گفت وگو با حسین مسافرآستانه، کارگردان نمایش «رستاخیز عشق»
نمایش رجعت؛ از بستر احتضار تا تولد دوباره مولانا
حسین مسافرآستانه، کارگردان نمایش «رستاخیز عشق» ازجمله آثار حاضر در بخش مهمان چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر میگوید این نمایش که با صحنه احتضار مولانا در بستر مرگ آغاز میشود رجعتی است از لحظه مرگ به لحظه تولد او و شامل مقاطعی از زندگی مولاناست که محمد رحمانیان، نویسنده متن انتخاب کرده است.
به گزارش ایران تئاتر، «رستاخیز عشق»؛ نگاهی به مقاطعی از زندگی مولانا، از دوران کودکی تا عاشقی تا کمال و مرگ و سپس رستاخیز، نام نمایشی به نویسندگی محمد رحمانیان و کارگردانی حسین مسافرآستانه و ازجمله نمایشهای حاضر در بخش مهمان چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر است.
مسافرآستانه در پاسخ به اینکه کدام یک یک از مقاطع زندگی مولانا برای نشان داده شدن در این اثر نمایشی انتخاب شده، گفت: «نمایش ما با صحنه احتضار مولانا آغاز میشود و پرده در حالی کنار میرود که کاراکتر مرگ بر بالین مولانا ایستاده است. آنچه ما در «رستاخیز عشق» نشان میدهیم، رجعتی است که مولانا از لحظه احتضار تا لحظه تولد طی میکند.»
مسافرآستانه در توضیح مقاطع انتخابشده از زندگی مولانا در «رستاخیر عشق» ادامه داد: «ازجمله صحنههایی که تماشاگران طی این رجعت مشاهده میکنند، نیایش مریدان برای شفای مولانا، مولانا در دوران کودکی هنگام حمله مغولان، زمانی که مغولان دانشمندان را به دریا میافکندند و نیز زمانی است که مولانا از عطار نیشابوری هدیه دریافت میکند چون عطار آیندهای درخشان را در چهره مولانای کودک میخواند و کتاب «اسرارنامه» خود، یکی از آثار بسیار بااهمیتش را به او میدهد. در مقطعی دیگر حمله مغولان به شهر و کشتار مردم را میبینیم و اینکه در آشوب آن حملات، مولانا با گوهرخاتون، دختر خواجه لالای سمرقندی آشنا میشود و ازدواج میکند. بعدازآن مولانا دورانی ملالتبار را پشت سر میگذارد و علیرغم راضیکننده نبودن تدریس برایش، به این کار میپردازد. اینجاست که ناگهان با شمس مواجه میشود. طی گفتوگویی که میان مولانا و شمس رخ میدهد و در «رستاخیز عشق» با زبان بدن و به شکلی نمادین شاهد آن هستیم، مولانا مرید شمس میشود و او را بسیار برتر از خود مییابد.»
کارگردان نمایش «رستاخیز عشق» در توضیح دیگر صحنههایی که در نمایشش میبینیم، افزود: «اینجاست که مریدان با دیدن شیفتگی مولانا نسبت به شمس، حسادت میورزند و تصور میکنند شمس، مولانا را سِحر کرده است. آنها شمس را از شهر بیرون میکنند و دوران بدحالی و بیماری و مهجوری مولانا آغاز میشود و هر چه شاگردان گردش میآیند بیفایده است تا اینکه مولانا به آنها میگوید:«بروید ای حریفان بِکِشید یار ما را/ به من آورید آخر صنم گریزپا را». مریدان دستهدسته به کوه و دشت و هامون میتازند و شمس را مییابند و به مولانا برمیگردانند. مولانا جانی تازه میگیرد و این بار به تعبیر ما در «رستاخیز عشق» به شمس اقتدا میکند و پشت سر او نماز میخواند و سماعی پرشور با او به راه میاندازد که مجددا موجب حسادت مریدان میشود و تصمیم میگیرند این بار شمس را به قتل برسانند. مریدان خنجر به دست وارد صحنه میشوند و شمس را محاصره میکنند و شمس از برابر چشم آنها ناپدید میشود. مولانا بار دیگر با فراق شمس مواجه میشود و این فراق در نهایت به مرگ مولانا منتهی میشود. پس از مرگ مولانا مریدان سماعی پرشور برپا میکنند و مولانا که با مرگ رفته بود با شمس برمیگردد و پایانبندی نمایش همین رستاخیز باشکوه است که با حضور همه مریدان و شمس و مولانا برپا میشود.»
حسین مسافرآستانه با یادآوری نوشته شدن متن نمایشنامه «رستاخیز عشق» توسط محمد رحمانیان، نمایشنامهنویس شناختهشده در مورد زمان نگارش متن هم گفت: «در سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۴ قرار بر این بود که در هزاره مولانا کاری انجام شود و محمد رحمانیان از سازمان یونسکو در این مورد سفارش گرفت. پس از ارائه طرح اولیه توسط محمد رحمانیان از من خواسته شد که آن را کارگردانی کنم و پاسخ من این بود که محمد رحمانیان را از این نظر ارجح بر خود میدانم و بهتر است که خودشان این کار را انجام دهند. پاسخی که محمد رحمانیان به من داد این بود که چون میدانسته من هم قرار است برای هزاره مولانا کاری انجام دهم «رستاخیز عشق» را براساس شیوه کارگردانی من و شناختی که از من داشته، نوشته است. من بعد از گفتوگو با او شروع به تمرین کردم و بعد از آماده شدن کار دعوتش کردم تا حاصل تمرینمان را ببیند و در نهایت با جلب رضایت او روی صحنه رفتیم. در سال جاری که مجددا تصمیم به اجرای این اثر گرفتم نیز محمد رحمانیان با بزرگواری گفت این متن تا ابدالدهر برای شماست و هر زمان که بخواهید میتوانید اجرایش کنید.»
مسافرآستانه در مورد شیوه اجرای «رستاخیز عشق» هم توضیح داد: «این نمایش بیکلام است و براساس حرکت، زبان بدن و زبان موسیقی پیش میرود. همه صحنههای اشارهشده با طراحی حرکت نادر رجبپور و موسیقی سعید ذهنی روایت میشوند.»
چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با ریاست کاظم نظری و دبیری مهدی حامدسقایان، از ۲۷ دی تا ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ در تهران در حال برگزاری است.