شنبه ٢٤ تیر در سالن مشاهیر مجموعه تئاتر شهر
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 2
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 3
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 4
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 5
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 6
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 7
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 8
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 9
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 10
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 11
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 12
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 13
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 14
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 15
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 16
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 17
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 19
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 20
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 21
متن کامل نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر 22
نخستین نشست خبری سی و ششمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر، با حضور فرهاد مهندس پور دبیر جشنواره و اصحاب رسانه، در تاریخ ۲۴ تیر ماه ۱۳۹۶، در سالن مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
آقای جعفریان: به نام خداوند بخشنده و مهربان. سلام دوستان عزیز خیلی خوش آمدید به مجموعه تئاتر شهر. برای بزرگترین رویداد تئاتری کشور، جشنواره بینالمللی تئاتر خدمت شما هستیم. همانطور که در جریان هستید چندی پیش آقای مهندسپور به عنوان دبیر سیوششمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب شدند. همانطور که در جریان هستید هر جشنوارهای که شکل میگیرد متناسب با سلایق و نظر دبیر و نظرهای کارشناسی، تفاوتهایی در شیوه اجرایی آن وجود دارد که این تفاوتها در فراخوان ارائه میشود. جلسهای که در خدمت شما هستیم برای توضیح این فراخوان است که چه خصوصیات و چه ویژگیهایی دارد. به چه نکاتی توجه شده و چرا به این نکات توجه شده است و در ادامه پاسخگویی به سوالات شما عزیزان. خواهشمندیم هرگونه سوال و ابهامی برای شما به وجود آمده و فکر میکنید نیاز به توضیحات بیشتر دارد بعد از توضیحات ابتدایی آقای مهندسپور بپرسید. به هر حال ما این مسیر را تازه شروع کردهایم و نیازمند این هستیم که شما اصحاب رسانه تا انتها همراه ما باشید که بتوانیم به بهترین شکل ممکن پوشش رسانهایش را داشته و به هدف نهایی که جذب و علاقمندی مخاطب به تئاتر و حضور هنرمندان بزرگ در این عرصه است برسیم که بدون کمک شما این امر میسر نخواهد شد. توضیحات را از آقای مهندسپور خواهیم شنید و سپس در خدمت شما هستیم.
فرهاد مهندسپور: سلام میکنم خدمت همه دوستانی که تشریف آوردهند. شما من را میشناسید. اهل تعارف نیستم، بیخود نه چیزی را بزرگ و نه کوچک میکنم. فکر میکنم عقلانیت حکم میکند که با هر چیز آنطور که هست برخورد کنیم. خیلی وقت است دوره تعارفکردن گذشته است و نمیدانم چرا از تعارف بیرون نمیآییم. به نظر میرسد هنوز چیزهایی بین ما شفاف نیست. من همیشه در هر موقعیتی به نظر خودم سعی کردهام آن موقعیت را تا حدودی شفافتر کنم. البته در صورت شفاف کردن یک پدیده تضادها یا پرسشهایی ایجاد میشود ولی درهرحال این مرحلهای است که به هر قیمتی باید از آن گذشت. با خودم فکر میکردم که جشنواره تئاتر فجر به چه درد میخورد و چرا باید برگزار شود؟ ما ملتی شدهایم که زندگیمان پر از آیینهای بیمعنی است. یکی از این آیینهای بیمعنی میتواند جشنواره تئاتر فجر باشد. من به عنوان کسی که سالهای زیاد بیرون ایستاده بود از خود میپرسیدم جشنواره تئاتر فجر چرا باید برگزار شود. شاید باید ضرورت برگزاری جشنواره تئاتر فجر را دوباره مورد بررسی قرار دهیم. چرا که در برخورد با هر پدیدهای ناچاریم هر از گاهی بار دیگر با این سوال روبرو شویم که کاری که داریم انجام میدهیم چه ضرورتی دارد.
این کار را باید انجام دهیم زیرا پدیدههای پیرامون تئاتر پدیدههایی در حال تغییر هستند، نهادهای زنده جامعه مانند نهادهای اجتماعی، مذهب، سیاست، اقتصاد و رفتارهای اجتماعی ما دچار تغییر و دگرگونی شدهاند پس الزاما نهاد تئاتر هم همانند دیگر پدیدهها نیازمند تغییر و اصلاح است، خود را اصلاح نکردن امتیاز نیست، بلکه امتیاز یک پدیده اجتماعی در اصلاح و ارزیابی خودش است. ما مدلی برای ارزیابی تئاتر در کشور نداریم. نهادهای نقد وجود ندارند، دانشگاهها وارد نمیشوند و به طور جدی اظهارنظر نمیکنند و نیروهایی که میتوانند به ارزیابی کمک کنند یا فرا خوانده نمیشوند و یا به دلایل متعددی خاموشند.
بنابراین نخستین پرسش از خودم این بود که چرا باید جشنواره تئاتر فجر برگزار شود. باید به یاد داشته باشید در فاصله ۲۰،۱۵ سال گذشته شاید تا سال 84 یا 85 حکمت جشنواره فجر این بود که کارهایی که قرار است در طول سال اجرا شوند در جشنواره حضور پیدا کنند و به نوعی جشنواره تکلیف تئاترهای سال آینده در سالنهای تئاتری را مشخص میکرد. این در واقع دلیل یا انگیزهای بود برای اینکه چرا جشنواره فجر باید برگزار شود. همان موقع خیلی از ما صدایمان را بالا بردیم که چرا جشنواره باید مانعی در مقابل اجرای آثاری که در جشنواره حضور ندارند باشد. البته مطلقا این طور نبود ولی به هر حال جشنواره کانالی بود که از طریق آن به راحتی امکان اجرای عموم فراهم میشد. امروز این روند کاملا برعکس شده؛ به طوری که میبینیم همه کارهایی که پیش از جشنواره اجرای عمومی داشتهاند در جشنواره تئاتر فجر حضور دارند و کار تازه نمیبینیم.
یکبار آن طرف خط بودهایم و حالا این طرف خط قرار گرفتهایم. جدای از اینکه باید ارزیابی کنیم و ببینیم کدام روش صحیحتر است، به نظر میرسد راه میانه درست باشد. اما برای رسیدن به این میانه نمیتوان یک جست بزرگ زد، این کار به یکباره امکانپذیر نیست و باید به آرامی صورت بگیرد.
در 15 سال گذشته اتفاق خوبی که برای جشنوارهها افتاد این بود که خواندن نمایشنامه حذف شد. از سوی دیگر جشنواره در طی سالهای گذشته بخشهایی را تجربه کرد و کنار گذاشت. ما جدا از بقیه جهان زندگی نمیکنیم و مبتکر این رفتارها نیز نیستیم. من دوباره شروع به بررسی این بخشها کردم تا ببینم کدام یک از آنها معیار یا استاندارد علمی دارد و کدام بخشها را با توجه به ضرورت اجتماعی باید حفظ، بزرگ یا کوچک کرد. در این دوره از جشنواره تئاتر فجر در مجموع مشاورههایی که در عین تنگنای زمانی با صاحبنظران داشتم به فراخوانی رسیدهام که می بینید. البته کارشناسان در مرکز و آقای شفیعی هم با دقت نظر خوانده و نظر دادهاند.
کاری که ما میخواهیم در این دوره جشنواره انجام بدهیم یعنی آن چیزی که به طور مشخص هدف جشنواره است این است که نخست بتوانیم تا حدودی به استاندارهای جشنوارههای بینالمللی نزدیک بشویم. زیرا این جشنواره یکی از جشنواره های بزرگ بین المللی و از جشنواره های مهم تئاتر در دنیاست. دوم اینکه ماجرای انتخاب کردن آثار از روی فیلم که عمل ناشایست و نادرستی است تا جایی که ممکن است کوچک بشود چنانچه بتوانیم در سال آینده آن راکاملا کنار بگذاریم. سوم اینکه انتخاب آثار با مشارکت حداکثری هنرمندان در تهران و شهرستانها انجام شود.
طرحی که برای تهران وجود دارد این است که یک گروه 70 نفری کارها را انتخاب میکنند و میانگین رای آنها کارهای مرور تهران را انتخاب میکند. برای شهرستانها نیز امسال برای بخش مرور ناچاریم فیلم آثار را ببینیم زیرا راه دیگری وجود ندارد. ولی به زودی برای هر استان گروههای 15 نفرهای از میان تئاتریهای هر استان انتخاب میشوند و کارها را هم در جشنواره استانی و هم برای بخش مرور استانها انتخاب خواهند کرد. درباره کارهای خیابانی نیز امسال میتوانند از دو طریق به جشنواره بیایند. یکی از طریق فراخوان جشنواره است که به عنوان بخش مرور میتوانند شرکت کنند و در فرمها ثبت نام کنند و دیگری از طریق کانال جشنواره تئاتر خیابانی مریوان که اتفاق قابل توجهی است. فکر میکنم احتمالا از سال بعد بخش مرور تئاتر خیابانی را کنار بگذاریم و فقط آثار از طریق جشنواره مریوان به جشنواره تئاتر فجر راه پیدا خواهند کرد زیرا بزرگ و مهم کردن این جشنواره کاری است که باید انجام شود. در مورد کارهای دانشجویی هم همینطور، یعنی کارهای دانشجویی که از جشنواره تئاتر دانشگاهی میآیند. این مراحل بدون انتخاب مستقیم ستاد جشنواره صورت گرفته و به رای داوران جشنواره تئاتر دانشگاهی، استانی و مریوان اعتماد میکند. در واقع جشنواره مسئولیتهایش را به جشنوارههای دیگر واگذار کند. با واگذارکردن مسئولیت، هم این جشنوارهها از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند و هم دبیرخانه جشنواره زیر فشار کمتری کار خواهد کرد.
آمار گرفتم سال گذشته نزدیک به 450 دیویدی باید دیده میشده که امری بسیار هولناک و ناشدنی است و ناممکن به نظر میرسد. حتی در مورد داوری هم که اینجانب سال گذشته داور بخش بین الملل بودم دیدن 33 کار هولناک است زیرا مغز ما آنقدر ظرفیت ندارد که کار اول تا کار پایان را در ذهنمان نگاه داریم. این عمل، عملی غیر انسانی و ناممکن است و این امر ناممکن دارد به ما صدمه میزند. از اینرو شایسته است آن را در قوارهای تنظیم کنیم که معقولتر و عاقلانهتر و در عین حال فراگیرتر و عمومیتر باشد. به نظرم میآید با برداشتن این چند قدم کوچک بتوانیم کمک کنیم دوباره جشنواره معناهای احتمالی خود را پیدا کرده و به این پرسش که چرا جشنواره تئاتر فجر ضرورت دارد پاسخ دهیم. جزییاتی وجود دارند که من وارد آن نمی شوم و امیدوارم در پرسشهایی که شما مطرح میکنید به آنها اشاره شود. تنها نکته دیگری که دوست دارم به آن اشاره کنم این است که امیدوارم فراخوان جشنواره سال بعد به سرعت ظرف سه یا چهار هفته آینده بیاید. معتقدم یکی از مشکلات جشنواره تئاتر فجر این است که در طول مدت کوتاه یک سال کار میکرده که این اساسا از بیخ و بن اشتباه است. هم در انتخاب کارهای ایرانی و هم در انتخاب کارهای خارجی عرصه یک ساله عرصه کوتاهی است. دعوت کردن از گروه های خارجی در حال حاضر برای بهمن کار دشواری است و بسیاری از گروهها را از دست میدهیم. ولی اگر الان برای بهمن ماه سال بعد اقدام کنیم دستمان بسیار باز خواهد بود. علت اینکه میبینید اغلب در جشنوارهها یک در میان یا دو در میان آثاری که از اجراهای خارجی دعوت میشوند ضعیف هستند و آن را نمیپسندیم این است که دبیرخانه در یک زمان محدود ناچار به انتخاب آثار شده است. امیدوارم امسال اگر نتوانستیم کار خوب به جشنواره دعوت کنیم تعداد کمتری دعوت کنیم ولی سرمان را بالا بگیریم که در جستجوی کارهای خوب بوده و آنها را انتخاب کردهایم. امیدوارم کلیاتی که گفتم مفید بوده باشد و با اجازه دوستان سراغ سوالهای شما برویم که فکر میکنم شاید ظرایفی در آن باشد که ما به آن فکر نکردهایم.
آقای سینجری خبرنگار ایران تئاتر: درباره مکانیسم حذف تدریجی بازبینی آثار و همچنین انتخاب آثار بر اساس رای طیف گستردهای از گروه ۷۰ نفری، میخواهم ببینم آیا این مکانیسم در دورههای بعد نیز انجام میشود یا نه؟
فرهاد مهندسپور: فکر میکنم این مکانیسم باید ادامه پیدا بکند. البته این 70 نفر تغییر خواهند کرد. تعدادی به آنها اضافه و از آنها کم خواهد شد. در مدت زمان دو روز ۶۰ نام درآوردم که کار بسیار دشواری بود. ۶۰ نام که خودشان مستقیم در طی مرور کار نداشته و در عین حال نمایش هم بسیار دیده باشند. نه اینکه مطلقا همه کارها را دیده باشند. به طوری که بتوانیم به میانگین هفت رای از هفتاد نفر در مورد یک اجرا برسیم. میدانم در جزئیات این فرآیند مشکلاتی خواهیم داشت ولی واقعیت این است که هر طور فکر کردم دیدم هیچ چیز شایستهتر از این نیست که ما به رای گروه بزرگتری مراجعه بکنیم و به تدریج این مسئولیت بی معنی را که به عهده دبیرخانه جشنواره یا به عبارتی به عهده بخشی از دولت گذاشته شده که خودش برای جشنواره خودش کار انتخاب کند، برگردانیم و کاری کنیم که خود جامعه تئاتر آثارشان را برای جشنوارهای که به شکلی با حمایت دولت برگزار میشود انتخاب کنند. همچنین امیدوار هم هستیم که به زودی اپلیکیشن جشنواره تهیه شود زیرا رای دادن این افراد از طریق اپلیکیشن بسیار راحت خواهد شد و درعین حال میتوانیم با گروه بزرگتری به جای 70 نفر همکاری کنیم و فکر میکنم مشکلاتی که امسال خواهیم داشت به ما خواهد گفت چطور فرآیند را اصلاح کنیم.
سینجری: این ۷۰ نفر انتخاب دبیر هستند؟
فرهاد مهندسپور: دو نامه به انجمنهای کارگردانان و نمایشنامهنویسان خانه تئاتر نوشتم که هر کدام از آنها 10 نفر را معرفی کنند و مابقی را من خودم از میان طیف بزرگی از کارگردانان، نویسندگان، بازیگران و طراحان در طیفهای سنی مختلف و با سلیقههای متفاوت با توجه به ویژگیهایی که عرض کردم انتخاب کردم. اینکه خودشان اجرا نداشته باشند و اجراهای زیادی دیده باشند.
خانم منصوری از خبرگزاری آنا: صحبتهای شما روش جدیدی را در جشنواره تئاترفجر به ما نشان میدهد ولی این منوط به این است که دبیر جشنواره برای سالهای بعد هم شما باشید. آیا بهتر نیست تصمیماتی که میگیرید و راهکارهایی که برای بهتر شدن روند جشنواره در نظر گرفتهاید در غالب یک آییننامه در سالهای بعد هم به صورت متداول اجرایی شوند؟ آیا برای این برنامهای دارید؟ سوال دیگرم در مورد بخش بینالملل جشنواره است. گفتید ترجیح میدهید سرتان را بالا بگیرید و بگویید دنبال کارهای خوب بودهام. با توجه به این صحبتها فکر میکنید چند کار خارجی در این دوره جشنواره حضور خواهند داشت؟
فرهاد مهندسپور: در مورد کار خارجی نمیدانم. تعدادی پیشنهاد داریم که در حال بررسی هستند. ولی نمیتوان گفت چند کار خواهند آمد. ما دست بالا فکر میکنیم ۱۵ کار دعوت کنیم. ۱۵ کار که به لحاظ فرم، متنوع و تازه و قابل توجه باشند. در مورد بخش ابتدایی صحبت شما دو ایده متفاوت در سراسر دنیا وجود دارد و هردو جالباند. یک ایده اینکه آییننامه داشته باشیم و دوم اینکه بر اساس دستورالعملی که هر سال در حال تغییر است کار کنیم. در بسیاری از کشورها قانون اساسی وجود دارد ولی جالب است بدانید کشوری مانند انگلیس قانون اساسی ندارد. اینکه چرا باید قانون اساسی داشته باشیم و خودمان را به آن تختهبند کنیم در کشوری مثل انگلیس مورد پرسش قرار گرفته است. داشتن قانون اساسی در عین حال که چارچوبهایی را مشخص میکند معذوراتی نیز ایجاد میکند. چرا که شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مدام در حال تغییر است و این تغییرات گاه بسیار زیادند. بنابراین معتقدم شاید سلیقه انگلیسیها در این زمینه بد نباشد که قانون اساسی وجود ندارد و مجلس به صورت مداوم و آزادانه در رابطه با جزئیات تصمیم میگیرد. این دو روش در همه دنیا وجود دارد و هر دو معقول است.
فکر میکنم اینکه گاهی اصرار میکنیم نظمنامهای داشته باشیم بد نیست ولی از خود شما که خبرنگار هستید میخواهم سوال کنم جایی که همچین چیزی وجود دارد همینقدر پایبندی هم وجود دارد؟ به نظر نمیآید. شاید اینکه جشنواره تئاتر فجر آییننامهای ندارد و مدام خود را با فراخوان، اصلاح و بازسازی میکند اتفاق بدی نباشد. ولی بخشی از حرف شما کاملا درست است. فکر میکنم با وجود اینکه هر سال میتوانیم فراخوانی دهیم ولی در هر دوره باید ویژگیهایی را نهادینه کنیم. ویژگیهایی که احتمالا بتوانند روابط و مناسبات ما را با یکدیگر بهتر کنند. یکی از دلایلی که فکر کردم گروه بزرگتری در انتخاب کارها مشارکت داشته باشند، دعواهایی است که همیشه داشته ایم. اینکه مهندسپور سلیقهای دارد و حالا به عنوان دبیر جشنواره فجر قصد دارد سلیقه خودش را اعمال کند، در حالیکه این امکان پذیر نیست. کاش امکانپذیر بود. در این صورت ممکن بود من این کار را انجام دهم، ولی آنقدر کار مطابقِ سلیقه شخصی من وجود ندارد. در نتیجه ناچارم از بین هر گونه تئاتری، بهترینها را انتخاب کنم. البته باز هم بهترینها به زعم من با بهترینها به زعم دیگران متفاوت است. این مسئله میتواند فقط به این معنی باشد که ما میتوانیم همه با هم اشتباه کنیم یا بگذاریم مهندسپور به تنهایی اشتباه کند. اگر با هم اشتباه کنیم، میتوانیم به یک تشریک مساعی برسیم، یا این اشتباه نتیجه تشریک مساعی باشد که احتمال خطا را در دورههای بعدی جشنواره کمتر میکند. وقتی به آرای عمومی، مانند انتخابات در سراسر دنیا رجوع میکنیم میبینیم مثلا آقای ترامپ با آرای عمومی، رییس جمهور آمریکا شده است. در حالیکه آمریکاییها خودشان معتقدند این یک خطای اجتماعی است ولی به هرحال ایشان با رای آمریکاییها انتخاب شده است. این رای دادن یعنی اصل مشارکت اجتماعی ما با هم، که میتواند از نتیجه آن مهمتر میباشد. فکر میکنم مشارکت گروه بزرگتری در انتخاب آثار، یکی از کارهایی است که باید نهادینه شود. امیدوار بودم امسال بتوانیم این شیوه را برای انتخاب آثار استانها نیز انجام دهیم ولی به دلیل مشکلات اداری و اینکه من کار را دیر شروع کرده بودم امکان پذیر نبود. طرح آن به زودی بیرون میآید و در جای دیگری احتمالا در اختیار شما خواهیم بود که در مورد آن صحبت کنیم. شاید این طرح در استانها با مشکلات و مخالفتهایی روبرو شود ولی به هرحال این پذیرفتنی است که باید چیزهایی را نهادینه کنیم و در مورد آن صحبت کنیم. فکر میکنم شما در این مورد میتوانید بسیار به ما کمک کنید. دست بگذارید روی مواردی که مثلا ما داریم منحرف میشویم و یا جاهایی که به نظرتان کار تازهای در حال صورت گرفتن است. شما چشمهایی هستید که از بیرون میتوانید ما را نگاه کنید و به ما بگویید معنی اجتماعی کاری که انجام میدهیم چیست.
خانم نرگس کیانی از خبر آنلاین: دو سوال دارم. سال گذشته با تعداد زیادی از کسانی که در بخش «به علاوه فجر» حضور داشتند گفتگو کردم و قریب به اتفاق از اینکه با این بخش مانند فرزند همسر دوم برخورد می شود ناراضی بودند. هیچ تبلیغاتی برای آن نیست و در جشنواره نیز هیچ اسمی از آن نیست و صرفا برای اینکه گفته شود ما بخش خصوصی را هم در جشنواره دولتی دخیل کردیم حضور دارد و سوال دوم مبنی بر حذف بخش نمایشنامهنویسی از سیوششمین دوره جشنواره است. در جریان هستم در گفتگویی با آقای یاراحمدی شما گفتهاید به این بخش فکر کرده و برای آن برنامهای دارید. میخواهم بدانم بعد از اعتراض کانون نمایشنامه نویسان و آقای یاراحمدی به این فکر افتادید که در قالب دیگری به بخش نمایشنامه نویسی بپردازید یا نه و دیگر اینکه برای اطلاع از اینکه در این بخش چه اتفاقاتی خواهد افتاد نشست رسانه دیگری خواهیم داشت یا خیر
فرهاد مهندسپور: متأسفانه آدم ترسویی نیستم و البته در جریان اخبار هم نیستم و راههای ارتباطیام محدود به تلفن همراه، ایمیلم و ارتباطم با دانشگاه و دانشجویانم است. درباره بخش نمایشنامه نویسی هم باید بگویم که من متوجه شدم این بخش دارد در جشنواره تئاتر فجر گم میشود. اگر معتقدیم نمایشنامهنویسی مسئله مهمی است باید جای جداگانهای به آن اختصاص دهیم. دوم اینکه باید ببینیم فرآیندهای برگزاری چه ایرادی داشته و آنها را برطرف کنیم. سوم اینکه مسابقات نمایشنامه نویسی دیگری نیز در ایران برگزار میشوند و اگر همه اینها یک کار را انجام دهند حتما ایرادی وجود دارد. باید ببینیم نقصها کجاست. این مقداری وقت میگیرد و من هنوز ارزیابی در این مورد ندارم. اما خروج بخش نمایشنامهنویسی از فراخوان این دوره به این دلیل بود که فکر کردم جایش بد است.
دیگر اینکه نسبت ماهوی بخش نمایشنامه نویسی با شکل جشنواره تئاتر فجر ایجاب میکرد که این بخش از جشنوارهای که در آن با "اجرا " سروکار داریم نه "متن"، حذف شود. متنهایی که جایزه میگیرند از درون اجرا و نه جداگانه و به عنوان متن، بررسی میشوند. از اینرو به نظرم رسید باید بیرون بیاید و همه امیدواری من اینست که بتوانم مشورت کنم و حرف بزنم با کسانی که در این زمینه صاحبنظر هستند و از من با اهداف و کیفیت مسابقات نمایشنامهنویسی دیگر که برگزار میشود آشناتر هستند. اگرچه خود من به عنوان کارگردان قائل به متن نیستم، ولی این اصلا به این معنی نیست که نمایشنامه مهم نیست. از آنجایی که نمایشنامهنویسی هنوز بخش مهمی در تئاتر ایرانی به حساب میآید و هنوز نمایشنامه میتواند ایده و پیشنهاداتی به کارگردان و به تئاتر بدهد، ما در وضعیتی نیستیم که بگوییم نمایشنامه نمیخواهیم یا اهمیتی ندارد.
در تمام دنیا اینطور است که بخش مسابقات نمایشنامهنویسی را فستیوالها برگزار نمیکنند. مسابقات نمایشنامهنویسی یا جوایز ادبی به این شکل را نهادها و آکادمیهایی برگزار میکنند که به طور تخصصی به ادبیات میپردازند. اگر سازمانی یا نهادی جدا از جشنواره تئاتر فجر پیدا کنیم که بخش نمایشنامهنویسی را به آن واگذار کنیم بسیار عالی است. ولی باید فرصتی داشته باشیم که در این زمینه مشورت کنیم. البته با کسانی حرف زدهام ولی به نتیجه روشنی نرسیدهام. البته طبق روال باید با آقای شفیعی هم مطرح کنم. ایشان هم تصمیم گیرنده هستند. خیلی قبل از بیرون آمدن این فراخوان با ایشان صحبت کردیم که جای مسابقه نمایشنامهنویسی خوب نیست و باید عوض شود.
در خصوص اهمیت بخش «به علاوه فجر» نیز من تصورم این نیست که شما میگویید. من برگزارکننده نبودم ولی میتوانم بگویم این بخش ایده درخشانی است. آقای اسدی میگوید بابت این بخش خیلی اذیت شده و من معتقدم قصدشان صرفا یک کار تزیینی نبوده و قصد داشتهاند میزان مشارکت تئاتر خصوصی را بالا ببرند. بسیار شنیده میشود که تئاتر خصوصی در حال ورشکستگی ست؛ البته بیشتر در اروپا زیرا تئاتر خصوصی در آمریکای شمالی وضعیت پولی خوبی دارند. در حال حاضر در اروپا به دلیل مشکلات مالی که وجود دارد گروهها 3 ، 4 یا ۵ تایی به هم میپیوندند و گروهی واحد را تشکیل میدهند. این اتفاقی است که لامحاله برای تئاترهای خصوصی در تهران و در همه ایران نیز خواهد افتاد و نمیتوان آن را کتمان کرد. واقعیت این است که جدای از بخش به علاوه فجر داریم فکر میکنیم چطور به بخش خصوصی کمک کنیم که از پا نیفتند چون آنها را باید نگه داشت. وقتی این حرف را میزنم لطفا سریع نگویید کیفیت کارها در تئاتر خصوصی پایین، بالا و یا از چه قرار است. واقعیت این است که ما هنوز راجع به کیفیت نمیتوانیم با هم حرف بزنیم و فعلا در ارزیابی کمیت باید حداقلهایی را که به آن رسیدهایم نگاه داریم. حتی اگر راه رسیدن به این کمیت نادرست بوده، ما نمیتوانیم این راه را به عقب بازگردیم بلکه باید تا حدودی فرآیندها را اصلاح کنیم. امیدواریم این سوءتفاهم امسال پیش نیاید و این بخش، بخش جدیتری باشد. بین خودمان بماند چیزی که در این فراخوان نیامد پیشنهاد من برای بخش تئاتر استانها بود که از هر استانی یک کار طبق همان داوری که در استانها میشود بیاید و سپس کسانی که آنها را داوری میکنند مدیران تماشاخانههای تهران باشند و کارهایی که انتخاب میکنند در تماشاخانههایشان با حمایت مالی جشنواره اجرا شود. در این صورت هم تئاتر استانها تقویت میشوند و امکان اجرا برای آنها فراهم میشود و هم تئاترهای خصوصی از این حمایت برخوردار خواهند شد. فکر میکنم در بخش مهمان کاری که امسال انجام میدهیم این طور خواهد بود که ما به تماشاخانههای خصوصی رجوع کنیم و بگوییم ما تعدادی پیشنهاد برای اجرا در تئاترهای شما داریم. کارهایی که ما از آنها در جشنواره حمایت میکنیم میخواهیم در تماشاخانههای شما اجرا شوند، برای آن که بیایند و با ما مشارکت کنند و در انتخاب آثار سهیم شوند. اینکه مدیران تئاتر باید از تشخص بالایی برخوردار باشند یکی از اموری است که باید نهادینه شود. زیرا کاراکتر مهمی هستند و جایگاهشان مهم است.
خانم موذن زاده از خبرگزاری مهر: فرمودید فرصت برای جذب کار خارجی وجود ندارد. در بخش خارجی و برای برگزاری نشستها و کارگاههای آموزشی مشخص شده دعوت از چه کسانی قرار است صورت بگیرد و هنوز فرصت وجود دارد؟
فرهاد مهندسپور: واقعیت این است که هنوز فرصت وجود دارد. ما دو آزمایشگاه دو هفتهای و سه هفتهای داریم. یک آزمایشگاه هشتهفتهای هم برنامهریزی شده که امسال به دلیل هماهنگیهای بینالمللی که باید صورت گیرد برایمان امکانپذیر نیست. ولی آن دو آزمایشگاه دو هفتهای و سه هفتهای با مشارکت هنرمندان خارجی و داخلی برگزار میشود که نتیجه آن را در جشنواره خواهیم دید. در مورد دعوت از گروهها داریم کارهایی پیشنهاد شده را میبینیم. هنوز نمیتوان گفت کدام کارها میآیند. انتخاب کردن کار دشواری است و زمان نیاز داریم.
آقای سامان خلیلیان (مدیر دفتر تئاتر خیابانی مرکز هنرهای نمایشی و همکار روزنامه همدلی در بخش فرهنگی و هنری): چند روز قبل از اینکه فراخوان را بیرون دادید من به آقای شفیعی گفتم گروهی که هم اکنون به آقای مهندسپور مشاوره میدهند قصد دارند بخش تئاتر خیابانی را بدون داشتن علم به فراخوانی که شما دادید، حذف کنند. بنده حدود 14 سال برای کار اجرایی در جشنواره تئاتر دانشگاهی در خدمت عزیزان بودهام و سالیانی است که در حوزه تئاتر خیابانی به خصوص محیطی خدمت میکنم. جنابعالی از جامعه آکادمیک تشریف آوردید و با فعالیت عزیزان تئاتر خیابانی آشنا هستید سوالی از شما دارم اینکه بخش مسابقه تئاتر خیابانی را در گفتمان با دوستانی حذف کردید و تاکید بر این است که جشنواره مریوان میتواند خروجیهای خود را به این جشنواره دهد. هشت سال است که این اتفاق میافتد. جشنواره تئاتر خیابانی مریوان یک جشنواره مستقل است و تلاش میکند کار خودش را انجام دهد و الان اگر در جشنواره فجر حضور پیدا نکنند به این دلیل است که بخش مردمی جشنواره بیشترین مواجهه را با تماشاگرانی که حتی به سالنها نمیآیند در بیرون از تئاتر شهر دارد. در گفتگویی که با آقای فارس باقری داشتم ایشان گفتند نظر آقای مهندسپور و تیمشان بر این است که بخش مرور تئاتر خیابانی را در یک سال بررسی کنند و کارهایی را انتخاب کنند. دو سال است که دفتر تئاتر خیابانی را بنده مدیریت میکنم و تلاش میکنم برای بچههای تئاتر خیابانی اجرای عموم بگیرم. وقتی بچههای تئاتر خیابانی اجرای عموم ندارند مرجع ما برای انتخاب در بخش مرور تئاتر خیابانی چه میتواند باشد. مشکلات اینگونه است که دوستان اطلاع دقیقی از سرفصلها ندارند. با حذف کردن بخش مسابقه تئاتر خیابانی عملا بدنهای که بیست سال است ویترین جشنواره را پر میکند و مردم را در خیابان نگاه میدارد حذف میشود. دو سال است که بخش محیطی به جشنواره تئاتر خیابانی اضافه شده و ضرورت آن حس میشود زیرا مردم باید با تنوع گونههای مختلف آثار در بیرون از سالنهای نمایش مواجه شوند و هنرمندان هم به این سمت بیایند. پارسال با افتخار اعلام کردم هر ده کارگردان در بخش تئاتر محیطی فارغالتحصیل تئاتر هستند، چیزی که هیچوقت اتفاق نیفتاده بود. بچههای تئاتر خیابانی عموما شاید بچههای تحصیلکرده و آکادمیک تئاتر نیستند. ولی انصاف را بر این بگذاریم که سالیان است فضای بیرونی تئاتر شهر و مردم را با تئاتر اگر شعار میدهیم تئاتر برای همه است این شعار با تئاتر خیابانی اتفاق میافتد. و اینکه بخش مرور را چگونه انتخاب خواهیم کرد؟ این سیستم برای تئاتر صحنهای میتواند متصور باشد ولی برای تئاتر خیابانی به هیچ شکل ممکن نیست. بچههای تئاتر خیابانی اجرای عموم ندارند، در سالنها و برای ارگانها اجرا میروند تا ارتزاق کنند. من از شما خواهش دارم این را مجدد بررسی فرمایید. برای سوال کردن نیامدهام و این مطلب را فقط برای واشکافی این مسئله به شما گفتم. انصافا ۵ روز است من به بچهها گفتم سعه صدر نشان دهند و صبر کنند که ما این گفتگو را با حضرتعالی داشته باشیم. ندیدن، حذف و کنار گذاشتن جزئی از امور اصلاح نیست در حالیکه حضرتعالی فرمودید برای اصلاح آمدهایم. اصلاح کردن با حذف بخشی که جزء لاینفک بدنه این جشنواره بوده به نظرم اتفاق خوبی نیست و نهایت اینکه برگزیدههای جشنواره مریوان اگر اراده بر این نداشته باشند که در جشنواره فجر اجرا کنند شما با یک خلا فیزیکی در مقابل فضاهای دیگر روبرو خواهید شد. همچنین محتمل است تعدادی از گروههایی که منتخب میشوند نتوانند یا نخواهند حضور پیدا کنند که در این صورت مابهازایی برای آن نخواهیم داشت. بحث تئاتر کاربردی و محیطی و تئاترهای آلترناتیو بسیار شایسته بوده و نشر و انتشار تئاتر در همهجا بسیار ارزشمند است اما این دلیل نمیشود بخش بزرگی از یک جامعه تئاتری درگیر یک سری تفکرات شخصی باشد. دوستانی که به شما در این زمینه مشورت دادهاند دغدغه تئاتر خیابانی ندارند و حتی یک بار در طول عمر تئاتری خود هنرمندی بچههای تئاتر خیابانی را ندیدهاند و سپس به شما اینگونه مشاوره داده و این بخش را حذف کردهاند. این دغدغه را داشتم و حالا هم نمود آن را میبینم. خواهشی که از شما از طرف جامعه تئاتر خیابانی دارم که تجدید نظر بفرمایید و این بخش کارشناسانهتر دیده شود زیرا ما بخش مرور یعنی اجرای عمومی نداریم که بخواهد برآیند یک سالهاش در بخش مرور دیده شود.
فرهاد مهندسپور: من دلم میخواست همین الان از بین حاضرین در این مورد آمار میگرفتیم. شما فکر نکنید این جشنواره را فرهاد مهندسپور برگزار میکند. اگر دست من بود که نیست، جشنواره را کوچک میکردم. دلم نمیخواهد جشنواره بیخود شلوغ شود. جشنواره باید تشخص اجتماعی داشته باشد. اگر آن را شلوغ یا بزرگ کنیم ولی پوک باشد هیچ تاثیری نخواهد داشت. اگر جشنواره کوچک، دقیق و هدفدار باشد تاثیر و کارایی خواهد داشت.
مشکل جدی تئاتر این است که هنوز صورت مردمی در ایران ندارد و با تئاترهای خیابانی این خلاء پر نمیشود. مشکل تئاتر در ایران بنیادین است. بحث را از مشکلات تیمی، صنفی و گروهی باید بیرون آوریم و به شکل کلانتری مشکلات تئاتر را بررسی کنیم. شما انتظار دارید همه این کارها را جشنواره فجر انجام دهد که نمیتواند.
جشنواره تئاتر فجر مسئول همه جزئیات تئاتر ایران نیست و نمیتواند باشد. اگر کسی چنین ادعایی کرده دروغ میگوید و این شدنی نیست. مسائل و مشکلات تئاتر ما زیاد است و شما توقع دارید همه این انتظارات را جشنواره تئاتر فجر برآورده کند. من از دانشگاه آمدهام و باید خیلی نسبت به کارهای دانشجویی حساس باشم اما گفتم کارهایی که جشنواره تئاتر دانشجویی معرفی میکند بیایند. جشنواره تئاتر فجر جای پایاننامههای دانشجویی نیست. چه کسی میگوید جشنواره فجر جایی است که باید پایاننامهها در آن اجرا شوند. پس باید به دانشجوها بربخورد؟ باید از جشنواره تئاتر فجر انتظاری داشته باشیم که بتواند برآورده کند. این میزان انتظار از جشنواره واقعی نیست. شما فکر میکنید چند نفر، چند تیم، چه مقدار هزینه و وقت لازم است تا طرحها را خوانده و دیویدیها را ببینند. فکر میکنید آیا این میزان از شایستگی وجود دارد و یا کسانی که این کارها را انجام دهند. واقعیت این است که به این دلیل انتخابهای ما ضعیف میشوند. من خودم جشنواره تئاتر استانی در بندر عباس و دیگر استانها را رفتهام، ما کاری انتخاب کردهایم که بعدا نیامده است. به این دلیل که جای دیگر و هیئت دیگری دوباره آن را دیدهاند. ما با این کانالیزه کردن، مانع تئاتر میشویم. آقای خلیلیان ما باید این کانالها را برداریم.
اگر نمایشهایی که در خیابان اجرا میشوند تعدادشان کم است باید کانون شما آنها را زیاد کند. در بحثهایی که میکردیم مثلا به من میگفتند تئاتر فلان استان بد است و من میگفتم به مرکز هنرهای نمایشی چه ربطی دارد. شما فکر میکنید اگر کار استانی بد است نباید در جشنواره بیاید! مگر ما مسئول خوب یا بد بودن کارها هستیم. شما فکر میکنید فستیوالهای تئاتری به این دلیل خوب هستند که همه کارهایی که در آنها اجرا میشوند کارهای خوب هستند! اصلا اینگونه نیست. در آنها کار درجه یک و متوسط و بد هم وجود دارد. آیا اینکه مثلا از خوزستان یک کار بد بیاید بهتر است یا اینکه هیچ کاری نیاید! کار بد هم حتما باید بیاید. حالا میگویم خوزستان چون خودم خوزستانی هستم و بدون هیچ دلیلی از آن نام بردم.
نقش آقابالاسری جشنواره تئاتر فجر و مرکز هنرهای نمایشی را باید حذف کنیم چون عملا نمیتوانند این نقش را ایفا کنند. به نفع تئاتر خیابانی است که این تمرکز حذف شود. باید منطقی بنا کنیم و روی آن بایستیم. چرا اگر یک مدل غلط را سالها ادامه دادهایم باید دوباره طبق آن جلو برویم؟ من میگویم باید مدل غلط را حذف کرد و مدل بهتری جایگزین کرد و دربارهاش حرف بزنیم و جایگاه و نقشی را که به جشنواره تئاتر فجر دادهایم، تغییر دهیم. چه اشکالی دارد که اصلا امسال کارهای کمتری به جشنواره تئاتر فجر بیایند تا بتوانیم به نتیجه بهتری برسیم.
اگر مشکل این است از الان کمک کنیم آمار نمایشهای خیابانی بالا برود، به جای اینکه متن بخوانیم و در مورد متنشان تصمیم بگیریم. این غلط است و باید آن را کنار بگذاریم. این شأنیت را در جشنواره تئاتر فجر نداریم که بخواهیم در مورد تمام تئاتر ایران تصمیم بگیریم یا بر همه گونههای آن بخواهیم تأثیرگذار باشیم. هر خانه کدخدایی دارد و کدخدا بودن به این معنی است که تصمیم بگیریم کارهایی را انجام ندهیم. در همه نهادهای اجتماعیمان باید تصمیم بگیریم برخی کارها را دیگر انجام ندهیم. در این صورت کارهایی که باید انجام دهیم با قدرت، سرعت و شفافیت بیشتری انجام خواهیم داد. در همه جا این مشکل را داریم ولی در تئاتر بسیار راحتتر میتوانیم آن را حل کنیم. کمی باید شکیبایی به خرج دهیم. من از اینکه به من اعتراض شود نمیترسم زیرا فکر میکنم ما باید خودمان را به یک عقلانیتی دعوت کنیم و شکیبایی به خرج دهیم. جشنواره تئاتر مریوان باید جشنواره بزرگ و مهمی شود. به جای اینکه ما تصمیم گیرنده اصلی باشیم این تصمیمگیری را به فستیوالهای دیگر تفویض کنیم.
میگویند تئاترهایی که در خیابان اجرا میشوند کارهای ضعیفی هستند. از یک نظر راست میگویند. فرم و مکان تئاتر خیابانی بسیار جالب است و دسترسی عموم مردم به آن بسیار سهل الوصول و قابل توجه است ولی چرا از یک جایی به بعد، دیگر تغییری نکرده است. باید خودمان را در معرض این پرسش قرار دهیم که چرا آن چه که ما تئاتر خیابانی میگوییم همه کیفیات و ماهیات خود را پیدا نکرده است. پیشنهاد من این است، جشنواره حتیالمقدور کوچک شود برای اینکه بتوانیم آن را با دقت ببینیم. میدانم دوست داریم مردم برای ورود به سالن تئاتر درها را بشکنند! یادم میآید سال ۸۳ هم میگفتند جشنواره آرامی است در صورتی که همه جشنوارههای دنیا آرام هستند. در هیچ جشنوارهای برای سالنی که ۴۰ صندلی دارد ۴۰۰ بلیت نمیدهند. تئاتر را با لشکرکشی اشتباه نگیریم. آن کار را باید در پادگانها بکنیم، اینجا تئاتر است و در آن یک تعامل اجتماعی اتفاق میافتد. خودتان مشاهده کردهاید گاهی انبوه تماشاگران اینقدر زیاد است که نفس نمیتوانیم بکشیم. سرفه یک نفر مزاحم اجرا میشود. پیشنهاد من این است که شکیبا باشیم و این اختیار را به سایر جشنوارهها بسپاریم و بگوییم هرچه شما بگویید ما قبول داریم. هم به آنها تشخص بدهیم و در عین حال مسئولیت را واگذار کنیم. من اگر هنر کنم و بتوانم ۱۰،۱۵ کار خارجی خوب انتخاب کنم و ۱۰،۱۵ کار درجه یک برای بخش مهمان انتخاب کنم باید کلاهم را بالا بیندازم. واقعیت این است که تئاتر ما از نوعی نسنجیدگی رنج میبرد. ما آنچه را که از خودمان سر میزند ارزیابی نمیکنیم. کار ما سنجش جامعه است ولی خود را نمیسنجیم و فکر میکنیم چشمی از بیرون این کار را باید انجام دهد.
در مورد نکتهای که یکی از خانمها گفتند مبنی بر اینکه اگر قرار است این برنامه پیش رود مهندسپور باید دبیر جشنواره سال بعد هم باشد به نظر میآید این ضرورت ندارد. اگرچه در گفتگویی به آقای شفیعی هم گفتم اگر به آقای اسدی از روز اول گفته میشد قرار بر این است که شما ۲ سال دبیر جشنواره باشید قطعا کیفیت جشنواره بالاتر میرفت. وقتی مدیریتی پاره پاره مدیریت میکند نمیداند آیا سرانجامی خواهد داشت؟! مدلی که ما روی آن کار میکنیم مدلی است که قصد داریم چیزی را نهادینه کنیم و جلو برویم. واقعیت این است که بخشهایی را نگفتیم چون فکر میکردیم در برخی جزئیات از حوصلهها خارج میشود ولی فکر میکنم گفتن آنها و اینکه شما ما را مورد پرسش قرار دهید کمک به نهادینه کردن آنها میکند.
آقای یزداندوست از خبرگزاری شبستان: من گفتگویی در مورد شیوه انتخاب با آقای اسدی داشتم و شیوه انتخابی مدنظر ایشان این بود که به تماشاخانهها نه فقط تماشاخانههای خصوصی پیشنهاد شود جشنواره محلی برای معرفی آثاری باشد که سال آینده در این تماشاخانهها اجرا میشوند. در واقع در این صورت کار تولیدی داشته باشیم ولی تولیدی که برای جشنواره نیست و آن بینظمیهایی که در گذشته بود مثلا اینکه بدون دکور یا لباس با عجله اجرا میرفتند برطرف شود. میخواستم ببینم این ایده به شما منتقل شده و آیا برای آن برنامهای دارید؟ و مسئله بعدی اینکه خودتان می دانید مسابقه همیشه در تئاتر ایران معضل بوده و خیلیها میخواستند مسابقه را حذف کنند. خود آقای اسدی در همان گفتگو اذعان کردند من تصمیم گرفتم اما مشکلاتی باعث شد که نتوانستم آن را حذف کنم. اما شما این شرط را گذاشتید که کارگردانی که میآید قبلا باید دو کار اجرا کرده باشد. میخواهم ببینم تکلیف در مورد مسابقه که همه معتقدیم باید حذف شود چیست؟
فرهاد مهندسپور: خداوکیلی همین فردا حذف میکنم... در سال 83 یکهتاز و دیکتاتورمآبانه بخش رقابتی را حذف کردم و کلی فحش خوردم. بسیار خوب خواهد بود که جشنواره به طور کل غیر رقابتی شود. با این همه از طرف کسانی ایده حفظ بخش مسابقه را داشتم که واقعاً شوکه شدم. کسانی که فکر میکردم اینقدر عاقل هستند که بگویند مسابقه حذف شود. بیاییم فرض کنیم اگر استعاره رقابت در تئاتر را یک بیماری بدانیم، آرام آرام باید به حذف آن اقدام کنیم. معتقدم به یکباره حذف مسابقه در سال ۸۳ اشتباه بود؛ چون لجوجانه، سال بعد بخشها را چهار، پنج برابر کردند و دوباره تجدیدش کردند.
ولی تعداد جوایز کم شده و امیدواریم برای سال بعد هم کم و کمتر شود. اگر رقابت، حذف نشود ولی تعداد جوایز کم شود هیچ اشکالی ندارد زیرا به نظر میآید در بخشهایی هنوز میتواند تأثیر تشویقی و شکلی از حمایت داشته باشد. برای بخشی که آقای خلیلیان اشاره کرد من اینجا میگویم و شما نظرتان را بگویید میخواهیم داوری در این بخش توسط خود گروهها انجام شود و جایزهها هم جنبه حمایتی داشته باشند. هم در تئاتر در خیابان و هم در تئاتر غیر خیابانی کارها توسط خودشان داوری شود و خودشان کارها را انتخاب کرده به ما معرفی کنند تا آن کارها مورد حمایت قرار بگیرد. البته فقط دربخش off-stage این امر امکانپذیراست. چون بخشی کوچک و جدیدالتأسیس است و اگر بتوانیم این کار را بکنیم به سرعت نهادینه میشود. من گاهی اوقات سر کلاس هم این کار را برای نمره دادن انجام میدهم. بچهها کار عملیشان را انجام میدهند و از بقیه میخواهم نمره دهند و معدل نمرهها، نمره را تعیین میکند. این امر ممکن است نتیجه خیلی خوبی داشته باشد که البته در فراخوان به آن اشارهای نکردهایم چون فکر کردیم ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند.
آقایی که پرسید این مسئله راجع به این دوره صادق است؟ بله قصد داریم این کار را انجام دهیم و اما در مورد شیوه انتخاب، پیشنهاد آقای اسدی پیشنهاد بسیار خوبی است. ما خیلی از پیشنهادها را بررسی کردیم و یکی از راههایی که فکر کردیم به حمایت از تماشاخانههای خصوصی کمک میکند همین پیشنهاد است. این را مدنظر داریم که از آنها سوال کنیم چه کارهایی دارید و از بین آنها انتخاب کنیم. ولی واقعیت این است که برای کارهای مهمان یک ایدهای داریم که اجازه میخواهم این ایده را بعدا مطرح کنم. ایده جالبی است. داریم به گونهای از تئاتر فکر میکنیم که کمی با انواع تئاتری که داریم تفاوت دارد. قصد داریم کمی به سمت تئاتر عامهپسند برویم.
خانم حیدرخوانی از خبرگزاری ایلنا: شما گفتید قرار نیست شیوهنامهای داشته باشید ولی به نظر میرسد با انتشار فراخوان دوره بعد عملا این اتقاق میافتد. یعنی اگر فراخوان در همین چند هفته آینده منتشر شود عملا دست دبیر آینده اگر فرض را بر این بگذاریم دبیر تغییر کند بسته می شود. دیگر اینکه در مورد بخش نمایشنامهنویسی معتقدید نه به خاطر کوچک شدن جشنواره بلکه به دلیل اهمیت آن جایی همسنگ تئاتر فجر باید برای آن در نظر گرفته شود. ولی نمیتوانیم اول حذف کنیم و بعد بخواهیم جایی برای آن در نظر بگیریم.
فرهاد مهندسپور: خانم حیدرخوانی اساسا جشنواره تئاتر فجر اسمش رویش است که جشنواره تئاتر است و با نمایشنامه متفاوت است. در اینجا با اجرا سروکار داریم و نه نمایشنامه. اساسا این دو با هم سنخیت ندارند.
حیدرخوانی: من به نظر شما احترام میگذارم ولی این نظری است که بحث بر روی آن زیاد بوده است.
فرهاد مهندسپور: این نظر شخصی من نیست. من دارم یک استاندارد علمی خدمت شما عرض میکنم. خیلی روشن است.
حیدرخوانی: پس در چند جشنواره قبلی ما جشنواره علمی و درستی نداشتیم؟
فرهاد مهندسپور: نه اینکه جشنواره علمی نداشتیم بلکه باید به این فکر کنیم که جایگاه جزئیات برنامه را بر اساس استانداردهایی تعریف کنیم. واقعیت این است که این مسابقه در جشنواره گم میشد. همه میدانید که از آن نمایشنامههایی که جایزه گرفتند هیچکدام کار نشد و کتاب هایی که چاپ شده هنوز در زیرزمین انتشارات است که نه خوانده و نه کار میشوند. این احترام به نمایشنامهنویس است؟
حیدرخوانی: پس اگر حذف شود بهتر است؟
فرهاد مهندسپور: نمیدانم چرا کلمه حذف را به کار میبرید در حالیکه من حذف را به کار نبردم! گفتم باید جای درست آن را پیدا کنیم.
حیدرخوانی: ولی واقعیتی که اتفاق افتاده این است که از این فراخوان حذف شده است.
فرهاد مهندسپور: کدام اتفاق خانم حیدرخوانی؟ از این فراخوان باید حذف شود. این فراخوان تئاتر است فراخوان نمایشنامه نیست. من حتی عکس و پوستر را هم حذف کردم چون باید جدا میشد و فراخوانش را نه من بلکه باید متخصصان در این زمینه بنویسند. شما چرا در مورد آنها سوال نمیکنید؟ اگر مینوشتم بعدا بخش نمایشنامهنویسی اعلام میشود راضی میشدید؟ من میخواهم جای بهتری برای آن پیدا کنم. میخواهم فرایند آن اصلاح شود که چه کار کنیم که این نمایشنامهها واقعا اجرا شوند. باید ببینیم اهدافمان از برگزاری مسابقه نمایشنامهنویسی چیست و نتایجی که در این چند ساله به دست آوردهایم چه بوده؟ اینها را کنار هم بگذاریم و ببینیم کجا اشتباه کردهایم. باید اشتباههات را درست کنیم و این به زمان نیاز دارد. من شامورتیباز نیستم باید وقت داشته باشم و فکر کنم. باید وقت مراجعه به آدمها و مشورت خواستن را داشته باشم و هنوز وقت نکردهام. این دلیل اهمیت به این بخش است. اگر چیزی در فراخوان نیست به معنای بیاهمیتیاش نیست.
اما درباره فراخوان بعدی، حرف شما درست است. به نظر میرسد چیزهایی در حال نهادینه شدن است. واقعیت این است که من در این فراخوان خیلی دست پایین عمل کردهام و با احتیاط تنظیم شده. این احتیاطآمیزترین فراخوانی بود که میتوانستم تنظیم کنم چون فکر کردم کارهایی که الان نمیتوانیم انجام دهم در دوره بعد میتوانیم انجام دهیم و باید زمینههایش را آماده کنیم. فراخوان دوره بعد چیزهای تازه بیشتری خواهد داشت. اینکه فرآیندها دموکراتیکتر شوند. گروه بزرگتری از هنرمندان تهران و دیگر استانها در برگزاری جشنواره و انتخاب کارها مشارکت داشته باشند. مسئولیت از دبیرخانه به جامعه تئاتری تفویض شود و فرآیندها بر اساس آن طراحی شوند.
آقای احسان زیور عالم از خبرگزاری تسنیم: شما در صحبتهایتان به شدت در هر مورد مثال از جشنواره خارج از کشور آوردید میخواهم ببینم چند درصد از جشنوارههای خارجی دبیرشان هیئت علمی دانشگاه است و به غیر از آقای حیدری اکثریت دبیرهای ما هیئت علمی بودهاند.
فرهاد مهندسپور: نمیدانم، می توانید این را از آقای شفیعی بپرسید. ولی تا جایی که من می دانم، حسین پارسایی، حسین پاکدل و حسین مسافر آستانه هیچکدام هیئت علمی دانشگاه نبودند.
احسان زیورعالم: سعید کشان فلاح و آقای امینی دو دوره دبیر بودهاند. اکثریت این دبیرها هیئت علمی بودهاند.
فرهاد مهندسپور: این را لطفا از آقای شفیعی سوال کنید. من اصلا به این موضوع فکر نکردهام.
آقای غفاری: اینکه اولا تبریک میگویم شما دوباره پای حرف خود مبنی بر حذف نمایشنامهنویسی و چیزهای دیگر ایستادهاید چون جشنواره، جشنواره اجرا است و سالهای قبل هم بخش نمایشنامهنویسی یکی از ضعیفترین بخشها بوده است. حتی داوران در این بخش در سالهای اخیر این نظر را داشتهاند که یکی از ضعیفترین دورههای ۳۰ سال اخیر بوده است و به قول شما کتابها همینجور در زیر زمین انتشارات مانده و به درد هیچکس هم نمیخورد نه نمایشنامهنویس و نه گروههای اجرایی. شما به سامان گفتید بهتر است اگر کاری غلط است آن را انجام ندهیم. شما سال قبل داور بخش بینالملل بودید و من چند کار با شما دیدم. خود شما معتقد بودید که چقدر این کار ضعیف است و حتی در حد کار دبیرستانی هم نیست. اگر در بازبینی کارها چه خارجی و چه داخلی که قرار است وارد جشنواره بینالملل شوند به این نتیجه رسیدید کارها در حد استاندارد نیستند این شجاعت را دارید که هیچ کارخارجی را در بخش بینالملل نیاورید؟ این را میدانیم که کشور ما تنگناهایی وجود دارد که این را در جشنواره فیلم هم میبینیم. شاید خیلی از کارهای خوب به دلایلی نتوانند در ایران اجرا شوند. اگر در بازبینی مشاهده کنید کارها آن استاندارد لازم را ندارند حاضر هستید به نفع جریان تئاتر ایران بخش بینالملل را حذف کنید؟ و اینکه میدانید در چند سال اخیر تئاتر اجتماعی رخت بسته و خیلی از نمایشنامهنویسان خوب ما فقط ترجمه انجام میدهند. فرمودید در بسیاری از اجراهای امسال به سمت تئاتر عامهپسند میروید اما آیا فکری هم برای تئاترهای اجتماعی دارید؟ میدانم تئاتر فجر قرار نیست سیاستهای کلی و کلان تئاتر را تعیین کند اما به هر حال تئاترهای اجتماعی هم امسال اجرا میشوند؟ آیا این سیاست را دارید که این گونه تئاتر را هم حداقل با انتخابشان تقویت کنید؟
فرهاد مهندسپور: در مورد کار خارجی فکر نمیکنم جوری باشد که هیچ کاری پیدا نکنیم. ممکن است کارهای کمی پیدا کنیم و از این بابت نگرانی نداریم. در مورد تئاترهای خیابانی و محیطی مسئلهای را باید بگویم که فکر میکنم به این بخش کمک کند. برای اینکه این بخش، بخش تازه و جوانی است و ما خیلی با آن آشنا نیستیم. گروههای کمی هنوز در این بخش کار میکنند. یکی از کارهایی که در حال انجام آن هستم این است که ۳ نفر آدم درجه یک خارجی پیدا کنم و چتروم اختصاصی فقط برای این گروهها بگذاریم که بتوانند خودشان در مورد کارشان حرف بزنند. برای همین گفتم خودشان در مورد کارشان داوری کنند که این سه نفر داور نباشند. این سه نفر فقط در مورد اجراها با این گروهها صحبت کنند. چه اجراهایی که در خیابان و چه اجراهایی که در محیطهای دیگر انجام میشوند. این سه نفر به عنوان کسانی که صاحبنظر و صاحب ایده هستند، احتمالا کمک به بالا رفتن کیفیت این بخش از جشنواره کنند. اگر بنا باشد من یا دبیرخانه اینقدر از چیزی بترسیم، کیفیت جشنواره پایین میآید.
و این اشاره به تئاتر اجتماعی که بسیار مهم است و چراغش آنچنان به آرامی خاموش شده که احساس نکردهایم که نیست. این چراغ را باید دوباره روشن کنیم. کسانی داشتهایم که در این حیطه بسیار خوب کار میکردند. البته یکی از دلایل کمرنگ شدن تئاتر اجتماعی این است که گروههای نمایش با تمام هزینه و مشکلاتشان به خودشان واگذار شدهاند و در نتیجه انواعی از نمایش دچار رکود شده است و بیش از این دچاره رکود خواهد شد.
خانم حدادی: شمادر صحبتهایتان اشاره کردید فراخوان سال بعد چیزهایی را نهادینه میکند و شما بخشهایی را کوچکتر میکنید در حالیکه سال گذشته در نشست عمومی جشنواره فجر آقای اسدی گفتند ما سعی داریم برخی بخشها را سال به سال وسیعتر کنیم. روی بخش تبلیغات تاکید میکنم که ایشان پارسال هویت بصری را اضافه کردند و قول دادند این بخش در ادامه گسترش پیدا کند. فشار تبلیغات همیشه بر عهده خود گروهها بوده و در جشنواره فجر هم این بخش هیچگاه دیده نمیشود. اینکه شما دارید بخشها را کمکم کوچکتر هم میکنید چه اتفاقی برای بخش تبلیغات و هویت بصری تئاتر خواهد افتاد در حالیکه در سینما به جد به آن توجه میشود و اتفاقا اهالی تئاتر در آنجا کار میکنند.
فرهاد مهندسپور: آن بخشها جداگانه برگزار میشوند که متعاقبا اعلام خواهد شد.
آقای معافی از هنرنیوز: سوال کوتاهی درباره بحث بودجه دارم. فکر میکنم این بحث به فراموشی سپرده شد در حالی که بحث مهمی است. اینکه خیلی از دبیران پیشین شاید علت ضعف اجرای جشنواره را کمبود بودجه اعلام کردهاند. اینکه فرمودید ترسو و اهل تعارف نیستید دو گزینه خوب برای مدیریت است. آیا تلاش خواهید کرد که بودجه را افزایش دهید بهخصوص بودجهای که به گروههای شهرستانی اختصاص پیدا میکند که همیشه از این بابت خشنود نیستند. در این زمینه رایزنی کردهاید؟
فرهاد مهندسپور: هنوز نه ولی محض شوخی نمونهای به شما بگویم. من سال ۸۳ جشنواره را با ۶۲۰ میلیون تومان برگزار کردم در حالیکه سال قبل از آن، با یک میلیارد و دویست میلیون تومان برگزار شده بود. تنها کاری که کردم این بود که جلوی برخی از خرجها را گرفتم. الان هم دارم این کار را میکنم که اگر بتوانم میشود با همین بودجه سال قبل و کمی افزایش آنطور که دلمان میخواهد کار کنیم. چون بودجه، بودجه بدی نیست. مثلا همین هیئتهای بازبینی که خیلی هزینهبر هستند هرچه کم شوند بهتر خواهد شد. در این صورت پول را به جای هیئت بازبینی میتوانیم به خود استانها و گروهها بدهیم. برخی فرآیندها را کم کنیم تا بودجه را صرف مسائل جدیتری کنیم. در مورد افزایش هنوز بحثی با آقای شفیعی به طور جدی مطرح نکردهام، البته گفتهام که احتمالا افزایش داریم و ایشان هم با رویگشاده برخورد کردهاند.
سینجری خبرنگار ایران تئاتر: معمولا در فراخوانهای دوره قبل، بخش اول فراخوانها با محورهایی مانند پیروزی انقلاب، نفی خشونت و تروریسم آغاز میشد در حالیکه امسال در فراخوان چنین محورهایی مطرح نیست میخواستم درباره حذف این محورها توضیح دهید.
فرهاد مهندسپور: واقعیت این است که این محورها در حد تعارف مطرح میشدند و در واقعیتی که گروهها در آن زندگی میکنند به طور طبیعی نسبت به خشونت واکنش نشان میدهند. من فقط فراخوان بینالملل را تغییر دادم و یک نامه اضافه کردم. نامه را خدمت شما ارائه خواهم کرد. نامهای دوستانه که از گروههای خارجی دعوت میکنیم برای کار به اینجا بیایند. به اضافه برنامهای که برای آن دو آزمایشگاه داریم. در نامه به صلح، انساندوستی و ادبیات فارسی اشاره شده است. من فکر میکنم ما، در یک واقعیت اجتماعی واحد زندگی میکنیم و همه میدانیم کجا هستیم و یکبار معرفی هم کافی باشد. فراخوان پارسال بسیار طولانی بود و به همین دلیل فراخوان کوتاه شده تا خوانده شود.
من از شما خواهش میکنم ارتباطتان را با ما زیاد کنید و ما را چک کنید. چون به هر حال اشتباهاتی مرتکب خواهیم شد و شما که از بیرون ما را میبینید، میتوانید به ما بگویید که مشکلاتمان کجاست. من اهل توضیح هستم و میتوانم راجع به کارهایی که انجام میدهیم به شما توضیح دهم. معلم هستم و میتوانم توضیح دهم چرا انجام دادن یا ندادن کاری، ضرورت دارد. از این بابت قول میدهم کوتاهی در کار نخواهد بود. میتوانیم با هم مفصل حرف بزنیم. فکر میکنم شما کسانی هستید که میتوانید نقش اجتماعی مشخص داشته باشید در اینکه هم ما کارمان را درست انجام دهیم و هم ضریب خطایمان پایین بیاید و هم اگر کار درستی انجام میدهیم در جامعه نهادینه شود زیرا مطبوعات و رسانهها میتوانند هر چیزی را نهادینه کنند.
خانم غزل نهانی از رادیو: شما در ابتدای صحبتتان در مورد ضرورت اجرای جشنواره صحبت کردید و ایدههای فراوانی دارید که خیلی از آنها شاید به نظر من جالب باشند. اما نگرانی من این است که فرهاد مهندسپور با این ایدهها آمده و میخواهد سیوششمین جشنواره تئاتر فجر را مدیریت کند. کسانی که پیش از او بودند هم هرکدام نظر خود را داشتند که جشنواره را مثلا کوچک یا وسیع کند. نگرانی من این است که آیا این همه آزمون و خطا میتواند به صلاح جشنواره مهمی که ما راجع به آن صحبت میکنیم باشد؟ قاعدتا شما در هنگام پذیرش باید به این مسائل فکر کرده باشید. شاید به شما پیشنهاد دادهاند دبیر چند دوره باشید و حتی شما گفتید مهم نیست من باشم یا نباشم. مهم این است که مسیری انتخاب شود
فرهاد مهندسپور: من فکر نکنم بتوانم باشم، یعنی فکر نکنم مایل باشم زیرا کارهای دیگرم را تحت شعاع قرار میدهد. شما به مسئله درستی اشاره کردید. در حال حاضر همه جای مملکت اینطور اداره میشود. اینقدر بالا پایین میکنیم تا بشود. این یک واقعیت است که ما باید موقعیتهای اجتماعیمان را خودمان تجربه کنیم و بفهمیم. ولی همیشه نظریهپردازان معتقدند نظریه و تئوری میتواند بخشی از مشکلات ما را حل کند و میزان تصادم ما را با واقعیت کمتر کند. ما در همه زمینهها به دانش نیاز داریم ولی دیده میشود که گاهی از این دانش پرهیز میشود و از آن فرار میکنیم. صدمه هم میخوریم و بدیهی است که نتایج بدش هم دامن ما را میگیرد.
جشنواره فجر کاری که میتواند انجام دهد این است که احتمالا روابط بین ما را تا حدی اصلاح کند. باید فرآیندها را طوری تغییر دهیم و در شرایطی قرار بگیریم که انسانیتر باشد و از ما درخواست گفتگو، رابطه و ارتباط منطقیتر و خردمندانهتری را داشته باشد. واقعیت این است که من فکر کردم بتوانم تاثیرات بسیار کوچکی را ایجاد کنم.
دبیری جشنواره تئاتر فجر برای من هیجانانگیز هم نیست. از سال ۸۱ دیگر کارگردانی نکردم و از سال ۸۳ که هیچ کاری با تئاتر نداشتم خیلی به من خوش گذشته و تئاتر را خوب از بیرون نگاه کردهام. مشکلات تئاتر برایم اظهرمنالشمس است. در این فاصله فقط درس دادهام و اعتقاد دارم فقط با آموزش میتوان تغییر ایجاد کرد. و فکر کردهام تغییرات و پیشنهادات کوچکی میتواند احتمالا سنگ بناهایی شود و بعدا کسانی روی آن بایستند.
شما هیچکدام فرم ثبت نام الکتریکی را ندیدهاید. در این فرم از گروهها خواسته شده برای کارشان اتیکت بگذارند. حتی اگر غلط انتخاب کنند، ولی اگر عادت کنیم برای کارمان اتیکت بگذاریم یک قدم جلو رفتهایم. چرا تالارهای تئاتر شهر اتیکت ندارد. چرا تئائر ما هنوز هویت ندارد. مثلا تئاتر در خیابان، تئاتر در بیابان، تئاتر در کاخانه تکلیفش روشن است. و میدانی با چه سر و کار داری ولی وقتی به تئاتر شهر میروی نمیدانی با چه سروکار داری. تئاتر مستقل و پالیز و تماشاخانه ایرانشهر هم اتیکت ندارند. روی خط غلطی همینطور تخته گاز جلو رفتهایم. اگر حتی فکر کنیم جشنوارهای برگزار میشود که در آن عادت کنیم حداقل برای کارهایمان اتیکت بگذاریم قدم کوچکی برداشتهایم. اگر اتیکتها غلط هستند درست میکنیم ولی باید بگذاریم. ما از اتیکت فرار میکنیم زیرا اتفاقا اتیکتها به ما میگویند که چه هستیم و چه کار میکنیم. اتیکتها به ما میگویند شفاف باش. جایی بایست و سرت را بالا بگیر و بگو من دارم این کار را میکنم. شما یادتان هست چقدر ما درباره تئاتر تجربی با هم بحث کردیم. الان که از آن رد شدهایم میتوانیم در موردش حرف بزنیم. این بحثها برای این بود که اتیکتها مشخص نبود. واقعیت این است که تئاتر تجربی اتیکت بسیار بزرگی بود و آن روزها فکر میکردیم اتیکت روشنی است. به هر حال امیدوارم این گامهای کوچک برداشته شوند.
تشکر میکنم از اینکه وقت گذاشتید و تشریف آوردید.