رسمی اطلاع رسانی خودفراهم کرده است و بازتاب دهنده دیدگاه سازمان جشنواره درباره آثار حاضر در جشنواره نیست.
عرفان پهلوانی (عضو کانون ملی منتقدان تاتر ایران)
(امتیاز منتقد به نمایش****)
درآمد
نمایش "ترانهای برای تو" به نویسندگی و کارگردانی "امین ابراهیمی" از شهر زیبای کوهدشت، نمونهی بارز نمایشی بود که برآمده از تجربههای زیسته گروه اجرایی، سرشار از باور و انگیزه، از دل برمیآمد و ناگزیر بر دل مینشست. این چنین بود که پس از لحظههای کمدی نمایش و در صحنه پایانی، نوای اندوهبار گریه بانویی از تماشاگران، دیگر تماشاگران را کموبیش متاثر ساخت..
بهرهگیری از کمدی در راستای تاثیرگزاری تراژیک
فردریش دورنمات میگوید: "در سده بیستم آن چنان از هراسهای واقعی کرخت و بیحس شدهایم که تراژدی چندان اثری بر ما ندارد و فقط از راه برخورد با کمدی میتوان تراژدی را بازیافت." این گفته دورنمات را میتوان به روزگار اکنون ما، با گذشت پانزده سال و اندکی از سده بیستم، هم نسبت داد. "امین ابراهیمی" در نمایش "ترانهای برای تو" توانسته است با بهرهگیری هوشمندانه از لحظههایی کمیک، آن هم کمدیای شرافتمندانه و درست بر تاثیر تراژیک این نمایش بیافزاید. بازی هنرمندانه و به یادماندنی خودِ "امین ابراهیمی" در نقش اصلی این نمایش یکی از مهمترین ویژگی های نمایش است.
شوخیها و لحظههای کمیک نمایش "ترانهای برای تو" شرافتمندانه و درست هستند. زیرا دربند و گرفتار آن چه شوربختانه امروزه در تئاتر ایران و به ویژه تهران رایج شده است، یعنی شوخیهای کلامی سبک، نمیماند. نمایش با گذر از این چنین شوخیهایی مسایلی جدی و هستیشناسانه را به چالش میکشد و با قراردادهایی که در طول اثر با تماشاگر میگذارد، با چنین چالشهایی شوخی میکند و لحظههای کمدی ناب و به یادماندنیای را میآفریند.
"ترانهای برا تو"، نمایشی است که به هر لحظه آن اندیشه شده است. هماهنگی میان ارکان اجرایی و همدلی میان گروه اجرایی بر زیبایی و تاثیرگزاری این نمایش افزوده است. مسوولیت و وظایف نویسندگی و کارگردانی، بر هنر بازیگری "امین ابراهیمی" تاثیری منفی ننهاده است. بلکه او توانسته با چیرگی و تسلط بر نقش، با تقسیم درست انرژی خود، تا واپسین لحظه اجرا تماشاگران را با خود همدل و همراه سازد. او زیرکانه، ماهرانه و همراه با ریزهکاریهای هنرمندانه لحظههای کمدی این نمایش را بازی میکند و در لحظههایی با بار تراژیک نیز تماشاگران را متاثر میسازد. "امین ابراهیمی" در مقام بازیگر توانسته به دور از هر گونه ادا و اطوار تصنعی و متظاهرانه و یا تقلیدهای کورکورانه، با بهرهگیری از توانشها و ویژگیهای خود به استایل شخصی خود برای ایفای نقش در این نمایش دست یابد. او به خوبی از چهره، اندام و گفتار خود بهره میستاند و خوشبختانه کمتر ما را به یاد نمونههای آشنای پیشین میاندازد. تمرکز او و پیوند سازمان یافته (ارتباط ارگانیک) اش با نقش، ستایشبرانگیز است.
"ترانهای برای تو" یک درام صاحب تز اجتماعی است. در این دسته از درامها، همچون درامهای فلسفی، اندیشه در بنیان اثر وجود دارد. اسن نوع درام ها و دارای ستیز میان دیدگاهها هستند. درامهای صاحب تز اجتماعی و از آن جمله نمایش "ترانهای برای تو"، مخاطب را تشویق به اندیشیدن میکنند. اما نمیگویند به چه بیاندیش! در واقع بنیان اندیشه را به مخاطب نمیگویند. این گونه درامها راجع به مسایل هستیشناسانه یا کاینات سخن میگویند. راه حلی را به مخاطب پیشنهاد نمیدهند و وجهه آموزشی هم ندارند. تفاوت درامهای صاحب تز اجتماعی با درامهای فلسفی در این است که درامهای صاحب تز اجتماعی، مانند "ترانهای برای تو"، چالشهای اجتماعی و روزمره را مطرح میسازند و بیشتر پیرامون چالشهای میان زن و مرد هستند. این گونه آثار اندکی هم بذر اندیشه میپاشند.
بیان دیداری زیبا و به یادماندنی
"ترانهای برای تو" توانسته است به بیان دیداری زیبا و به یادماندنیای دست یابد. این نمایش آغازی دعوتکننده دارد و توانسته است با بهرهگیری از نور و رنگ و سایه و رقص و... میزانسنها و تصویرهایی دراماتیک و زیبا را بیافریند. بهرهگیری این نمایش از سایهها برای گذر از ممیزیها و ایجاد دگرگونی دیداری (تنوع بصری) ستودنی است.
برای ساخت دکور این نمایش، هوشمندانه و به جا از جنس پلاستیک بهره گرفته شده است که در پیوند با لحظههایی که در میزانسنها از آب و خونابه بهره ستانده میشود، گزینش (انتخابی) درست و کارآمد است. سکو و آکواریوم میانه صحنه، در ایجاد اختلاف سطح و آفرینش میزانسنهایی متفاوت با دیگر لحظههای اجرا، کاربردی دراماتیک دارند و در خدمت اثر قرار میگیرند.
شاید بتوان موزیک این نمایش را ناهماهنگترین رکن اجرایی این درام دانست. موزیک این اثر نتوانسته است آن چنان که انتظار میرود و همچون دیگر ارکان اجرایی این درام، در پود و تار نمایش تنیده شود و جدای از اثر شنیده میشود. ای کاش در لولگیری و تنظیم ولوم بلندگوها نیز دقت و نازکاندیشی بیشتری انجام میگرفت.