در حال بارگذاری ...
در گفت‌وگو با عوامل هنری نمایش «لیزای بیچاره» از روسیه مطرح شد

جشنواره باعث غنی شدن فرهنگ‌های مختلف از طریق تئاتر می‌شود

الکسی تیتکو، بازیگر نقش «لئونید» در نمایش «لیزای بیچاره» که در گفت‌وگوی ایران تئاتر با عوامل این نمایش حضور داشت، می‌گوید در زمان گذشته، تئاتر شوروی آوردگاهی از انواع مختلف تئاترها از جمهوری‌های مختلف بود؛ این باعث می‌شد که این تئاترها همدیگر را غنی‌تر کنند. در جشنواره فجر هم خیلی خوب است که فرهنگ‌های مختلف در قالب نمایش، به غنی‌سازی یکدیگر می‌پردازند.

بهنام حبیبی: ادبیات داستانی روسیه، مانند ادبیات دیگر کشورهای جهان، توانایی خوبی در اجراهای نمایشی از خود نشان می‌دهند. «نیکلای کارامزین» نویسنده داستان «لیزای بیچاره»، این انگیزه را برای هنرمندان تئاتر روسیه ایجاد کرده است تا با اجراهای نمایشی از این داستان مشهور روسی، قصه عشق و دلدادگی «لیزا» و «اِراست» را به تصویر نمایشی بدل کنند. در روز دوشنبه، دهم بهمن‌ماه نیز، روایتی موزیکال از این داستان، در چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، در تالار وحدت تهران به روی صحنه رفت. درباره چگونگی تولید و اجرای این نمایش و نیز متن کلاسیک «لیزای بیچاره» که برای هنردوستان و طرفداران هنرهای نمایشی و مردم روسیه جایگاه ویژه‌ای دارد، با کارگردان هنری این نمایش گفت‌وگویی انجام دادیم که آن را می‌خوانید. طرفه آنکه در این گپ و گفت سرپرست گروه و بازیگران این نمایش هم ما را همراهی کردند و پاسخگوی پرسش‌های ما شدند.

 

برای آغاز گفت‌وگو، لطفا از خودتان و سوابق هنری و نمایشی‌تان برای‌مان بگویید.

سوتلانا لاورتسوا(سرپرست گروه): «مارک روزوسکی»، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و دراماتورژ این اثر است و به دلیل مشغله‌ کاری پیش‌بینی‌نشده متاسفانه با وجود تلاش بسیار نتوانست به ایران بیاید و گروه را همراهی کند. او در تئاتر بزرگ سنت پیتربورگ روسیه کار کرده‌ و همچنین تئاتر بزرگ «بر دروازه‌های نیکیتسکی» مسکو را تأسیس کرده‌ و در حال حاضر مدیر این مجموعه هنری است و نمایش «لیزای بیچاره» برای تئاتر سنت پیتربورگ کارگردانی کرده‌ است. این نمایش در بسیاری از کشورهای جهان به روی صحنه رفته است. با توجه به اینکه مارک روزوسکی علاقه زیادی به جلب نظر تماشاگر دارد و این نمایش، احساسی، حزن‌انگیز و درعین‌حال موزیکال است، در اجرا و کارگردانی این اثر تلاش کرده تا در هر جای جهان که شهروندان روسی حضور داشته باشند، «لیزای بیچاره» را به روی صحنه ببرد. پس از حضور در این جشنواره نیز، برای ماه می (اردیبهشت) آینده، به جشنواره‌ای دیگر در ترکیه دعوت شده‌ایم.

درباره گونه نمایش موزیکال چه دیدگاهی دارید؟

الکسی تیتکو (بازیگر نقش لئونید)توجه داشته باشیم که این گونه نمایشی تا حدی قدیمی محسوب می‌شود و تا دهه هفتاد سده گذشته میلادی بسیار بیشتر اجرا می‌شده ‌است. ولی نمایش «لیزای بیچاره» با توجه به داستانش، همچنان شایستگی اجرای خود را حفظ کرده است. اگرچه این گونه نمایشی، دیگر قدیمی محسوب می‌شود ولی در چیزهای قدیمی هم هنوز جذابیت‌های ویژه خود باقی مانده ‌است و در این گونه نمایشی هم، آن جذابیت‌ها، صداقت و پاکی وجود دارد و دیده می‌شود؛ و همین پاکی این گونه نمایشی است که موردپسند من است. از دیدگاه من، تئاتر به قدیمی و معاصر تقسیم نمی‌شود. تئاتر یا صادقانه است، یا غیرصادقانه.

این نمایش برگرفته از یک داستان است. درباره این دراماتورژی، نظرتان را بفرمایید.

الکسی تیتکو (بازیگر نقش لئونید): بله. «کارامزین»، نویسنده‌ای در قرن هجدهم میلادی بود. او همچنین شهرتش را به خاطر نگارش تاریخ بزرگ دولت‌های روسیه دارد. ولی همچنین او این داستان را که بسیار احساسی است نوشت که بسیار عامیانه است و مورد توجه مردم قرار گرفته ‌است و حتی گفته می‌شود که دختران بسیاری که آن‌ها نیز مانند لیزای بیچاره مورد ناکامی در عشق‌های صادقانه خود قرار گرفتند، مانند لیزا خود را در آب رودخانه، غرق کرده‌اند؛ بنابراین باز هم این نکته روشن می‌شود که اگرچه این گونه نمایشی قدیمی شده است، ولی مهم آن است که دقیق و درست است.

چه دیدگاهی درباره اشتراکات فرهنگی و هنری برای گسترش روابط فرهنگی و هنری بین روسیه و ایران دارید؟

الکسی تیتکو (بازیگر نقش لئونید): من همیشه به این موضوع فکر می‌کنم که چرا در دوران اتحاد جماهیر شوروی، ما تئاتری بسیار توانمند داشتیم. علت این موضوع آن است که در آن زمان، تئاتر ما آوردگاهی از انواع مختلف تئاترها از جمهوری‌های مختلف بود. از تئاتر روسی تا تئاتر گرجستان، اوکراین، ارمنستان، ... و این باعث می‌شد که این تئاترها همدیگر را غنی‌تر کنند. در این جشنواره هم خیلی خوب است که فرهنگ‌های مختلف در قالب نمایش، به غنی‌سازی یکدیگر می‌پردازند.

چه مدتی است که این نمایش روی صحنه است؟

الکسی تیتکو (بازیگر نقش لئونید): تا امروز، این نمایش حدود چهار سال است که روی صحنه نمایش است، البته با اجرای یک، یا دو بار در هر ماه.

چه تفاوت‌هایی را در ایفای نقش در گونه‌های مختلف نمایشی، احساس می‌کنید؟ به‌عنوان‌مثال، چه تفاوت‌هایی در ایفای نقش برای کاراکتر «لیزا» و کاراکتر «افیلیا»ی «هملت» می‌بینید؟

آنا میگیتسکو (بازیگر نقش لیزا): به‌طور اتفاقی، من خودم نیز در ایفای نقش «لیزا»، شباهت‌های احساسی را بین دو کاراکتر «لیزا» و «افیلیا» حس می‌کنم، چراکه «لیزا» نیز پس از آنکه «اراست» به جنگ رفت، تنها ماند و این حس مشترکی است با «افیلیا». ولی اگر نمایشنامه «هملت» را نیز می‌شد به‌صورت موزیکال نوشت، این شباهت‌ها بسیار بیشتر می‌شدند. اگرچه نمایشنامه «هملت» نیز شعر است و نمایشنامه موزیکال «لیزای بیچاره» نیز همین‌طور است، این احساس به‌طور پیوسته در من حضور دارد و ممکن است که احساس درونی در شکل‌های مختلف در ژانرهای گوناگونی پدیدار شود، ولی نتیجه همه آن‌ها یکی است. آن هم، حس بالاتر رفتن از سطح زمین و به‌نوعی پرواز در آسمان است.

همان‌طور که الکسی نیز به آن اشاره کرد، این گونه نمایشی دیگر قدیمی محسوب می‌شود. از دیدگاه شما چه مشکلاتی درباره این گونه نمایشی وجود دارد که دیگر آن‌چنان که باید، جدی در نظر گرفته نمی‌شود؟

آنا میگیتسکو (بازیگر نقش لیزا): به نظرم می‌رسد که ما اکنون دیگر در احساسات امروزی خود قفل شده‌ایم. اولین مورد آن حضور ما در فضای مجازی است. ما دیگر برای ناکامی‌های عشقی، مانند گذشته متأثر نمی‌شویم. ما دیگر در این گونه مواقع، با شیوه‌های دیگری خود را سرگرم می‌کنیم و خود را کنترل می‌کنیم. ولی برای «لیزا»، زندگی دیگر تمام شد. او نمی‌توانست در ذهن خود بپذیرد که وقتی در زندگی شخص دیگری جای گرفته است، آن شخص بتواند از او منصرف شود. به نظرم در زندگی امروزی، ما آن‌گونه که «لیزا» از عشق سرشار شد، از عشق و احساس سرشار نمی‌شویم و تلاش می‌کنیم تا مانند او دچار این حالت نشویم. عشق‌های امروزی ما شاید در حد کلامی گفتن «دوستت دارم» باشند و با نگفتن آن، حتی به‌راحتی فراموش شوند و شخص حتی از گفتن آن به‌طور واقعی بترسد. به نظر من ما در حال بسته شدن نسبت به یکدیگر هستیم. در زمانی که «کارامزین» این داستان را نوشت، شاید هنوز این دیدگاه در آدم‌ها وجود داشت که انسان با وجود فریب و ناپاکی، دیگر نمی‌تواند زندگی کند. به نظر من، چنین دیدگاهی برای آدم‌های امروزی ما دیگر تا حدی قدیمی محسوب می‌شود و شاید اگر برای من پیش بیاید، هرگز به این موضوع فکر نکنم. ولی به نظر من در هر صورت باید این داستان را با راستی و صداقت برای مردم بازگو کرد تا مردم آن را بشنوند و درباره آن فکر کنند.

و این به‌نوعی نگهداری ادبیات نیز محسوب می‌شود؟

آنا میگیتسکو (بازیگر نقش لیزا): بله، «کارامزین»، یکی از نویسندگان بزرگ روسیه است و این داستان هم یکی از آثار بزرگ اوست.

آیا این نمایش، به‌صورت غیر موزیکال هم نوشته و یا اجرا شده است؟

آنا میگیتسکو (بازیگر نقش لیزا): بله، البته وجود دارد. ولی «مارک روزوفسکی» خود بخش‌های شعر را به‌صورت تألیفی، به متن اصلی «کارامزین» افزود، سپس برای آن موزیک نوشته شد. اگرچه ما تنها این گونه موزیکال آن را اجرا می‌کنیم، ولی در گونه کاملاً متنی (دیالوگی) آن هم موجود است و اجرا می‌شود.

آیا در جشنواره امسال فجر، نمایشی دیدید؟ چه دیدگاهی نسبت به این جشنواره دارید؟

آنا میگیتسکو (بازیگر نقش لیزا): متأسفانه من نتوانستم هیچ نمایشی را در این جشنواره ببینم، اگرچه خیلی دوست داشتم نمایش‌های شما را ببینم و از فرهنگ و هنر شما بیشتر آگاه شوم. امیدوارم در دوره‌های بعد هم به این رویداد بیایم و بتوانم نمایش‌های جشنواره را نیز ببینم. در کل فضای جشنواره تئاتر فجر را پرشور و گرم دیدم. واکنش تماشاگران و شور و شوق آن‌ها را هنگام حضور در تالار وحدت که خودم شاهدش بودم، بسیار دوست داشتم. شما تماشاگران علاقه‌مند و مشتاقی دارید.




مطالب مرتبط

کارگردان راه‌یافته به بخش تئاتر دانشجویی جشنواره تئاتر فجر مطرح کرد

حضور در جشنواره فجر باعث شد به ادامه مسیر امیدوار شوم
کارگردان راه‌یافته به بخش تئاتر دانشجویی جشنواره تئاتر فجر مطرح کرد

حضور در جشنواره فجر باعث شد به ادامه مسیر امیدوار شوم

افشین حسنی‌کیا، کارگردان نمایش «اوبِرمِنش» با بیان اینکه در چند سال اخیر به دلیل هزینه‌ بالای سالن‌های خصوصی، موفق به اجرای آثارم نمی‌شدم، گفت جشنواره فجر فرصتی به من داد تا دوباره به ادامه مسیر امیدوار شوم.

|

نظرات کاربران