در هزارتوی تاریخ
نشست نقد و بررسی اجرای «بیستون می تازد» در عمارت روبرو برگزار شد
فاطمه رستمی
در ابتدای این نشست به دبیری امین عظیمی، کارگردان نمایش «بیستون میتازد» درباره این اثر گفت: «من از سال 89 بهصورت حرفهای تئاتر کارکردم و شناخت زیادی نسبت به آن ندارم، اما میدانم فضای کاری خوبی در این استان وجود دارد. اگر تئاتر در خراسان رشد کرده و جوانان میتوانند کار کنند، یکی از دلایلش میتواند این مسئله باشد که خودشان تلاش کردهاند، اما دلیل دیگری هم هست و آن اجتماع و پتانسیل فضایی است که در خراسان وجود دارد. مشهد استادان تئاتر بزرگی داشته و از قدیم اینطور بوده است. همه تلاش میکنند تئاتر تبدیل به هنری درآمدزا شود. گروهها در مشهد ثبت میشوند و فصلی به آن نگاه نمیکنیم. نتیجه این برنامهریزیها رقابتی است که بین گروهها وجود دارد و همه تلاش میکنند کارهای بهتری ارائه دهند».
او در مورد «بیستون میتازد» توضیح داد: «قبل از جشنواره استانی 6 روز اجرا داشتیم، اما چندان گسترده نبود و درواقع تولیدی برای جشنواره استانی بودیم. بعد از جشنواره فرصت چندانی برای تمرین و آمدن به جشنواره نبود. در مشهد فقط دو سالن امکان اجرای این نمایش را داشت و با توجه به هزینهای که کرده بودیم، لازم بود که هزینهها برگردد».
او گفت: «استقبال از این نمایش در فجر استانی خوب بود و مشکلات کارمان را بهتر درک کردیم. برخی طراحیها را تغییر دادیم و...».
افشین خورشید باختری منتقد مدعو درباره نمایش «بیستون میتازد» توضیح داد: «تئاتر تا زمانی که خودش را در آینه خودش نبیند، نمیتواند رشد کند. جلسات نقد و بررسی میتواند در رشد تئاتر تأثیر زیادی داشته باشد. همانطور که یک نویسنده نیاز دارد اثرش را اجرا کند تا بتواند شرایط اثرش را بسنجد، تئاتر هم نیاز به بازشناخت و دیده شدن دارد. نقد میتواند ماندگار باشد و به همه جنبههای هنر بهویژه تئاتر کمک کند».
او گفت: «تئاتر خراسان ازآنجاکه پویا است، نیازی به تعریف ندارد. این استان پنجره تئاتر کشور است و صادرات و واردات فرهنگ از این دروازه و برخی شهرهای دیگر انجام میشده است. به همین دلیل از این دریچهها افراد بزرگی معرفیشدهاند. جوانان استان خراسان تئاتر این استان را پربار میکنند که نکتهای نویدبخش است. به دلیل مشکلات مدیریتی در سطح کلان متأسفانه ظرف و مظروف باهم نمیخواند و استعدادهای این استان فضایی برای بروز ندارند».
او افزود: «کارگردان «بیستون میتازد» به موضوع تاریخی دست برده است و فکر میکنم این بستر فضایی است که هنوز در آن حق مطلب ادانشده و میتوان روی آن کارکرد. وقتی به تئاتر غرب نگاه میکنیم، میبینیم تراژدیهایشان تا اکنون بهخوبی به حیاتش ادامه داده و در طول مسیر تاریخی بر اساس نیاز تغییراتی دادهاند درحالیکه ما کمتر به این مسئله پرداختهایم. ما هنوز دوست داریم بکت و یونسکو را از اول بشناسیم. این زمینهها لازم است، اما میتوانیم روی موضوعات و تاریخ خودمان هم کارکنیم تازه در این شرایط فضای تاریخی موردنیاز هم در دسترس است. در «بیستون میتازد» خسرو، پادشاه ایرانی دستمایه شده است و اطلاعات کافی و داستانهایی درباره او، عشقش به شیرین و رقابت با فرهاد و... وجود دارد».
این منتقد ادامه داد: «وجه قالب در رویکردی که کارگردان داشته، ذهنیت خسرو در تمام بازههای زمانی است. عناصری که البته به ما در این وادی کمک میکنند، عنصر خواب است که در دل روایت تاریخ خسرو هم وجود دارد. در جهان درونی خواب نکتههای زیادی وجود دارد؛ همه میدانیم در چهارچوب نمایشنامه به کنش بیرونی نیاز داریم. پس متن نمایشنامه برای نگهداشتن مخاطب و ادامه روند قصه به کنش بیرونی نیازمند است».
امین رضایی کارگردان اثر، در ادامه درباره رفتن به سمت موضوعی تاریخی در اجرای تئاتر، گفت: «وقتی کتاب تاریخ تئاتر براکت را خواندم، دیدم همه موضوعات این کتاب مربوط به تئاتر یونان است و برای آنها معنا دارد. به خاطرم آمد پدرم برای ما شاهنامه میخواند و من امروز فکر کردم چرا چیز زیادی از این کتاب تاریخی مهم به خاطرم نیست؟! حس کردم چرا من کامو میخوانم، کافکا میدانم، ادبیات غرب را میشناسم، اما از خودمان چیزی نمیدانم! سعی کردم از اتفاقات تاریخی کشورم باخبر شوم. من به تاریخمان حمله کردم، به این دلیل که در آن دوران نبودم میگویم به تاریخ حمله بردم و کشف تاریخ میتواند کشف خودمان و روابطمان باشد. دلایل اتفاقات تاریخی و کمک گرفتن از فلسفه یونگ و مباحث روانشناختی به شکلگیری این نمایش کمک کرد؛ مثلاً ما شیرین را انتزاعی خلق کردیم چراکه گفتیم شاید او اصلاً وجود نداشته است و به همین دلیل همیشه شیرین مانده و شاید به خاطر آنیما و آنیموس درون انسانها شکلگرفته است».
خورشید باختری در ادامه با اشاره به اهمیت رسیدن به ساختار درونی و بیرونی محکم گفت: «عمدهترین تفاوتهای ما در شکل ارائه ایدهها، کمبودهایی است که در این زمینه دچارش هستیم. البته در این سالها رشد کردهایم و نویسندگان قوی ما روی تکنیک نوشتار کار میکنند. درونمایهها برای بازی و اجرا نوشته میشود. یکی از درخشانترین صحنههای نمایش جایی است که خسرو کودکی خودش را میکشد که محتوا و تصویر قدرتمند آفریدهشده است».
او ادامه داد: «رگه ها و تکانههایی که در «بیستون میتازد» میبینیم و رفتن بهسوی روانکاوی شخصیتهای تاریخی به روان انسان نزدیک میشوند و فکر میکنم تمرکز یک گروه جوان به این مسائل شجاعت میخواهد. انفجاری که در مکتب اکسپرسیونیست وجود دارد که در حرکات بدنی بازیگران آن را میبینیم. در متن هم حذف بخشهایی از ماجرا و نمایش شخصیت شیرین بهصورت ذهنی که ما را به یاد تصویر زن تمثیلی میاندازد، کار بزرگی است و به همین دلیل کار مدرنی انجام دادهاید. همینطور فرهاد هم بهعنوان یکی از عناصر اصلی این داستان حضور ندارد، اما همین درونمایههای نوآورانه در شکل بیرونی اثر میتوانست از تکگوییها به دیالوگ برسد».
رضایی در ادامه در مورد ساختار نوشتارش توضیح داد: «شکسپیر نویسنده موردعلاقه من است و شخصیتهایی که مینویسد هم در عرض و هم در طول حرکت و رشد میکنند. به همین دلیل میخواستم مدل اجرایی او را در نگارش متن پیاده کنم. دوست داشتم تکتک شخصیتهای نوشتهام دنیای فردی داشته باشند. به همین دلیل مونولوگ های زیادی در کارداریم. تنها شخصیتهایی که در کنار هم قرار میگیرند و دیالوگ میگویند، خسرو و شیرین هستند. حتی فرهاد هم از ابتدا تا پایان داستان صحبت نمیکند. به این دلیل اجازه ندادیم فرهاد صحبت کند که او برای همه ایرانیها یک اسطوره است و اگر بخواهیم به او کلام و شخصیت بدهیم، مقام اسطوره پایین میآید و اصلاً من فکر میکنم فرهاد نباید حرف بزند او بیشتر عمل میکند و خسرو است که حرف میزند».
خورشید باختری در ادامه با اشاره به عدم پیوند محکم بین نقشهای نمایش «بیستون میتازد» گفت: «رشته محکمی که نقشها را به هم متصل کند هنوز در این اثر به شکلی که باید محکم نیست و در شکسپیر یا چخوف هم اگر کاراکترها مونولوگ میگویند، درنهایت پیوندی بین همه کاراکترها به شکل استواری وجود دارد. به خاطر داشته باشیم که حتی در دیالوگ هم ممکن است به ظاهراً شخصیتها رو به رویهم حرف بزنند، اما میتوانند درباره دوجهان متفاوت بگویند که شاید حرفهایشان ربطی به هم نداشته باشد؛ بنابراین اینجا نقطهای است که میتوانید در بازنویسی به آن فکر کنید».
در ادامه جلسه وحید عباسی بازیگر نقش خسرو در «بیستون میتازد» درباره این تجربه کاری گفت: «امین رضایی ابتدا چکیدهای از فکر و محتوایی که در ذهن داشت را روی کاغذ آورد. او ابتدا نقش شاپور را به من پیشنهاد داد و بعد از چند جلسه تمرین از من پرسید خودت دوست داری کدام شخصیت را بازی کنی؟ من گفتم خودم با خسرو ارتباط عمیقتری برقرار کردم یا شبدیز اسب خسرو، ریدیک و... بعد از اتودهایی که برای نقش خسرو زدم، کارگردان پذیرفت و من این نقش را بازی کردم. با امین رضایی کار کردن لذتبخش است به این دلیل که پیوسته همهچیز تغییر میکند و میتوانیم مدام کشف کنیم و با صاحب جهان نمایش خواستههایمان را به اشتراک بگذاریم».
نقش کودکی خسرو در نمایش «بیستون میتازد» را متین دادگر بازی کرده است. او درباره این همکاری گفت: «من ابتدای تمرینات اصلاً خوب نبودم و نمیتوانستم چیزهایی که کارگردان از من میخواست را اجرا کنم و امین رضایی عصبانی میشد. حتی چند بار میخواست من را از گروه خارج کند. با خودم فکر کردم که چطور میتوانم نقشم را واقعیتر بازی کنم تا به حس اصلی شخصیت نزدیک باشد؟! با تمرینات مختلف کمکم بهتر شدم و کارگردان هم از من راضیتر بود و خودم هم از بازی این شخصیت حس بهتری داشتم».